از امروز "16 فروردین 403" تا 10 خرداد، 56 روز مونده.
کاپلان 1 رو 200 ص دیگه دارم.
جلد 2 مارنات هنوز کلی مونده؛ تست های آزمون هارو نزدم
آمار حبیبی رو تموم نکردم و هیچی هیچی تست نزدم
زبان هنوز یه عالمه از مهاجرنیا مونده
هیلگارد رو نخوندم و از همه مهم تر: توانایی یه سال دیگه با خانواده زندگی کردن هم در من مرده
البته که اگه سال دیگه پشت کنکور بمونم نخواهم مرد و نهایتا در مهد کودکی دبستانی جایی کار میکنم و یه پولی هم سیو میکنم ولی im so tired
کاش سال دیگه بیام بگم از شر این شهر خلاص شدم.
کاش بشینم سفت آلمانی رو بخونم و دکترا رو بدون وقفه برم اتریش
تنم نزار و لاجونه دیگه واقعا
حوصله تحقیر و توهین بیشتر از این از استاد مشاورمو ندارم.