سیزیف قهرمانی در اساطیر یونان است.او فرزند آیولوس پادشاه و انارته می باشد.سیزیف پایه گذار حکومت(کورینتوس) یا نام قدیمی آن افیرا می باشد و ترویج دهنده ی بازی های ایسمی(Isthmian Game)
بازی هایی که از لحاظ اهمیت در رده ی بازی های المپیکی قرار دارند.
سیزیف به علت غرور و خودبزرگ بینی به مجازاتی که من نام آن را رسالتی برای وی گذاشتم محکوم شد که آن مجازات به گونه ای بود که هر روز صبح سنگ بزرگی را به سمت قله کوه حرکت دهد و قبل از رسیدن به آخر مسیر،شاهد غلتیدن سنگ به پایین و اول مسیر باشد.
در اسطوره های یونانی سیزیف به عنوان فردی حریص و حیله گر شناخته شده که دسیسه هایی از جمله:کشیدن نقشه ی قتل برادر خود و...را در سر داشته است.به دلیل همین فریبکاری هایش،شاه یعنی زئوس وی را مجبور می کند تخته سنگی بزرگ به بالای شیب تند کوه ببرد و بدین ترتیب تدارک یک تنبیه عجیب برای او محیا میگردد.بر این اساس زئوس بدلیل گستاخی سیزیف،صخره را طلسم میکند تا هنگامی که تخته به انتهای مسیر نزدیک می شود دوباره به سمت پایین بازگردد و بدین طریق سیزیف را به تلاشی بی پایان ،پوچ و ناکامی ابدی محکوم سازد.
در نوشته ی خد اشاره به واژه پوچ کردم که کلمه کلیدی برای توضیح مفهوم داستان سیزیف است.
اگیزیستانسیالیسم(فلسفه اصالت وجود)یکی از مهم ترین مکتب های فلسفی و ادبی جهان است که مهد پیدایش آن را باید در کشور هایی نظیر آلمان و فرانسه دانست.در این مکتب گفته میشود که زندگی بی معناست،مگر اینکه انسان خود به آن معنا بدهد یعنی انسان خود انتخاب میکند که به زندگی ماهیت دهد یا خیر.
ژان پل سارتر،اندیشمند اگزیستانسیال می گوید:ما محکوم هستیم به آزادی،انتخابی نداریم مگر اینکه انتخاب کنیم و بار مسئولیت انتخابمان را به دوش بکشیم.نباید اگزیستانسیالیسم را با پوچ گرایی و نهلیسم اشتباه گرفت زیرا پوچ گرایی معتقد به بی معنا بودن زندگی است اما اگزیستانسیالیسم معتقد است،انسان خودش باید هدف و معنای زندگی را بسازد و در حقیقت اینکه ماهیت را به وجود تبدیل کند.بسیاری از فیلسوفان از جمله:آلبر کامو،ژان پل سارتر،فردریش نیچه،فرانتس کافکا،داستایفسکی،سقراط،حکیم عمرخیام و ... در آثار خود به این موضوع پرداخته اند.
عنوان کتابی است که آلبرکامو بر اساس داستان سیزیف،مقاله ای بر آن نوشته است.کتاب افسانه سیزیف که یکی از متون مهم فلسفه اگزیستانسیال محسوب میشود ۴ فصل دارد:
۱) تعقل پوچ:کامو میگوید تنها یک مسأله فلسفی مهم وجود دارد و آن خودکشی است که آیا زندگی ارزش زیستن دارد یا خیر.
۲)انسان پوچ:کامو در این فصل زندگی ابزورد را معرفی میکند و اولین مورد،دن خوان است،اغواگر سریالیِ زنان است که تا جایی که میتواند پر شور و شهوت زندگی میکند و توضیحات آن در نوشته ای جداگانه شرح داده میشود.
۳) خلقت پوچ:در این فصل کامو به روان پالایی خالق ابزورد می پردازد و آثاری مثل برادران کارامازوف و جن زدگان را معرفی میکند و درباره آنها شرح می دهد.
۴)افسانه سیزیف: در نوشته داستان را شرح دادم که فصل آخر این کتاب متعلق به داستان سیزیف است.
خوانش این کتاب ممکن است بدون اطلاعات ادبی و فلسفی دشوار باشد اما برای علاقه مندان به مباحث فلسفی و اسطوره های یونان باستان توصیه میشود.
دلیل انتخاب این موضوع،حال و هوای این روز هاست که مجبور به انتخاب هستیم که انتخاب کنیم و شاید زندگی برای خیلی از خوانندگان این مطلب و مردمان دیگر،مانند سیزیف پوچ و بیهوده باشد و تنبیه به کار اجباری باشند که نتیجه ای ندارد این موضوع هیچ ارتباطی با کشور و شهر محل زندگی ما ندارد بلکه فقط در حصار تاریک و سرد ناخودآگاه خود زندگی را جستجو میکنیم و در نهایت به معنا انگاری می رسیم .من برای القای معنای زندگی مطلب ننوشتم و آدم انگیزش طلب و مطالعه گر مطالب انگیزشی نیستم فقط صرفا نویسنده ای هستم که یک جمله را آویزه گوش خود کردم: از ماست که بر ماست ...
زندگی برای هر انسانی چه در ایران چه در آمریکا معنای متفاوتی دارد بنابر شرایط زندگی و خیلی مسائل دیگر که شما بهتر از من میدانید.اما حتی برای پوچ زندگی کردن هم باید معنایی داشته باشی تا بتوانی خود را به فعلیت برسانی...
از نظر من هر وجودی در هستی رسالتی دارد که برای انجام آن رسالت مسیر خاصی را در پیش میگیرد چه غلط،چه درست اما همان رسالت برای او معنا میشود و زندگی را منحصر بفرد ادامه میدهد...