دورکاری؛ گزینه ای که مدیران با اکراه روی میزشان گذاشتهاند
به مصاحبههای مسئولان نهادهای شهری و دولتی که نگاه کنیم، میبینیم که دورکاری را به هیچ عنوان موضوع تازهای نمیدانند و فقط تاکید بر وجود آن در برنامهها و چشم اندازهای آتی خود دارند.
سوال اینجاست: اگر کوید-19 گریبانمان را نگرفته بود، مسئولان دقیقن چه زمانی میخواستند آنچه سالهاست در دستور کارشان یا گوشه ذهنشان هست را اجرایی کنند؟ سوال مهمتر اینجاست که چرا دورکاری به عنوان یک نیاز حیاتی به ویژه برای تهران در نظر گرفته نشده تا حالا به دلیل شیوع کرونا به صورت نیمبند اجرا شود؟
دلایل نادیده گرفتن آییننامه دورکاری
آییننامه دورکاری در ایران، در سال ۱۳۸۹ و در ۱۷ ماده توسط دولت با هدف افزایش انعطاف شغلی، کارایی و کاهش ترافیک تدوین شد. این آییننامه در سال 1392 لغو شد. معاون وقت رئیسجمهور علت را فقدان نظارت مناسب بر انجام کارها، «کاهش احساس تعلق به سازمان»، خطر امنیت شغلی، نبود بسترهای لازم و «سازگارنبودن دورکاری با فرهنگ اجتماعی» عنوان کرد.
بیتعارف میدانیم که مسئولان امر در این سالها به دورکاری نیندیشیدهاند و همان آئیننامه افتان و خیزان را هم با دلایلی بعضا عجیب و غیرقابل اندازهگیری لغو کردهاند. کاهش احساس تعلق به سازمان را چطور اندازه میگیرند و از کجا میتوان مطمئن شد تعلق سازمانی به طور حتم به حضور فیزیکی افراد گره خورده است؟ (البته احتمالا بسیاری از ما کارمندان بیانگیزه و بیاحساس تعلق به سازمان خود را دیدهایم که هر روز هم به موقع در محل کار حاضر میشوند.)
یا دلیل دیگر: سازگارنبودن دورکاری با فرهنگ اجتماعی. آیا این زیادی نسبی نیست؟ مگر سازگاری در طول زمان اتفاق نمی افتد و مگر اصطلاح «فرهنگ سازی» همان کلمه جادویی و وردِ زبان مدیران بخشهای مختلف دولتی و عمومی نیست؟!
پس باز هم بیتعارف میتوان فهمید که عزمی و علاقهای در مدیران و مسئولان سازمانهای بزرگ با بودجههای تعیین شده برای حقوق کارمندانشان بر اجرای دورکاری در این سالها وجود نداشته و با وجود مشکلات جدی تهران در آلودگی هوا و ترافیک سنگینش، دورکاری اصولا گزینه روی میز نبوده و هنوز هم بودن کارکنان جلوی چشم مدیران، طبقات و واحداهای اداری شلوغ و پر رفت و آمد و داشتن کارمند دمِ دست، گزینه جذابتر و اصطلاحن بهدرد بخورتری محسوب میشود.
صرفهجویی؛ یک شعار
مضاف بر این به لحاظ صرفهجویی در هزینههای اداری، همگان در همه نقاط دنیا با آمار و ارقام ثابت شدهای نشان دادهاند که دورکاری بهصرفه است. صرفهجویی در مصرف گاز، آب و به ویژه برق که این روزها در تابستان 1400 با خاموشیهای پی در پی گریبان همه کشور را گرفته شاید راه حلی باشد که منافعش به عموم مردم هم برسد. سهم مصارف سرمایشی به نقل از روابط عمومی توانیر در زمان اوج مصرف شبکه، حدود ۲۷هزار مگاوات است که پنج تا ۶هزار مگاوات آن به دستگاهها وادارات دولتی اختصاص دارد و تا ۵۰درصد آن قابل مدیریت است.
خب این 50درصد قابل مدیریت را اگر بگذاریم وسط و راههای عملی کردنش را بشمریم، آیا دورکاری یکی از گزینه های عملی آن نیست؟
این نوشتار ادامه دارد....