فرشاد فرشادی
فرشاد فرشادی
خواندن ۹ دقیقه·۳ ماه پیش

thinking-architecturally قسمت پنجم

رادار فناوری خود را بسازید

من به شدت به شما توصیه می کنم که رادار فناوری خود را بسازید.

سازمان شما احتمالاً برخی از اسناد موجود در مورد فن آوری های مختلف در فروشگاه شما را دارد که احتمالاً در یک صفحه گسترده یا در یک ویکی فراموش شده مدفون شده است. آنچه را که دارید بردارید، یک تخته وایت برد پیدا کنید و انبوهی از یادداشت های چسبناک را همراه خود بیاورید. ربع ها و حلقه ها را روی تخته سفید بکشید. از تغییر نام حلقه ها یا تعریف مجدد یک ربع نترسید - ممکن است تکنیک های کافی برای توجیه کل بخش نداشته باشید. آن را حذف کنید یا آن را برای چیزی که بیشتر به شرکت شما مرتبط است تغییر دهید. به همه یک نشانگر و انبوهی از یادداشت های چسبناک بدهید. یک فناوری را یادداشت کنید و آن را در جایی که فکر می کنید متعلق به آن است در رادار قرار دهید. خود را به ابزارهایی که در حال حاضر در مجموعه شما هستند محدود نکنید، اکنون فرصتی عالی برای ایجاد بحث در مورد فناوری مورد تحقیق شما است. وقتی همه کارها تمام شد، ممکن است لازم باشد در جایی که همپوشانی وجود دارد، ادغام کنید. برای هر فناوری در هیئت مدیره، هر یک را مورد بحث قرار دهید و در مورد اینکه متعلق به آن است و اگر چنین است، کجا باید قرار گیرد به یک توافق گروهی دست پیدا کنید. شستشو را تکرار کنید. وقتی کارتان تمام شد، می‌توانید از هر ربع عکس بگیرید و آن را برای مخاطبان گسترده‌تری (به عنوان مثال، تیم معماری یا رهبری ارشد خود) برای بازخورد ارسال کنید. در صورت نیاز تکرار کنید و سپس برای به اشتراک گذاشتن نتایج خود با دیگران وقت بگذارید. ممکن است بخواهید با استفاده از ابزار ارائه یا تصویرسازی ThoughtWorks یک رادار رسمی تر بسازید. اگر ترجیح می دهید، همیشه می توانید نسخه داخلی خود را با شبیه سازی یا جدا کردن مخزن ابزار تجسم بسازید. علاوه بر ساخت یک رادار فناوری برای شرکت شما، ساختن یک رادار برای خود بسیار ارزشمند است. این فرآیند می‌تواند به شما کمک کند آنچه را که فکر می‌کنید ارزش وقت گذاشتن برای کاوش را دارد، رسمی کنید. هنگامی که به دنبال تنوع بخشیدن به مجموعه مهارت های خود هستید، باید تلاش کنید تا بین عامل 'سرد' و کارمندی تعادل برقرار کنید.

متعهد شوید که به طور دوره ای رادارهای شرکتی و شخصی خود را بررسی کنید. هنگامی که رادار اولیه را ایجاد کردید، تکرار تمرین بسیار آسان تر است. جلسات نقد و بررسی بهانه ای آماده برای گفتگوی پرشور در مورد فناوری جدید است! به روز رسانی، تکامل، انطباق.

رادار فناوری اساساً مانند قناری در معدن زغال سنگ عمل می کند و خوانندگان را در مورد موضوعاتی که ارزش وقت و توجه آنها را دارد آگاه می کند. در همین راستا، ما می‌توانیم از اعضای جامعه به عنوان چراغ راهنما نیز استفاده کنیم. چه کسی را در زمینه نرم افزار تحسین می کنید؟ این روزها روی چه چیزی کار می کنند؟ ایجاد یک ارائه یا نوشتن یک کتاب کار کوچکی نیست، اگر کسی آنقدر زمان و تلاش را صرف این کار کند، دلیل خوبی است.

تست های تورنسل

صرف نظر از اینکه یک رادار فناوری می سازید یا نه، مدتی را به این فکر کنید که چه آزمایش های تورنسلی را برای یک فناوری جدید اعمال می کنید. اغلب باید قضاوت های فوری انجام دهید، اما اعمال معیارهای منسجم می تواند به شما در انتخاب بهتر کمک کند. تجربه شما به شدت به تست های تورنسل شما کمک می کند، اما این موارد را در نظر بگیرید:

• آیا نوشتن تست های خودکار در برابر راه حل های مبتنی بر این فناوری ساده است؟

• آیا این فناوری از فرمت های باز استفاده می کند؟

• آیا این مصنوعات قابل کنترل نسخه هستند؟ آیا می توانم به راحتی یک نسخه را به نسخه دیگر متفاوت کنم؟ • آیا می توانم کارهای تکراری را خودکار کنم؟

• آیا این فناوری در خط لوله تحویل مداوم من یکپارچه می شود؟

اوج گیری را محدود کنید

در حال حاضر چند 'جریان' اطلاعات به زندگی شما وارد می شود؟ چند نفر را در توییتر دنبال می کنید، در چند پادکست مشترک هستید، در حال حاضر چند تب در مرورگر شما باز است؟ من قبلاً مشترک تعداد زیادی مجله بودم

اما در نهایت اجازه دادم تقریباً همه آنها از بین بروند - من برای خواندن آنها وقت نمی گذاشتم. این واقعیت زمانی آشکار شد که یک آخر هفته مجله‌هایم را مرور کردم و متوجه شدم که در برخی موارد ماه‌ها و حتی یک سال عقب هستم.

در حالی که ممکن است آن دسته کاغذ به کسی آسیب نرسانده باشدهر کدام یک «وزن روانی» کوچک داشتند. می‌دانستم که آنجا هستند و اغلب احساس می‌کردم که در آن صفحات خوانده نشده، قطعه‌ای واقعا ارزشمند را از دست داده‌ام. با از بین بردن گله، مجموعه‌ای از مجلات بسیار قابل مدیریت‌تر را به دست آوردم که مشتاقانه منتظر خواندنشان هستم! شاید شما غرق درختان خشک نشده باشید، اما من گمان می کنم که وضعیت مشابهی با پادکست ها، وبلاگ ها، ویدئوهای کنفرانس و غیره دارید.

مکانیسم پخش جریانی ترجیحی شما هرچه که باشد، کمی زمان با کیفیت را برای مدیریت آن صرف کنید. چگونه در نهایت اطلاعات بیشتری از آنچه که می توانیم هضم کنیم به دست آوریم؟ بخشی از آن به ترس خلاصه می‌شود—ما می‌ترسیم چیزی جدید/جالب/مهم را از دست بدهیم. اما مگر اینکه در یک اتاق محرومیت حسی زندگی کنید، اگر واقعاً اتفاق بزرگی بیفتد، در مورد آن خواهید شنید. شاید شما اولین کسی نباشید که می دانید، اما چیزهای پیشگامانه تمایل دارند به آگاهی شما حمله کنند.

جریان A/B

علاوه بر نشریات ، من نیز با بیش از حد مقالات در خواننده RSSخود دست و پنجه نرم کرده ام. یک روز خواننده فید من خاطرنشان کرد که من 15،539 مورد خوانده نشده داشتم و پیشنهاد کردم "دکمه وحشت را بزنید" ، که همه آنها را می خواند.

علاوه بر نشریات، من همچنین با تعداد بیش از حد مقالات در RSS خوان خود دست و پنجه نرم کرده ام. یک روز فید خوان من به این نکته اشاره کرد که من 15539 مورد خوانده نشده دارم و به من پیشنهاد داد 'دکمه پانیک را بزنم' و همه آنها را به عنوان خوانده شده علامت بزنم.

در آن نقطه تصمیم گرفتم که باید کاری در مورد این سیلاب غیرقابل کنترل بیت انجام دهم. اکنون، من مطمئن هستم که (تقریبا) هر یک از آن پست‌ها چیز جالبی در درون خود پنهان داشتند، جواهری که من را به توسعه‌دهنده، شوهر یا پدر بهتری تبدیل می‌کرد. من در آن روز تصمیم گرفتم یک پوشه A و B ایجاد کنم که بدون دلیل دیگری انتخاب شده است و A بالاتر از B است.

در پوشه A تقریباً دوجین فید را جمع کردم که دوباره و دوباره به آنها برگشتم. اینها نویسندگانی بودند که به طور مداوم قطعاتی را نوشتند که من ارزش وقتم را داشت. من به سرعت متوجه شدم که چند نفر از افرادی که دنبال کردم خودمراجعه بودند. یعنی اگر یکی از آنها مطلب قابل توجهی ارسال می کرد، دو یا سه نفر دیگر آن را بازنشر می کردند. این به من اجازه داد تا فهرست را حتی بیشتر کوتاه کنم و به برخی از این افراد اجازه داد تا کار ویرایش یا سرپرستی را برای من انجام دهند.

همه چیز دیگر در سطل B قرار گرفت. هر از چند گاهی در سطل B فرو می‌روم تا ببینم آیا چیزی شایسته ارتقاء به لیگ برتر است یا نه (و گهگاه چیزی را از پوشه Aحذف می‌کنم). اما من تقریباً تمام 'زمان خوراک' خود را در لیست A می گذرانم. این بدان معنا نیست که من همه چیز را هر روز از انتها تا آخر می خوانم، برخی از چیزهایی که دنبال می کنم پست های مکرر «خبر» را منتشر می کنند، و وقتی خیلی عقب می مانم، دیگر در علامت زدن همه به عنوان خوانده شده تردیدی ندارم.

در حالی که ممکن است A/B را خیلی باینری بیابید، داشتن چیزی در این بین، نوعی برزخ، می تواند به شما کمک کند تصمیم بگیرید که آیا یک فید سزاوار وقت شما است یا خیر. توجه شما محدود است و با ارزش ترین منبعی است که دارید. صرف نظر از منبع اطلاعات، کاری کنید که جایگاه خود را در دنیای شما کسب کند. اگر یک پادکست دیگر جالب نیست، گوش دادن را متوقف کنید! از یک پست وبلاگ خسته شده اید؟

به سراغ چیز دیگری بروید. مجری آن را امروز نمی آورد؟ با احترام به جلسه دیگری بروید. بهتر است زمان خود را به خوبی سپری کنید تا آن را تلف کنید

برنامه ریزی

چه چیزی می خواهید یاد بگیرید؟ برای رسیدن به این هدف چه چیزی لازم است؟ در ظاهر، تسلط بر یک چارچوب یا زبان برنامه نویسی جدید می تواند بیش از حد طاقت فرسا باشد. و این یک شبه اتفاق نمی افتد. ما باید از همان توصیه هایی که در یک پروژه چابک می دهیم پیروی کنیم - چیزهای بزرگ را به کارهای کوچکتر تقسیم کنیم. همانطور که احتمالا بارها و بارها از مدیران پروژه شنیده اید، "کار را برنامه ریزی کنید. برنامه را اجرا کنید." بیایید مثالی را در نظر بگیریم. فرض کنید می خواهید یک قاب جدید یاد بگیرید. برنامه شما ممکن است چیزی شبیه به این باشد:

1. محیط توسعه خود را تنظیم کنید (به عنوان مثال، ویرایشگر، کامپایلر، سایر ابزارهای لازم).

2. یک پروژه "Hello World" ایجاد کنید تا مطمئن شوید که همه چیز را به درستی تنظیم کرده اید.

3. از طریق یک یا دو (یا سه) آموزش پیچیده تر کار کنید تا گوشه های بیشتری از چارچوب را کشف کنید.

4. اپلیکیشنی بسازید که کنجکاوی شما را در پروژه یا خانه خود خراش دهد.

5. آنچه را که در طول مسیر آموخته اید خلاصه کنید

در آن سفر، به ناچار با مشکلاتی مواجه خواهید شد و پیوندها و منابعی را جمع آوری خواهید کرد که به شما در رفع آنها کمک کرده است. آن کار را دور نیندازید، آن را کنار بگذارید! لازم نیست که این چیز رسمی باشد، یادداشت های موجود در یک فایل متنی کافی است. اما زمانی را برای نوشتن افکار خود زمانی که در ذهن شما تازه است، اختصاص دهید. آنها نه تنها بعدا به شما کمک می کنند، بلکه می توانند به دیگران در حلقه شما نیز کمک کنند. از انتشار یادداشت های خود به عنوان وبلاگ، پادکست یا اسکرین کست نترسید!

شروع سال جدید به عنوان یک "نقطه عطف زمانی" عمل می کند، اما تنها فرصت شما برای تهیه یک برنامه یادگیری نیست. اگر تصمیم گرفته اید که واقعا می خواهید یک شیرجه عمیق در Clojure انجام دهید، هیچ روزی بهتر از امروز برای شروع وجود ندارد. با بررسی ادبیات با تحقیق در مورد کتاب های موجود شروع کنید. یک جستجوی سریع نشان می دهد که چندین مورد وجود دارد. نگاه کردن به چند بررسی باید به محدود کردن آن کمک کند.

حالا نگاهی به جامعه بیندازید. چه کسی روی Clojure کار می کند؟ ریچ هیکی مکان خوبی برای شروع است. شبکه اجتماعی او را دنبال کنید و در مورد اینکه چه کسی را دنبال کنید بیاموزید، اگرچه ممکن است برای دسترسی به آنها در شبکه شرکتی خود به کمک تیم امنیتی خود نیاز داشته باشید. شکل مورد علاقه شما از رسانه های اجتماعی. آیا جلسات محلی Clojure وجود دارد؟ آن را به برنامه خود اضافه کنید و مطمئن شوید که در جلسه بعدی برخی از شبکه ها را انجام می دهید. در هر لیست یا گروه پستی مرتبط مشترک شوید و پروژه Clojure را در GitHub دنبال کنید

برنامه نویسیرسانه‌های اجتماعیشبکه اجتماعیشبیه سازیفناوری
در مورد برنامه نویسی و شبکه و برق و ترجمه کتاب و موضوعات مورد علاقه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید