از اواخر سال ۱۳۹۸ دنیا با مخاطره ای جدی و جدید روبرو شد . تهدیدی که نه فقط یک فرد، یک سازمان ، یک جمعیت یا حتی یک کشور را مورد هجوم قرار داد، بلکه تمامی مردمان را تحت الشعاع قدرت خودش داشت ( و دارد ) . ویروس کرونا باعث شد تا تعداد زیادی از افراد دیوانه وار از خانه شروع به کار کنند ، و بسیاری از مشاغل به سرعت مجبور شدند خود را با دنیای مدرن سازگار کنند . فروش های انلاین به بیش از ده هزار درصد در فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۹ رسید. صدای پرندگان به گوش رسید و خیابان ها خلوت!
و این همه فقط در یک سال اتفاق افتاد ...
اکنون که یک ماه از سال ۱۴۰۰ می گذرد ( البته این پست را برای خرداد ماه آماده انتشار می کنم ) ، بسیاری از برند های مدرن به پتانسیل رسانه های اجتماعی و مخاطبانی که روی پلتفرم خود دارند، پی می برند. آنها اهمیت ساخت برندهای آنلاین و مزیت های فراوان دیجیتال برندینگ و مرتبط با آن را درک می کنند.
این مقاله را برای مخاطبینی مینویسم که اهمیت موضوع انتشار محتوا را طبق اصول درک کرده اند و نمیخواهد از بازار رقابت آنلاین عقب بیفتند.
به طور خلاصه ، بازاریابی محتوا نحوه معرفی برند خود به مخاطبان آنلاین برای ایجاد آگاهی از برند ، افزایش تعامل و فروش بیشتر است.
به عنوان مثال ، فکر کنید که شما یک شرکت بازرگانی جدید هستید که سعی در ایجاد لباس راحتی راحت و لوکس برای مخاطبان خود ( مطابق پرسونای مخاطب ) دارد. مشکل این است که ، هیچ کس واقعاً نمی داند شما کی هستید. بنابراین دو گزینه پیش رو دارید ، هزینه تبلیغات را می پردازید یا مسیری ارگانیک تر را دنبال می کنید.
بازاریابی محتوا برای کمک به دستیابی به ترکیب رسانه های ارگانیک و پولی ، از یک سمت و از سمت دیگر بر روی رشد نام برند تمرکز دارد.
برند برای یک شرکت مانند شهرت برای یک شخص است. شما با تلاش برای کارهای سخت به شهرت دست پیدا می کنید . - جف بزوس
کارهای سخت ، در این مورد ، نظارت ، ایجاد و توزیع محتوای شما در سراسر وب است ، یا در واقع قسمت رشد نام برند را انجام می دهد. و شکی نیست که در سال ۱۴۰۰ فشارهای جدیدی را به برند ها وارد می کند تا در مورد نحوه انتشار محتوای آنلاین - به دلیل اینکه مردم در حال استفاده از اینترنت هستند - تجدید نظر کنند.
بنابراین چگونه سفر خود را در زمینه ایجاد برند آغاز می کنید؟
مانند هر چیز دیگری در زندگی ، شما باید جهتی را که می خواهید طی کنید و اهدافی را که می خواهید در طول مسیر بدست آورید ، بدانید. بنابراین قبل از انجام هر کاری ، اهداف ( Goals ) خود را مشخص کنید ، نقاط عطفی ( milestone ) را تعیین کنید و اهداف اصلی قابل دسترس ( Targets ) را که می خواهید اتفاق بیفتد ، یادداشت کنید. این امر شفافیت لازم را برای برنامه ریزی های آینده در مورد تجارت شما فراهم می کند و تصمیمات شما را با اهداف برند هماهنگ می کند.
پس از مشخص کردن اهداف خود ، می خواهید به این فکر کنید که مشتری ایده آل شما و مخاطبی که مد نظر شماست چه افرادی هستند. این بدان معنی است که شما باید کمی تحقیق کنید ، "مشتری ایده آل خود را پیدا کنید ، آنها را برای یک قهوه دعوت کنید تا باهم آشنا شوید".
یک راهنمای چهارخطی برای این مورد موارد زیر است:
این مرحله حیاتی است زیرا بدون آن ، شما با استراتژی محتوای آینده خود در تاریکی عکس می گیرید و بدون هدف های قابل دسترس مشخص ، احتمالاً شما آن را از دست خواهید داد.
راستی یک نکته ی بسیار مهم هم این وسط بگم: هیچوقت برای یکبار به پرسونا دل نبندید! شما باید در هر دوره ی مشخص پرسونای مخاطب را مورد بازبینی قرار بدید
درک اینکه مخاطب شما چگونه سفر مخاطب را انجام می دهد بسیار با ارزش است و شما باید همیشه انرا بازنگری کنید. یک مقاله چند وقت پیش در این خصوص منتشر کردم که میتوانید در این لینک مشاهده نمایید. زیرا نیازهای مردم روزانه تغییر می کند و برند شما باید به صورت لحظه ای و واکنش سریع آماده پاسخگویی به نیازهای جدید مخاطب باشد.
قبل از شروع برنامه ریزی ، مطمئن شوید که مسیری که می خواهید محتوای برند شما حرکت کند و نحوه تحویل آن کاملاً واضح باشد. با در ذهن داشتن تصویر کلان (Big Picture) ، به جلسه طوفان مغزی بروید و مطالب را با قصد برنامه ریزی، شروع کنید.
همچنین مهم است که افکار خود را برای سازماندهی آسان و وضوح در برخی از پایگاه داده ذخیره کنید. در غیر این صورت ... کثیف می شود! و هیچگاه نمیتوانید به آنها به مانند لحظه ی اول دسترسی داشته باشید
پلتفرم خود را زودهنگام انتخاب کنید و به آن پایبند باشید. این فقط هنگامی که تولید محتوا را آغاز کرده اید، زندگی شما را آسان تر می کند.
من شخصاً تیم خود را با استفاده از Notion به معنای واقعی کلمه برای همه کارها گردهم آورده ام ، که ارتباط با هم تیمی ها را آسان می کند در حالی که همه افراد را در مسیر حرکت قرار می دهیم و همه چیز را روان به پیش می بریم.
البته در چند ماه اخیر برای برخی از پروژه های برنامه نویسی از اپلیکیشن ClickUp استفاده می کنم.
خیلی از شرکت ها از ترلو استفاده می کنند . مهم نیست کدام را انتخاب می کنید . مهم این است که به آن پایبند باشید
شما همچنین می توانید از نقشه برداری ذهن به عنوان یک راه حل قدیمی برای برنامه ریزی تصویر بزرگ استفاده کنید اما باز هم ایده ها را به یکی از این اپلیکیشن ها منتقل کنید (اکسل نیز خوب است).
اکنون به قسمت سرگرم کننده رسیدیم - برنامه بازی.
… اما صبر کنید ، ذهن شما خالی است
خیلی از ما وقتی می خواهیم به ایده پردازی بپردازیم! ( چه ادبیات سخیفی شاید بهتره بگم خیلی از ما وقتی دنبال این هستیم تا ایده ای را بپرورانیم) ذهنمان خالی می شود و گویی سالیان سال است در آنجا هیچ چیزی وجود نداشته. اما نگران نباشید . ما در عصر تکنولوژی به سر می بریم و برای هرچیزی حتما یک راهکار تکنولوژیک وجود دارد. حتی ایده پردازی!
در اینجا چند راهکار برای شروع ایده پردازی شما وجود دارد:
احتمالا همین الان شما درگیر این موضوع هستید که از بازار تولید محتوا عقب افتاده اید؟ مثلا فلان رقیب شما روزی دو مقاله تولید می کند و شما هنوز به هفته ای یک عدد هم نرسیده اید؟ شاید این دغدغه را دارید که روی چه موضوعی کار کنید که بکر باشد و اصلا برای همین است که هنوز محتوایی تولید نکرده اید؟! بگذارید صریح باشیم: مقاله ی یونیک دیگر وجود ندارد و در خصوص تمامی موضوعات قبلا صحبت شده است.
این بدان معنا نیست که آنها وجود ندارند ، بلکه به این معنی است که افراد زیادی مدتهاست که محتوا ایجاد می کنند و 99٪ از موضوعات به نوعی یا موارد دیگر مورد بررسی قرار گرفته اند ، پس نترسید به آنها رجوع کنید و آن مقالات و محتوا ها را متناسب با هویت برند خود به روز رسانی کنید.
سلب مسئولیت: ctrl + c ، و سپس ctrl + v منظورم نیست!
از محتوایی که بصورت آنلاین مشاهده می کنید الهام بگیرید ، آن را با اهداف تجاری برند خود هماهنگ کنید ، پیچ و تاب خود را بر روی آن قرار دهید و سپس آن را متعلق به خودتان کنید!
و نگران کمال گرا بودن نباشید. برخی از ایده ها عالی خواهند بود ، برخی نه ، و این کاملا خوب است. بیشتر مردم نگران قضاوت دیگران هستند و این باعث می شود که حتی اولین محتوای خود را منتشر نکنند. عموما این واژگان در سرشان میپیچد :
به خود ایمان داشته باشید ، و نظر دیگران را دنبال کنید. شما در حال حاضر مشغول تهیه ارزش هستید ، روی اهداف خود متمرکز باشید و زندگی دیگران را بهتر کنید. این همون چیزیه که مهم است.
این به اهداف شغلی ما در مرحله 1 برمی گردد (ببینید اهمیت آنها چقدر است) زیرا زمان آن است که مطالب را دسته بندی کنیم. یک روش محبوب برای شکستن یا تقسیم بندی محتوا در 4 ستون، مانند زیر است:
این روش بازاریابی محتوا اساساً بازسازی نحوه فروش به مخاطب آنلاین است (که به خاطر رقابت زیاد، اشباع شده است).
هدف این است که قبل از ارائه فروش ، ابتدا با آموزش یا سرگرم کردن مشتریان خود ، ارزش خود را تأمین کنید و نشان دهید. این تغییر ذهنیت ، محتوای شما را معتبرتر و کمتر مورد توجه قرار می دهد و برند شما را در موقعیت اقتدار قرار می دهد ، زیرا مصرف کنندگان می بینند که شما بیش از اینکه به کیف پولشان اهمین دهید به خودشان اهمیت می دهید.
ارکان محتوای شما
بنابراین از این مرحله صرف نظر نکنید!
این بخش برای خودم جذاب است. محتوا را مانند محصول داخل بسته در نظر بگیرید . بسته بندی همان استایل محتوای شماست.
بگذارید همینجا مثالی از برند ها و نوع بسته بندی بزنیم تا هم گذری هرچند کوتاه به برندینگ زده باشیم و هم به تولید محتوا برای برند بسط بدهیم. تا چند وقت پیش تمامی آب معدنی ها از یک بسته بندی مشخص استفاده می کردند. مانند عکس زیر
تا اینکه آب معدنی پرایم وارد بازار شد و با طرح جدید خود توانست گوی رقابت را از بزرگان و پیشکسوتان این صنعت ( مانند آب معدنی دماوند و یا حتی نستله ) برباید
محتوا و استایل محتوای شما نیز دارای همین خصوصیت است. می توانید مانند بقیه فقط یک کپی ساده باشید و یا می توانید کمی جذاب تر و در نظر مخاطب گیراتر ، مطالب و محتوای برند خود را ارائه دهید. خیلی مهم است در نظر اول و در ویترین مغازه شماه به چشم بیایید. اینکه درون یخچال به جای برند معروف نستله ، مخاطب فقط به علت جذابیت بصری به سراغ پرایم می رود کلی معنا دارد که باید به آن توجه داشت.
برداشت های اول اهمیت دارند و می توانند منجر به برتری شوند. اما لازم به یادآوری است که این بیشتر یک هنر است تا یک علم.
محتوایی را ایجاد کنید که مرتبط باشد ، اما همیشه آن را افزون بر آنچه برند شما نشان می دهد قرار دهید. اینکه شما بر اساس کدام اصولی ایستاده اید ، مصرف کننده را جذب می کند زیرا بیشتر از محصول در برند تاثیرگذار خواهد بود. مخاطبین شما به آنچه به آنها قول داده اید مینگرند و اعتقاد دارند نه آن چیزی که ارائه میدهید. یعنی اگر قول برند شما با عمل شما یکی نباشد شما را ترک می کنند و سراغ برند دیگر می روند. حال اگر این دو یکی باشند باید در قالب جذاب به مخاطب ارائه شود تا به چشمش بیایید. این سه به وفاداری مخاطب به برند تاثیر شگرفی دارد. کدام سه؟! این سه به ترتیب این ها هستند :
البته ، شما می توانید جلوی کامپیوتر خود بنشینید و به صورت رندوم، محتوای خود را در هر پلتفرم رسانه های اجتماعی منتشر کنید ، اما به طور عملی ، مقیاس بندی به سرعت به یک مشکل تبدیل می شود. دو پیشنهاد برایتان دارم.
برخی از پلتفرم های انتشار محتوا را برایتان لیست می کنم :
برخی از اینها با بقیه ی پلتفرم های اجتماعی ادغام می شوند و برخی دیگر گزینه های محدودی را ارائه می دهند.
یک نکته ی حیاتی را باید اینجا برایتان بازگو کنم :
لطفا در هر پلفترم مطابق با پرسونا و مخاطبینی که آنجا دارید ، محتوایتان را منتشر کنید. نمیتوانید محتوایی که در لینکدین میگذارید ، عینا همان را در توییتر منتشر کنید. لحن شما باید ساختاری متفاوت داشته باشد. در عین اینکه مغز پیام یکیست
برای نکته ی آخر باید بگویم من در این شبکه ها اقدام به انتشار می نمایم
چرا محتوای برند شخصی خود را در بقیه ی شبکه ها منتشر نمی کنم؟ چیزی وجود دارد به عنوان فرصت/ هزینه !
?
این مقاله قصد ندارم تا مفصل به بازاریابی محتوا یا همان Content Marketing بپردازم که خود شاید بیش از ۱۰۰ ساعت کلاس نیاز باشد. فقط اشاره ای کوچک و مرتبط با مقاله خواهم داشت. بازاریابی محتوا به نظر شخصی خودم در واقع چیزی به عنوان قرار گرفتن در مکان مناسب ، در زمان مناسب است. در مورد محتوا نیز همین امر صادق است.
اگرچه هزاران روش مختلف برای انتشار آنلاین محتوا وجود دارد ، اما ایجاد محتوایی که هدف خاصی در پشت آن باشد ، انتشار آن در بستر مناسب و در زمان مناسب تفاوت بین این موضوع است که میخواهید پست اینستاگرامتان را خانواده ببینند یا همگان؟ یا حتی ممکن است مخاطب خاص داشته باشید! برای تبریک ، تولد پدر خود را در قالب خاصی تولید و منتشر می کنید و تبریک تولد معشوقه خود را نوع دیگر.
در اینجا چند نمونه آورده شده است:
دقت کنید که اینجا هم هزینه/فرصت مطرح است. شما نمیتوانید در همه ی پلتفرم ها ، همه نوع محتوایی تولید و منتشر کنید. از یک مقاله در هفته و با انتشار در یک رسانه شروع کنید و در ادامه و بلند مدت ، برنامه محتوایی خود را رشد دهید.
در دنیای رقابت برندهای امروزی شما زیاد فرصت ندارید و باید انتخاب کنید چه کاری می خواهید انجام دهید:
هدف بازاریابی محتوا باید همیشه با اهداف کسب و کار شما همسو باشد - حداقل بازاریابی محتوای موثر باید باشد.
دنیای محتوا بسیار عظیم است و هنوز هم بسیاری از سرزمین های ناشناخته وجود دارد که می تواند توسط افرادی که مایل به ریسک کردن ، بهم ریختگی و خلاقیت هستند ، مورد بررسی قرار گیرد.
برای رشد استراتژی موفق بازاریابی محتوا ، زمان ، سازمان و اخلاق کاری محکم لازم است. از ایده های برنامه ریزی گرفته تا یافتن ابزار و نرم افزار و انتشار ، تنظیم استراتژی محتوای شما می تواند مشکل باشد.
بنابراین همین حالا برنامه ریزی را شروع کنید و به ایجاد و انتشار پیام برند خود بپردازید.
۱۴۰۰ سالی است برای ارتباط با مشتریان در سطح شخصی عمیق تر . ارزش آنها را فراهم کنید و در بهبود زندگی آنها کوشش کنید. شما با نتیجه ای که برای برند شما به همراه خواهد داشت شگفت زده خواهید شد.