برندهای ریبل متخصص در ایجاد ایده های جدید، خدمات، محصولات و توسعه آنها هستند. برخی از برندهای ریبل انقلابی عمل کرده و بی پراو از رقیبان خود پیشی میگیرند.
REBEL را به فارسی می توان به واژه هایی مانند یاغی، شورشی، طغیان گر، عاصی، سرکش و ... ترجمه کرد. متاسفانه برای برخی از واژه های انگلیسی معادل فارسی مناسبی پیدا نمی شود به همین علت سعی می کنیم از همان واژه لاتین در متن استفاده نمایم. همچنین در عکس اصلی نیز به عنوان انقلابی از آن یاد کردم. افرادی مانند چگوارا ، افرادی انقلابی و عصیان گر بوده اند، این واژه شاید در فارسی معنای منفی داشته باشد اما در نهایت افرادی اینچنینی می توانند سرنوشت جامعه ای را تغییر دهند. پس الزاماً شورشی به معنای منفی نیست. این نکته را نیز باید اضافه کنم که در برخی از متون مربوط به آرکتایپ از واژه Outlaw نیز برای این آرکتایپ استفاده شده است.
بزرگترین ترس برندهای REBEL ضعف و بی قدرتی است. آنها هر آن چیزی را که دیگر در دنیا کار نمیکند را نابود کرده و دوباره به روش خود بازسازی میکنند. آنها با محوریت عمل ، چشم اندازهای تازه و جدید و تغییرات الهام بخش را به ارمغان می آورند.
در بهترین حالت آنها شجاع ، سازگار و دارای روحیه آزادی هستند و خود را به عنوان گزینه ای جایگزین برای جریانات اصلی می دانند و تلاش می کنند تا از این طریق بایستند و ادامه دهند. برند های ریبل در جذب مشتریانی که علاقه خود را به انتخاب های سنتی از دست داده اند موفق است و به آنها لذت و انرژی استفاده از محصولات خود را هدیه میدهد.
لغات کلیدی و باور های ریبل:
برند های ریبل منعکس کننده شخصیت افرادی است که در آنها نوعی خشونت ذاتی وجود دارد. مشتریان ریبل از محصولات غیر متعارف (عرف شکن) استقبال میکنند و تغییر وضعیت را دوست دارند. آنها محتوای تبلیغات تکان دهنده را درمی یابند و جذب آن میشوند بدون آنکه در تبلیغ، نقطه نظر فروش مطرح شود.
بدترین اتفاق برای این برندها تجزیه است چراکه حس بی پروایی و ریسک پذیری را کاهش میدهد. این برند ها چیزهایی را که کارایی خود را از دست داده اند از بین می برند. آنها بی پروا هستند و عملکرد انقلابی دارند.
این برند ها به کنوانسیون های صنعتی پایبند نیستند و نگرش های جدید را ارائه میدهند آنها به مشتریان خود حس تحول و تغییر را منتقل مکنند.
جانی دپ در بسیاری از فیلم هایش نقش یک شورشی نمادین را دارد برای مثال گیتارش را در دست میگیرد، سوار ماشین میشود، و بدون مقصد جاده را در پیش میگیرد. دیور او را نمادی برای برند های ریبل میداند. اینگونه تبلیغات توسط دیور حس کنجکاوی و تحول را در بینندگان ایجاد میکند. استفاده از ایده سوار شدن بر ماشین و رانندگی به سوی ناکجاآباد این حس را منتقل میکند که من باید تغییر کنم. این تبلیغ توسط دیور نمونه کاملی برای رساندن مفهوم ریبل است که نقاط روشن و تاریک آزادی را مبهم میگذارد.