یکی از بزرگترین دغدغه یا بهتر بگویم سوالات افراد در مسیر راهاندازي کسب و کار استارت آپي يا معمولي و يا علاقهمند به اين حوزه، داشتن یا یافتن ایدهی مناسب برای موفقیت است که آن را یکی از بزرگترین علامت سوالهای در ذهن خود میبینند. در این مقاله سعی شده در مورد درک خود در رابطه با این موضوع صحبت کنم.
برداشت عموم افراد در مورد ایده چیزی در حد داشتن یک فکر خوب یا متفاوت برای شروع کار است، این حرف ممکن است غلط نباشد اما قدم اول هم نیست؛ ایده زمانی معنای حقیقی خود را دارد که به همراه اسناد باشد، این اسناد را عموما به نام برنامه کسب و کار (business plan) میشناسیم، در اینجا سعی ندارم که در مورد جزئیات این اسناد حرف بزنم اما همانطور که اشاره شد، اگر حس کردیم که فکر خوب یا جدید و قابل انجام در ذهن داریم تازه اول کار برای ادعای صاحب ایده بودن است.
با توجه به بررسی کسب و کارهای استارت آپ که امروزه مشغول زندگی کردن هستند، میتوان ايدههاي موفق را با چهار ويژگي به اصطلاح GAFA توصيف کرد که به اين ترتيب است:
البته این ویژگیها الزاما باعث موفقیت یک ایده نمیشوند و ممکن است ایدهای حتی بدون اینها برای مدتی سودآور به نظر برسد.
برخلاف تصور برخي از افراد که داشتن ايده نیاز به شرایط خاص مثل تحصیلات در زمینه مرتبط، داشتن پول و ... است، براي داشتن ايده فقط نياز به ذهن باز است، به اين صورت که فقط سعي شود محيط پيرامون را تجزيه و تحليل کنيم، نيازهاي خودمان و اطرافيان را بسنجيم و دنبال راههاي مختلف حل آن باشيم تا بهترين راه انتخاب کنيم و ادامهي راه را برويم. مسئلهي مهمتر اين است که اولا ما براي ايدهي خود مشتري داشته باشيم، يعني اين نياز در گروه يا گروههايي از اطرافيان يا جامعه که امکان دسترسي به آنها برايمان فراهم است، ديده شود. ثانيا قادر به آماده سازي اسباب آن و ثالثا در ايدهي خود صاحب سمت باشيم.
اگر حس کردیم این جرقه به صورت صحیح در ذهن ما زده شده، از مطرح کردن و مشورت کردن آن نترسیم که مبادا کسی آن را بدزدد، فکري که بدون اسناد است و ما براي جمعآوري اطلاعات و انجام مراحل بعدي آن يعني نوشتن تشکيل تيم و نوشتن بيزينس پلن کاري نشده، بهتر است دزديده شود. افراد ديگر ممکن است با کپي کردن، بهتر يا بدتر آن را به پاي عمل برسانند اما فراموش نکنيم که اين ما بودهايم که با داشتن شرايط بهتر آن را انجام دهيم.