درساختار هرمجموعه ای افراد نقش های مختلفی را ایفا می کنند، نقش ها براساس نیاز کسب و کار انتخاب می شوند و هر فردی باتوجه به عنوان شغلی خود وظایفی را برعهده می گیرد. دریک گروه استارت آپی نیز یک مجموعه از پرسنل در کنار هم برای رسیدن به هدف مشترک تلاش می کنند.
طراحی عنوان های کاری درست و انتخاب پرسنل مناسب وحرفه ای بهترین بازده را برای استارت آپ ها به ارمغان می آورد. یکی از عنواین مهم شغلی مدیریت استارت آپ یا درواقع همان مدیرعامل است. دربسیاری از مقالات از مدیر یک استارت آپ باعنوان رهبر استارت آپ یاد می شود که نقش پررنگ یک مدیر در استارت آپ ها رانشان می دهد. درشرح وظایف یک مدیر استارت آپ مسائل مختلفی دخیل هستند و بسته به نوع استارت آپ می تواند متغیر باشد؛ اما به هرحال موارد زیادی در بین استارت های مختلف مشترک است که بررسی آنها خالی از لطف نیستند.
مدیران شرکت های استارت آپی معمولا افرادی هستند که ایده را طراحی کرده و در همه ی مراحل تولید استارت آپ ها دخیل بوده اند، اگرچه که موفقیت بسیاری از استارت آپ ها مدیون همین مدیران است اما بسیاری از استارت آپ ها به دلیل ضعف درمدیریت با شکست مواجه می شوند.
یک رهبراستارت آپ برای راه اندازی کسب وکار خود یک هدف مشخص درنظرگرفته که می تواند کسب درآمد بیشتر یا ایجاد رفاه اجتماعی و…باشد. به هرحال این هدف انتخاب شده و ایده اولیه که به ذهن ایده پرداز رسیده برای رسیدن به این هدف بوده است. برای آنکه یک مدیراستارت آپ به هدف یا اهداف خود دست بیابد لازم است که پرسنل خود را نیز با خود هم مسیر کند.
شاید نیاز نباشد همه ی پرسنل به هدف شما به عنوان مدیر این کسب وکار اطلاع داشته باشند اما باید از طریق برنامه ریزی های کوتاه وبلند مدت پرسنل رابرای رسیدن به هدفتان راهنمایی کنید. قرار دادن هدف یا Target های ماهانه، فصلی و سالیانه یکی از روش هایی است که برای رسیدن به هدف اصلی درکسب وکار ها انجام می شود.
ازطرفی باید پرسنل یک استارت آپ دید روشن وخوش بینانه ای نسبت به آینده ی کسب وکار داشته باشند بنابراین می توان افق روشن استارت آپ را در جلسه ها برای پرسنل ترسیم نمود.
بخش مهم هراستارت آپی موضوع فروش یا ارائه ی خدمات است، درواقع درآمد هراستارت آپی به طور کلی به موضوع فروش وابسته است. بنابراین یک مدیر استارت آپ باید همواره به روند بازار وفراز و نشیب های آن نظارت داشته باشد.
درابتدای کار باید شرایط جغرافیایی منطقه، فصول وآب وهوای محل ارائه ی استارت آپ بررسی شود تا پس از تکمیل پروژه این مشکلات پروژه را با شکست مواجه نکنند.درادامه ی کار باید بازار به صورت مرتب رصد شود تا التهابات بازار وفراز و نشیب ها استارت آپ را ازدور خارج نکند.
در موضوع بازاریابی که بازهم درزمینه ی فروش انجام می گیرد نظارت مستقیم برتیم فروش وضعیت مناطق مختلف ازنظر فروش ،شناخت رقبا وارائه ی نمودارهایی برای فروش بیشتر وبهتر، بخشی از وظایف یک مدیر استارت آپی است که درصورت اجرای درست نتایج مثبتی را درموفقیت یک استارت آپ به وجود می آورد.
منابع مالی ازطریق سرمایه گذاران ودرآمد تامین می شود،اگرچه که رسیدن به درآمد بالا می تواند موجب رشد یک شرکت استارت آپی شود اما باید درنظر داشت که درآمد کسب شده دراین نوع شرکت ها صرف پیشبرد اهداف می شود.یک مدیر استارت آپی باید برای همه ی اهداف کوتاه مدت وبلند مدت خود بودجه ای درنظر بگیرد،این بودجه بندی بهتراست از طریق صحیح وبادرنظر گرفتن فاکتورهایی همچون تورم انجام بگیرد،بنابراین درصورت نیاز ازیک مشاور مالی باید کمک گرفت تا اصول کار رابه شما آموزش دهد.
مصرف بی حساب وکتاب درآمد های حاصله ازاستارت آپ ها پس ازیک دوره ی شاید کوتاه روند صعود یک استارت آپ را تسریع می کند چراکه برای سرپا ماندن هراستارت آپی نیاز است روزبه روز به فعالیت آن گسترش داد وتامین این منابع مالی از طریق ذخیره ی درآمد استارت آپ ها امکان پذیر خواهد شد.
مشکلات درهرکسب و کاری به وجود می آیند اما رفع آن در سریع ترین زمان و بهترین شکل یکی از وظایف مدیر موفق استارت آپ است. مشکلات ممکن است از طریق پرسنل ایجاد شوند بنابراین یک مدیر باید بتواند با پرسنل خود رفتار قاطع داشته باشد و در صورت لزوم افراد کارآمد دیگری راجایگذین پرسنل فعلی خود کند.
برخی دیگراز مشکلات مربوط به دستگاه ها و تجهیزات محیط کار می شود. یک سیستم ساده درصورت بروز مشکل می تواند ساعت ها و یا روزها پروژه را به تاخیر بیاندازد. به همین دلیل انتخاب افراد و همچنین تجهیزات مناسب ازیک سو و نظارت براین دو مورد ذکر شده برای بهبود کارآیی ازطرف دیگر می تواند مشکلات زیادی را کاهش دهد.
همه ی مدیران استارت آپی باتوجه به اینکه ایده پردازان خوبی هستند معمولا از ایده هایی که برای آنها از طریق پرسنل یا شرکاوحتی رقبا ارسال می شوداستقبال می کنند.نکته مهم دراین رابطه این است که همه ی نوع آوری ها صرفا به نفع استارت آپ شما نیست؛پس باید ازبین ایده های دریافت شده بهترین ها را برای پیشبرد اهداف به کارگرفت.
یک مدیر استارت آپی موفق باید بتواند بهترین ایده ها را شناسایی کند وبه سرعت اجرایی کند.وجود ریسک ممکن است کاررابا استرس مواجه کند اما باید میزان ریسک کار توسط رهبر استارت آپ تشخیص داده شود ودرصورت امکان انجام با ایده ی نوآورانه موافقت شود.
اگرچه که مدیریت واژه ای است که به شخص امکان اختیارتام می دهد اما باید در رفتارمدیریتی خود نکات بسیاری را رعایت کنید.
وظیفه یک مدیر انجام امور محول شده به پرسنل نیست بلکه نظارت دراجرای صحیح آن است، انجام کارهای محول شده به پرسنل مانع از عملکرد صحیح پرسنل می شود وانگیزه ی کارمندان را برای ادامه ی کار کاهش می دهد.
عدم لجاجت و پافشاری بر یک موضوع، اگر ایده شما نیاز به سرمایه گذار دارد دلیلی ندارد از این کار پرهیز کنید،این کار آینده ی استارت آپ شما را تامین می کند، همچنین اگرچه که اشتباهات و موانع انسانی باید تشخیص داده و رفع شوند اما اعتماد به پرسنل در مشکلات کوچک و عدم پافشاری برای مقصر جلوه دادن کارمندان روحیه ی کارتیمی را افزایش می دهد.
جذب سرمایه زیاد نیز همانند ولخرجی می تواند به استارت آپ شما آسیب واردکند بنابراین یک مدیر باید هزینه ها و مخارج را بداند و از دریافت هزینه های اضافی از سرمایه گذاران بار تکلیف خود و گروه راسنگین تر نکند. البته در کنار مدیر استارت آپ بد نیست یک نفر به عنوان مشاور آی تی نیز حضور داشته باشد تا استارت آپ از ایده های جذاب این مشاور بهره مند شود. همه ی کارها را یک نفر نمی تواند انجام دهد. همیشه باید از دیگران مشورت گرفت
و درپایان اینکه یک مدیر استارت آپی باید تاخیر را در کارها کنار بگذارد و سرعت عمل بالایی داشته باشد اطلاعات درز شده حتی از طریق پرسنل می تواند رقبا را برای شروع و به نتیجه رساندن ایده ی استارت آپ ازشما جلو بیاندازد.