فرشاد فرشادی
فرشاد فرشادی
خواندن ۱ دقیقه·۴ ماه پیش

فرصت های سوخته

داستان از این هست که رفته بودم بعد سالها مدرک دانشگاهی خودمو بگیرم بخش های مختلف می رفتیم برای امضا زدن و تسویه کردن رفتم به ساختمان کتابخانه مرکزی دانشگاه و چیزی که دیدم اصلا جالب نبود.

فضای کاملا مرده و این همه فضای خالی و چیلرهایی که دارند فضا به چه بزرگی رو خنک میکنند و کلی فضا و میز نگذاشته و فضاهایی که خیلی قابل استفاده هست.

سایت هایی که خالی از دانشجو هست و بسیاری از این امکانات فکر نمیکنم دیگه دانشجویی مونده باشه بخواد از اونا استفاده کنه.

یاد دوران خودمون و سختی هایی که برای امکانات داشتیم و اینکه الان این فضاها حتی براش میز هم نگذاشته بودند اصلا خوشایند نبود.

یاد این افتادم که کلی استات اپ رو میشه اینجا گنجوند میز بهشون داد و کلی میشه از این فضا ایده داشت و ایده پروروند و ادم های با استعداد رو شکوفا کرد

حیف که فقط ظاهر کتابخونه بود همین و یاد دوران خودمون افتادم ....


فضای خالیمدرک دانشگاهی
در مورد برنامه نویسی و شبکه و برق و ترجمه کتاب و موضوعات مورد علاقه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید