امروز زود از خواب بیدار شدم
کلی برنامه عقب مانده دارم
واسه ماه بعد یا دو ماه بعد می خوام یه کیف دلسی بخرم و تموم کنم اینم که به دلم مونده
دیروز یه آی پد مینی و اپل پنسل سفارش دادم:) همش تو رنگ آی پده مونده بودم تا نهایتا دیگه استار لایتشو خریدم
کاش بتونم به زودی زود یه مک هم داشته باشم
دارم چیکار می کنم؟
خب نشستم دیدم چرا کسانی برای من ابژه می شوند؟
به زبان ساده چرا من از کسی خوشم میاد؟ چه دارایی و ویژگی هایی هست که اگه کسی داشته باشه من خوشم میاد؟
خب اینا ریز داشته های اشخاصه: کیف دلسی، ادکلن برند ملایم ، ساعت کلاسیک، دیوایس اپل(مخصوصا مک)
اینا ریز شخصیتشه: فحش نده، تو اولین دیدار اجازه نده من خرج کنم، تحصیلات خوبی داشته باشه و پلنی واسه ادامه و سرانجامش داشته باشه، با دخترای دیگه دوست نباشه یا گرم نگیره، ثبات رای و قدرت تصمیم گیری داشته باشه و لی مستبد نباشه ، از همه مهم تر ارزشی نباشه و پلن مهاجرت هم داشته باشه، دو سه تا دوست صمیمی داشته باشه و با همه و لی با هیچ کس نباشه، خوب حرف بزنه و گنجینه لغات وسیعی داشته باشه، کتاب خون بوده باشه و حداقل حرف مشترکی داشته باشیم
خب فکر کردم که آدما که منو ناامید کردند
و الان تنهای تنهایم.چرا خودم نه؟
حداقل اون داشته ها رو که می تونم تا حدی برآورده کنم
شخصیتی هارو هم که میشه با یه مشتق صفر و تغییر مسیر بسی مشقت بار که ناخواسته گیرش افتادم بهش رسید
خب پس مرگم چیه؟
خودم باید اون ابرانسان بشم:) اینطوری ناامیدی از دیگران و دل بستن بهشون هم دیگه معنایی نداره!
اینطوری دیگه هیچ خری نمی تونه بهم آسیب بزنه به واسطه دلبستگی! اینطوری دیگه به احدی اجازه نمی دم حرفایی بزنه و ازش بشنوم که در شان و شخصیت من نیست.
به امپراطوری خودم خوش اومدم!