برای اینکه بخواهیم به تعریف درستی از مشاوره برندینگ دست پیدا کنیم بهتر است در ابتدا در توضیح کلمه برندینگ و یا همان استراتژی برندسازی تامل کنیم و درست جامع و کامل نسبت به محتوا بدست آوریم.
به مجموعه ی فعالیت هایی که مدیریت یک سازمان و یا یک شرکت با هدف افزایش آگاهی مردم از برند صورت پذیردو یا تقویت جایگاه برند در عرصه ی تجاری و بازرگانی رخ می دهد، برندینگ می گویند.
سالها پیش، انجمن بازاریابی آمریکا، برند را به این صورت تعریف کرد که:
برند یعنی یک نام، عبارت، نشانه یا علامت یا ترکیبی از اینها که با هدف متمایز کردن یک کالا یا خدمت از سایر کالاها و خدمات یک فروشنده یا برای ایجاد تمایز میان کالا و خدمت یک فروشنده با کالا و خدمات سایر فروشندگان به کار گرفته شود.
با جستجو در اینترنت نیز به تعاریف مختلفی خواهیم رسید . مثلا در دانشنامه ویکی پدیا برند یا برندینگ به شرح زیر تعریف شده است
مارک، برند یا نمانام، یک نام، عبارت، طرح، نماد یا هر ویژگی دیگری است که مشخصکنندهٔ خدمات یا فروشندهٔ محصولی خاص باشد که به وسیلهٔ آن از دیگر محصولات و خدمات مشابه متمایز میگردد. عنوان قانونی برای برند، نشان تجاری است.
برند مجموعه گرههای ذهنی یا تداعیات کارکردی، احساسی، عقلی و مزیتهایی است که ذهن بازار هدف را اشغال نمودهاست. تداعی معانی پیوند دادن تصاویر و نشانهها با برند یا مزایا و فواید یک برند است. این مزایا یا فواید برند است که مبنای تصمیمگیری برای خرید آن واقع خواهد شد.
برند همان چیزی است که مخاطب با دیدن، شنیدن، حس کردن یا هرگونه ارتباطی با آن به صورت مفهومی، دیداری یا لفظی صفات و ویژگیهای خود را در ذهن و قلب مخاطب تداعی میکند.
برند شامل همه احساسات، ویژگیها و مفاهیمی است که به یک نام گره خوردهاست؛ برند، برداشت مردم وافراد از یک نام است.
اما ! من به شما می گویم همه ی اینها درست است ولی باید چشم ها را شُست
بیایید یکبار با هم روراست باشیم. همه ی این تعاریف برای سالهای قبل از ۲۰۰۰ است و طبق قانون مور هر ۱۸ ماه تکنولوژی یک پارادایم شیف راتجربه می کند! و طی سالهای اخیر این ۱۸ ماه تقریباً به هشت ماه رسیده! قاعدتاً تمام این تعاریف هم باید تغییر کند. ما همچنان درگیر بازاریابی به طریق دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی هستیم! مگه میشه با تکنولوژی امروزی که همه ی ما درگیرش هستیم ، به طریق عصر حجر بیزینس کرد؟!
باز هم اما! قبل از اینکه تعریف امروزی از برند بدیم بهتر بدونیم چرا باید برندینگ کنیم؟
و حالا وقتشه بریم سراغ اینکه برند یا برندینگ بنا به تعریف امروزی یعنی چی؟!
مشاوره برندینگ با ارائه بهترین روش و راهکارهایی که میتوان به عنوان استراتژی برندسازی به کار برد را به ما معرفی میکند و به خوبی به شما نشان خواهد داد که با انتخاب یک برند برای شناساندن در میان مردم در بازارهای جهانی که مملو از برند های مختلف می باشد می توان رقابتی هدفمند برای رسیدن به بهترین جایگاه را برنامه ریزی کرد . مشاوره برندینگ قادر است تا با توانایی متخصص خود ، برندینگ را به مرحله ی اجرا و موفقیت در مرحله ی نهایی تدوین کند.
شاید شما هم داستان های جالب بسیاری از برند های مشهور جهان را شنیده و به خاطر سپرده باشید، این داستان های جذاب توسط مشاوران برندینگ طراحی میشود و سعی میکنند تا با بهترین روش برندینگ انتظارات مشتریان شان را برآورده کنند و از مهمترین اهداف مشاوره برندینگ در این عرصه ایجاد تمایز است. تمایز به معنای آنکه مشتریان این محصول پس از فعالیت برندینگ شما بتوانند برندتان را به ذهن بسپارید و متوجه تفاوت آن با دیگر برند ها شوند.
درست است که برند شما مسلما نشان دهنده هویت شما نیز میباشد اما مشاوره برندینگ بیان میکند که مهم ترین چیز آن است که پس از استراتژی های شما ، باید دید که مخاطبانتان چه تعریفی از شما در ذهن دارند و در برخی موارد نیز برعکس می باشد باید دید که شما مخاطبانتان را چگونه تعریف میکنید.