FarhaD
FarhaD
خواندن ۱۵ دقیقه·۱۰ ماه پیش

راز افزایش نرخ فروش فرم‌های وب با تکنیک FITD

نوشته: دِرِک گلیسون - 1 مه 2023

چطوری میشه شخصی رو وادار به انجام کاری کرد که ترجیح می ده اون کارو (انجام ندهد)؟
چطوری میشه شخصی رو وادار به انجام کاری کرد که ترجیح می ده اون کارو (انجام ندهد)؟

محققان (جاناتان ال. فریدمن و اسکات سی فریزر) این سوال رو بحدود 50 سال پیش مطرح کردن؟ در دوران اون‌ها، معنای متقاعد کردن فرق می‌کرد ‌شاید به کسی می‌گفتن که فروشندگی خانه به خانه رو انجام می‌داده.

در کشور ما، این اغلب به معنای ایجاد انگیزه برای پر کردن فرم‌های وب هست – یعنی به آرامی دیگران را وادار کردن به درج اطلاعات شخصی در آدرس‌جم‌کن‌های سایت می‌کنن، همین مورد می‌تونه جرقه‌ای برای تهاجم سریع و بی‌امان به صندوق ورودی ایمیل اون افراد باشه!

با این حال، بازاریاب‌های دیجیتال اخیراً دریافتن که به‌کارگیری این تحقیقات چندینو چندساله در فرم‌های آنلاین می‌تونه منجر به فروش بیشتر بشه - و بهترین روش بهینه‌سازی تبدیل «فرم‌های کوتاه‌تر برابر با تبدیل‌های بیشتر» را تغییر بده.

مواردی که تو این مقاله بهش میپردازیم:

تکنیک FITD چیست؟

FITD دیجیتالی

چرا تکنیک FITD می‌کند؟

فرم‌های کوتاه‌تر نرخ تبدیل‌ها را افزایش می‌دهند، درست است؟

فرم‌های کوتاه‌تر نیز ممکن است شکست بخورند

3 نظریه که توضیح می‌دهد که چرا FITD کار می‌کند (با مثال)

کلیدهای به کارگیری اصول FITD

زمانی که پا به درب ممکن است کار نکند

نمونه‌هایی از خرابی FITD

سخن پایانی

تکنیک FITD چیست؟

تکنیک FITD یک تاکتیک متقاعدسازیه که با یک درخواست ساده شروع میشه، سپس با درخواست بزرگتر دنبال میشه تا شانس موفقیت با درخواست بزرگتر افزایش پیدا کنه.

این برعکس فروش‌های پرفشاره که مستقیماً برای امضا در قراردادهای فروش دیده میشه.

تکنیک (FITD) جدید نیست. حتی زمانی که در سال 1966 توسط فریدمن و فریزر به عنوان یک مفهوم روانشناختی مطرح شد، عبارت " FITD" برای چندین دهه رایج بود.

دهه‌ها تحقیق، اثربخشی تکنیک FITD را تایید کرده...

در یکی از همین مطالعه‌ها، اون‌ها دریافتن که: درخواست از ساکنان منطقه برای نصب یک تابلوی کوچک "با احتیاط رانندگی کنید" در حیاط خانه خود (FITD) و در مرحله‌ی بعد و درخواست کردن از اون‌ها برای نصب تابلوی بزرگتر بود! در مقایسه با درخواست اول از ساکنان برای نمایش یک علامت بزرگتر: مرحله اول=(20٪) و برای مرحله دوم بسیار موفق‌تر (76٪) بود.

نسخه دیجیتال FITD

محققان بعداً تأیید کردن که نسخه دیجیتال این تکنیک به خوبی -آبِ خوردن- کار می‌کنه! در یک مطالعه، اون‌ها به نصف شرکت‌کنندگان برای کمک در مورد مشکل تبدیل فایل ایمیل فرستادن، بعد درخواست نامربوطی برای تکمیل نظرسنجی دیگه‌ای رو ارسال کردن، نصف دیگه‌ای از افراد درخواست نظرسنجی رو مستقیما ارسال کردن.

حدود 76درصد از شرکت‌کننده‌ها نظرسنجی 40 سوالی رو تکمیل کردن که از اون تعداد فقط 44درصد از بقیه افراد این کار را به پایان رسوندن. اون‌ها نتیجه گرفتن: "این تکنیک به همون اندازه موثره که تعامل به صورت همزمان (رو در رو یا تلفنی) باشه."

چرا تکنیک FITD کار می‌کند؟

نکته کلیدی برای درک تکنیک FITD فریدمن و فریزر، اینه که این دو درخواست نیازی به ارتباط ندارند:

"ایده اصلی اینه که تغییر در نگرش، نیازی به هیچ موضوع یا شخص یا فعالیت خاصی نداره، بلکه ممکنه به طور کلی نسبت به فعالیت یا تبعیت باشه."

چرا؟ از اونجایی که بسیاری از روانشناسان معتقدن تکنیک FITD بر نظریه ادراک بر خود تکیه داره. فریدمن و فریزر طرز فکر انسان رو شرح می‌دن:

"زمانی که [فردی] با درخواستی موافقت کرد، ممکنه نگرش اون تغییر کنه. ایشون امکان داره از نظر خودش به فردی تبدیل بشه که از این نوع کارها انجام می‌ده: با درخواست‌های غریبه‌ها موافقت می‌کنه، در مورد چیزهایی که به اون‌ها اعتقاد دارن اقدام می‌کنه، با اهداف خوب همکاری می‌کنه."

درخواست اولیه، حس تحقیق را تقویت می‌کنه، به عبارت دیگه یک حالت "مفید بودن" رو ایجاد می‌کنه که منجر به افزایش انطباق می‌شه.

به عنوان مثال، موافقت با بستن بند کفش برای فردی مبتلا به کمردرد در پارکینگ سوپرمارکت، باعث می‌شه تا لحظاتی بعد که به ورودی نزدیک می‌شید، به احتمال زیاد موافقت کنید که به طور مختصر سبد خرید یک غریبه دیگر رو زیر نظر بگیرید...

موافقت با بستن بند کفش یک غریبه در پارکینگ فروشگاه ممکن است درک ما از خود را تغییر دهد و باعث شود ما به درخواست‌های بعدی
موافقت با بستن بند کفش یک غریبه در پارکینگ فروشگاه ممکن است درک ما از خود را تغییر دهد و باعث شود ما به درخواست‌های بعدی


با این حال، نظریه ادراک خود تنها دلیلی نیست که تکنیک FITD بتونه کار کنه. در حقیقت، دلیل اینکه رویکرد FITD ممکنه کار کنه تا حد زیادی بر نحوه اعمال آن در فرم‌های وب تأثیر می گذاره.

فرم های کوتاه تر تبدیل ها را افزایش می دهند، درست است؟

(Peep Laja) توضیح داده که بهترین کاری که می‌تونیم برای بهبود نرخ تبدیل انجام بریم اینه که تا حد امکان از فرآیند خرید رو ساده‌تر کنیم.

گاردنر توضیح داده که اگر می‌خواهید تبدیل نرخ تبدیل فرم‌ها رو افزایش بدید، باید تعداد فیلدها رو در فرم‌ها کاهش بدید.

بسیاری از مطالعات مانند این‌ مقاله یا این‌ مقاله – این موضوع رو تایید می‌کنن حتی می‌تونم شرط ببندم، ضمن اینکه تجربه خود شما هم این رو تأیید می‌کنه. از این گذشته، کوتاه کردن فرم‌ها بهترین روش هست، برای اینکه معمولاً کار می‌کنه.

اما هیچ وقت حتی بهترین روش هم نباید بدون آزمایش به کار گرفته بشه. (هیچکسی که در قبل‌تر ذکر شد طرفدار اجرای بدون آزمون نیست، و اینکه انتظار نداشته باشید این مقاله شما رو نجات بده.)

اثربخشی فرم‌های طولانی‌تر به این بستگی داره که تعداد فیلدهای فرم بیش از حد و حساسیت‌زا باشه.

فرم‌های کوتاه هم ممکنه شکست بخورن!

همونطور که چند سال پیش گفتیم، تغییر طراحی فرم برای گنجوندن فیلدهای فرم کمتر می‌تونه نتیجه عکس داشته باشه! این دقیقاً همون چیزیه که مایکل آگارد از Unbounce با سایتی که مردم رو با افراد سرگرم‌کننده برای رویدادها مرتبط کرد تجربه کرد.

ایشون داستان خودش رو در CTAConf گفت:

&quotما اطلاعات از مخاظب می‌خواهیم! ما تاریخ، زمان، نوع رویداد، تعداد شرکت‌کنندگان، مکان، نام، آدرس ایمیل، شماره تلفن و فیلد نظردهی رو از مخاطب می‌خواهیم پر کنه! اطلاعات خیلی زیاد! اما تنها کاری مخاطب واقعاً می‌خواد انجام بده اینه که فقط با یک راهنما تماس بگیره.
بنابراین، برای من، راه حل در بخش واضح بود. بر اساس تجربه، اطلاعات درخواستی از مخاطب بسیار زیاده. پس بیایید اون رو کوتاه کنیم و اطلاعات کمتری از مخاطبا بخوایم... من در نهایت مشتری رو متقاعد کردم که به من اجازه بده سه تا از فیلدای فرم رو حذف کنم. حتی من می خواستم موارد بیشتری رو حذف کنم، اما فقط با حذف سه مورد بسنده کردم. اما این همه کار کردم، هنوز یک سوم فیلدهای فرم حذف شد – این یعنی فرآیند ساده‌تر.

نتیجه چی شد؟ کاهش 14 درصدی در تبدیل

من تمام فیلدهایی رو که مردم واقعاً می‌خواستن پر کنن و براشون مهم بود رو حذف کردم! و فقط اون‌هایی رو که لازم نبود، رها کردم. یه جورایی کار احمقانه‌ای کردم&quot
آگارد متوجه شد که کوتاه کردن یک فرم تنها فرآیند رو ساده نمی‌کنه بلکه نرخ تبدیل رو کاهش می‌ده.
آگارد متوجه شد که کوتاه کردن یک فرم تنها فرآیند رو ساده نمی‌کنه بلکه نرخ تبدیل رو کاهش می‌ده.

عدم تاثیرگذاری و اثربخشی یکی از دلایل حفظ فرم‌های طولانی‌تر هست. مسائل رایج ديگه‌ای هم وجود داره:

· اگرچه فرم‌های طولانی ممکنه تعداد سرنخ رو کاهش بده اما کیفیت سرنخ رو حتما افزایش می‌ده. افزایش سختی فرآیند، بازدیدکنندگان کم‌علاقه رو از بین می‌بره.

· اگر پاداش این کار تلاش رو توجیه کنه، فرم‌های طولانی ممکنه به اندازه فرم‌های کوتاه خوب کار کنن. آهنربای جذب سرنخ، مخاطب رو تحریک می‌کنه کار رو به انتها برسونه

اما هیچ‌کدوم تأثیر روانی بالقوه فرم‌های طولانی‌تر را در نظر نمی‌گیرن، به‌ویژه فرم‌های چند مرحله‌ای که بازدیدکنندگان رو با یک پرسش ساده قبل از درخواست اطلاعات جذاب درگیر می‌کنن.

این استراتژی تکنیک FITD گفته می‌شه.

3 نظریه که توضیح می دهد که چرا FITD کار می کند (با مثال)

در حالی که تحقیقات آکادمیک به نظریه ادراک از خود به عنوان توضیح اولیه تأثیر FITD تاکید داره، به گفته اون‌ها این فقط نظریه نیست. دو مورد دیگر - اصل "تعهد و سازگاری" سیالدینی و "اثر صرف توافق" - نیز در مطالعات آکادمیک مطالعه می‌شن.

به عبارت دیگر، اثر FITD ممکنه به دلایل مختلف در شرایط مختلف رخ بده. هر کدوم از دلایل پیامدهای مهمی در مورد اینکه آیا تکنیک FITD در سایت شما کار می‌کنه یا خیر – و نحوه تنظیم فرم‌ها تأثیر داره.

1. نظریه ادراک خود

وقتی کار درست رو انجام می‌ده: نظرسنجی‌ها، درخواست‌ها رو بررسی کنید.

چرا: مردم می خوان بدونن مفید واقع شدن.

فریدمن و فرازربه عنوان بخشی از مطالعه اولیه خود، آزمایشی رو با 156 زن خانه‌دار در پالوآلتو انجام دادن. "درخواست بزرگ" این بود که به یک تیم اجازه داده بشه دو ساعت به خانه خود دسترسی داشته باشن تا ببینن از کدام محصولات خانگی استفاده می کنن.

اون‌ها قبل از ارائه درخواست بزرگ، انتخاب‌های خود را به چهار گروه تقسیم کردن و هر کدوم رو فراخوندن:

1. از طریق تلفن در مورد استفاده اون‌ها از محصولات تمیزکننده نظرسنجی کنید.

2. فقط مطمئن بشید که آیا اون‌ها مایل به شرکت در نظرسنجی تلفنی هستن یا خیر.

3. اطلاعاتی در مورد شرکت تحقیقاتی و اهداف آن ارائه بدید.

4. برای انجام نظرسنجی در خانه مستقیماً اجازه بگیرید.

زنان در گروه اول در 52.8 درصد موارد، بیشتر از هر گروه دیگری (که درخواست های پذیرفته شده به ترتیب 33.3، 27.8 درصد و 22.2 درصد بود،) با «پرسش بزرگ» یک نظرسنجی در خانه موافقت کردن.

"من به کمک شما نیاز دارم"، محرک اساسی برای نظریه ادراک از خود هست. وقتی صحبت از نظرسنجی میدانی می‌شه هم به همون اندازه قوی هست.

نقشه گوگل تو این موضوع بسیار عالی عمل می‌کنه. به‌جای اینکه من رو وادار کنن بازبینی دیگه‌ای با جملات کلی مثل «ما برای نظر شما ارزش قائلیم» (که اگرچه اهمیت خود رو افزایش می‌ده، اما هیچ کاری برای ایجاد اثر FITD انجام نمی‌ده)، انجام بدم، نشون می‌دن که در گذشته چقدر با نظراتی که ثبت کردم مفید بوده‌ام.

موضوع ایمیل از Google Maps این بود: «نظر شما تفاوت ایجاد می‌کند».
موضوع ایمیل از Google Maps این بود: «نظر شما تفاوت ایجاد می‌کند».


تشویق من برای دیدن نظراتم(یک درخواست کوچک که درک من از خودم رو به عنوان "کسی که چنین کاری انجام می ده" تقویت می‌کنه) اولین درخواست کافیه تا من رو با یک کلیک، غول پیکر به نوشتن نظرات بیشتر نزدیکتر کند.

برای نظرسنجی‌های وب‌سایت خود، در نهایت یک آدرس ایمیل یا شماره تلفن برای پیگیری پاسخ‌دهندها بخواهید.

اینکه در فیسبوک یا گوگل، از مخاطب می‌خواهید که احساسات خودشو در مورد کسب‌وکار شما به طور عمومی اعلام کنه، این‌ها درخواست‌های بزرگی هستن!

اگر به هر کدوم از این دو مورد نیاز دارید، با جمع آوری پاسخ‌های ناشناس و تقویت مفید بودن نظرات کاربران برای دیگران شروع کنید.

2. اصل تعهد و سازگاری

زمانی که بهترین کار را انجام می دهد: تولید سرنخ، درخواست کاربر برای نرخ برآورد.

چرا: مردم مجبورن کاری را که شروع می‌کنن به پایان برسونن.

یکی از شش اصل متقاعدسازی Cialdini، «تعهد و ثبات» استدلال می‌کنه که وقتی کاری را شروع می‌کنیم، می‌خواهیم آن را به پایان برسانیم. بنابراین، یک درخواست کوچک ما رو به مسیری هدایت می‌کنه که به درخواست بعدی و بزرگتری تبدیل می‌شه.

"(اصل Cialdini به چندین مورد دیگر مربوط می شود، مانند اثر Ovsiankina - تمایل به شروع مجدد یک عمل قطع شده - و اثر Zeigarnik - یادآوری بیشتر به خودمان ما برای کارهای ناقص یا قطع شده)"

دلیل اصلی اینه که جاناتان دین از KlientBoost، در مورد استفاده از رویکرد مشابهی در سال گذشته نوشت، این بود که با FITD برای مشتریان خود موفقیت رسیده. مثل Aagaard، Dane متوجه شد: کوتاه شدن دائمی فیلدهای فرم، بسیاری از مخاطبا رو ترغیب میکنه یک نوع درخواست رو پاسخ بدن - درخواستی که کاربران ناشناس را از بین می‌بره.

KlientBoost شروع به اجرای فرآیندی کرد که تقریباً به یک آزمون موفقیت آمیز جهانی برای مشتریان تبدیل شده است: تقسیم فرم‌های تک‌صفحه‌ای به فرم‌های چند مرحله‌ای. چندین مرحله حسی از فرآیند ایجاد می‌کند که بازدیدکنندگان را به سمت تکمیل می‌کشاند.

برای تحلیلگران KlientBoost، «FITD»، یک سؤال اولیه (سه قسمتی یا پنج قستمی) است که اطلاعات کاملا شخصی مخاطب را نمی‌خواهد. در پایان فرآیند، بازدیدکنندگان اطلاعات تماس را برای دریافت نتایج ارسال می‌کنند (به عنوان مثال دریافت نرخ وام مسکن).

درخواست‌های اولیه برای دریافت اطلاعات کاملا شخصی مخاطبان برای دریافت پاسخ مورد نظرشان است. تا پایان فرآیند، کاربران مطمئن نیستند که حتی نیاز به وارد کردن اطلاعات شناسایی شخصی دارند. تنها در این صورت - پس از برداشتن همه مراحل به جز آخرین مرحله - اطلاعات تماس از آنها خواسته می‌‎شود.

برای چندین مشتری، معجزه کرده است. KlientBoost چند نمونه از موفقیت FITD را به اشتراک گذاشت:

عکس اول
عکس اول
عکس دوم
عکس دوم
عکس سوم
عکس سوم


3. اثر صرف توافق

زمانی که بهترین کار را انجام می دهد: ارتباطات سازی، همسویی با ارزش

چرا: تشابه‌هات درک شده باعث همکاری می‌شود.

من و تو در یک زمین توپ میزنیم. به گفته محققان، این تأثیر صرفاً توافق است.

یک نقطه اولیه از پاسخ مثبت، رابطه‌ای بین دو طرف ایجاد می‌کند که می تواند منجر به توافق مداوم و فزاینده شود - در تمام طول "درخواست بزرگ".

موفقیت در اثر توافق صرف با ایده «نردبان بله» همسو می‌شود: ایجاد رفاقت بین شما (یا شرکتتان) و کاربر با پرسیدن سؤالاتی که پاسخ‌های آنها شباهت‌های ایدئولوژیک را نشان می‌دهد.

این یک وسواس با کلمه "بله" و جستجو برای هر سوالی است که باعث می‌شود شخص دیگری با شما موافق باشد، حتی اگر این توافق برای فروش بی‌اهمیت باشد.

در بدترین حالت، این تاکتیک آشنای افتضاح بازاریاب‌های تلفنی و تبلیغات اطلاعاتی است: («آیا می‌خواهید بدون ترک کاناپه ۲۰پوند وزن کم کنید؟») اما برای سایت‌هایی که با برانگیختن حس مخاطبان بر اساس ارزش‌های مشترک از یک هدف مشترک در فضای مجازی، سود می‌برند، کاربرد دارد.

چه کسی قرار است
چه کسی قرار است


می‌تواند قبل از درخواست پولی، ارتباط برقرار کند.

بسیاری از سازمان‌های مجازی مأموریت‌هایی دارند که از نظر ایدئولوژیکی، تقریباً از حمایت جهانی برخوردار هستند. و با استفاده از اثر صرف توافق از این زمینه مشترک بهره می برند - راهی تقریباً بدون چالش برای باز کردن درب همکاری.

کلیدهای به کارگیری اصول FITD

KlientBoost و دیگر آزمایش‌کنندگان FITD چندین روش را برای کارکرد FITD بر روی فرم‌های وب شناسایی کرده‌اند. مطالعات آکادمیک مرتبط، تفاوت‌های ظریفی را به این رویکرد اضافه می کند.

FITD زمانی بهترین عملکرد را دارد که:

· بازدیدکنندگان در وسط یا پایین قیف‌فروشهستند.این کاربران از قبل با شرکت شما آشنا شده‌ و پیش‌بینی می‌کنید که اطلاعات بیشتری رو به اشتراک بذارن. در مقابل، یک درخواست ایمیل تک فیلدی معمولاً از فرم‌های پیچیده‌ی چند‌مرحله‌ای بهتر عمل می‌کند (کاربران هیچ علاقه‌ای برای تعامل عمیق‌تر ندارند و بنابراین، هیچ نیازی برای پیچیده‌تر کردن فرآیند نیست).

· بازدیدکنندگان می‌دانند که برای پاسخ به سوال خود نیاز به ارائه اطلاعات دارند. هیچ‌کس بدون ارائه برخی اطلاعات مالی انتظار وام را ندارد. هیچ کس انتظار برآورد هزینه نقاشی خانه را بدون افشای جزئیات اولیه در متراژ مربع ندارد. پس اگر بازدیدکنندگان معتقد باشند که پاسخ دادن به چند سوال اول برای حل مشکل آن‌ها ضروری است، فرم چند مرحله‌ای به خوبی کار می‌کند.

· درخواست اولیه ساده‌ست اما بی‌اهمیت نیست.یک درخواست بی‌اهمیت ممکن است اثر FITD را تحریک نکند - انطباق ناچیز به این معنی است که انجام دهنده تغییری در ادراک خود ایجاد نمی‌کند. محققان نشان داده‌اند که اولین کار غیرمعمول (اما هنوز ساده) ذهن را به اندازه‌ای درگیر می‌کند که باعث تغییر ادراک از خود شود.

زمانی که FITD ممکن است کار نکند

تکنیک FITD دارای وزنه های تعادلی است:

Door-in-the-face.با یک درخواست بزرگ و غیر‌منطقی شروع کنید تا درک درخواست بعدی را که واقعاً می‌خواهید کسی بپذیرد، کاهش دهید.

Foot-in-the-face.. برای به حداکثر رساندن انطباق، درخواست اولیه را با یک درخواست ثانویه دنبال کنید - اما اگر درخواست اولیه پذیرفته شد دو تا سه روز صبر کنید.

نکته: بحث در مورد چگونگی تعادل توافق و عدم توافق به این تکنیک‌ها محدود نمی‌شود.

راجر فیشر، ویلیام اوری و بروس پاتون در کتاب «بهش بله بگو | Getting to Yes»، اصولی را برای استراتژی مذاکره ایجاد کردند - استراتژی مذاکره بر روی دستیابی به توافق اولیه برای تسریع توافق بعدی متمرکز بود. دیدگاه آن‌ها به خوبی با تکنیک FITD و نردبان بله مطابقت دارد.

این برخلاف آن چیزی است که کریس واس، مذاکره کننده سابق اف بی آی، در کتاب خود هرگز سازش نکنید، استدلال می‌کند. واس معتقد است که مشکل «بله» این است که کنترل را واگذار می‌کند و هیچ کس مشتاق انجام این کار در یک مذاکره نیست!

با درخواست یک «بله»، مدل‌ ادراک خود و صرفاً توافقی با تکنیک FITD، قدرت را خیلی سریع برای شما – و همیشه در حال گسترش – به ارمغان می‌آورد. این یکی از دلایل شکست FITD است. حتی یک درخواست کوچک، همچنان یک "بله" می‌خواهد.

با این حال، مدل تعهد و سازگاری برای FITD فقط به تعامل اولیه نیاز دارد، نه توافق اولیه.

و بر اساس تجربه Voss، روش قدرتمند دیگری را برای ورود مخفیانه ارائه می‌دهد - استفاده از یک "نه" می‌تواند به طور همزمان کاربران را قدرتمند کند و از طرفی آن‌ها را در فرآیندی که از رها کردن آن بیزارند ترغیب کند.

نمونه هایی از خرابی FITD

در KlientBoost، Dane اوایل کار متوجه شد که درخواست اولیهاشتباه می‌تواند تأثیر مثبت را خنثی کند.

در تجربه او، هر چیزی که ناشناس بودن بازدیدکننده را از بین ببرد، یک خطر است. این شامل برخی از سؤالات واضح است مثل: ایمیل، تلفن و غیره ... اما اطلاعاتی، مانند نام شرکت ناشناس بودن مخاطب را از بین نمی‌برد.

KlientBoost با استفاده از یک فیلد نام شرکت برای شروع فرآیند تبدیل و یک فیلد اطلاعات عمومی در مورد کارمندان و مکان شرکت، شاهد کاهش 50 درصدی در تبدیل‌ها بود:

Dane معتقد است که فیلد به روز شده (سمت راست) بدتر عمل کرد زیرا کاربران
Dane معتقد است که فیلد به روز شده (سمت راست) بدتر عمل کرد زیرا کاربران


MiroMind، یک آژانس SEO مستقر در تورنتو، تکنیک FITD را در چندین سایت - نرم‌افزار، خدمات ابری، SaaS، و جایگاه‌های سلامت و زیبایی - آزمایش کرد، او شاهد افت فرم‌ها بود.

نسخه‌های تک صفحه‌ای آن‌ها 80 تا 180 درصد سرنخ‌های بیشتری ایجاد کرد و 70 درصد از بازدیدکنندگان به محض اینکه متوجه شدند که چندین مرحله دارند، فرم‌های توسعه‌یافته را می‌بندند! قابل‌توجه، فرم‌ها در همان ابتدای کار، یک آدرس ایمیل درخواست می‌کردند (برای امکان پیگیری با افراد غیرتکمیل‌کننده)، که ممکن است تلاش‌ها را دوچندان کرده باشد.

سخن پایانی

سوال اولیه شما چقدر باید دشوار یا زمان‌بر باشد؟ چگونه بازدیدکنندگان را بدون ترساندن آن‌ها جذب می‌کنید؟ این یک تعادل نامطلوب است که مانند تکنیک FITD ، نیاز به آزمایش دارد.

درک مرتبط‌ترین محرک برای سایت شما - نظریه ادراک از خود، اصل تعهد و سازگاری، یا اثر توافق صرف- می‌تواند به شناسایی سؤال اولیه شما و راهنمایی بقیه فرآیند کمک کند. حتی واس، با وجود حمایت از قدرت «نه»، در نهایت به سمت «بله» گرفتن کار می‌کند.

به عنوان مثال، سوالی را در نظر بگیرید که ممکن است نقطه شروع مفیدی برای شروع یک فرآیند تبدیل در این پست باشد:

به نظر شما آیا فرم های کوتاه تر همیشه بهتر عمل می‌کنند؟

منبع: تکنیک (FITD): استفاده از متقاعدسازی برای فروش بیشتر

نرخ تبدیلنرخ فروشمارکتینگسایت فروشگاهیمتقاعدسازی
یک علاقه‌مند به رشد در بازاریابی که عاشق تجربه‌های جدیده.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید