خلاصه مسیرصنعت: (با این پیش فرض که اجازه کار در کشور مقصد رو دارید که البته این خود چالشی ترین قسمت قضیه هست) معمولا دانشجویان سال های آخر لیسانس در غالب کارآموز یا کارورز وارد شرکت های مالی و سرمایه گذاری میشوند و این دوستان همون کسانی هستند که مشاغل سطوح ابتدایی رو می گیرند. البته برای دوستانی که قصد گرفتن لیسانس مجدد ندارند همچنان این امکان وجود داره که از طریق مسترز و گذراندن دوره های کارآموزی جذب شرکت های مربوط بشن. حقوق مشاغل ابتدایی از 50 هزار دلار در سال شروع و بعد از 10 تا 15 سال تجربه کار داشتن میانگین 150 تا 200 هزار خارج از تصور نیست. در هنگام بررسی دانشگاه حتما برآورد صحیحی از قدرت دانشگاه در کمک کردن به پیدا کردن موقعیت کاری داشته باشید.
مسیر صنعت مسیری هست که ورود به اون سخت و به محض ورود با دنیای کاملا متفاوتی از قبل از اشتغال روبرو هستید، به خصوص اگه در شرکت بزرگ و اسم و رسم داری باشید. در واقع دغدغه شما داشتن هدف صحیح و گام برداشتن در مسیر ارتقا شغلی جهت رسیدن به هدف خواهد بود. محیط کار استرس بیشتری خواهد داشت ولی تجربه کار، به مراتب از هر مدرک دیگه ای مهم تر هست و نحوه تعامل با روسا همکاران و زیر دستان از چالشی ترین ابعاد کار هستند. البته از طرف دیگه، برقراری شبکه کاری براتون به مراتب راحت تر هست چون به راحتی با فلان مدیر تصمیم گیر می تونین جلسه کافی یا حتی ناهار داشته باشید. همچنین بنگاه های کاریابی هر از گاهی برای مشاغل بهتر و بالاتر بهتون پیشنهاد میدن که البته تا زمانی که شما را واسه مصاحبه نخواستن لازم نیست جدی گرفته بشن. حتی در خود شرکت بسته به علاقه خودتون می تونین جابجا بشید و صد البته داخل شرکت هم رقابت سنگینی برای مشاغل بهتر (مثل front office ) وجود داره، که البته به مراتب راحت تر از رقابت برای گرفتن اونها وقتی داخل شرکت نباشین، هست.
در نهایت بسته به روحیه و شخصیت تون می تونین در هر کدوم از این زمینه ها قدم بذارید.برای مثال اگه علاقه ای به دنیای ارتباطات پیچیده ندارین و ترجیح میدین که تا بازنشستگی مسیر کم تلاطمی رو داشته باشید، مشاغل دانشگاهی مناسب تر هست که داشتن دکترا لازمه اون هست و اگه علاقه به تغییر و چالش بیشتر دارین مشاغل صنعت بهترین انتخابه.