نام افشار برگرفته از قومی است که این فرشها را طراحی و خلق میکنند. آنها از طریق ایران به عنوان بخشی از کنفدراسیون ترکمن اوغوز که شامل 24 طایفه دیگر است به ایران و ترکیه آمدند. این عشایر صدها سال در شمال غرب ایران زندگی می کردند، اما بخشی از ایل به اجبار به منطقه امروزی منتقل شدند، جایی که فرشسازی به یکی از شاخههای مهم تجارت تبدیل شد. در قرن شانزدهم، اوغوز بیشتر یک شاهزاده بود تا یک پادشاهی.
این زبان هنوز به خوبی حفظ شده و امروزه توسط افرادی که اجدادشان از این قبیله سرچشمه گرفته اند صحبت می شود. بافندگی همواره بخش عمدهای از خلاقیت هنری این قبیله بوده است و بهعنوان سنتی که از نسلی به نسل دیگر آموزش داده میشود، احتمالاً در هیچ زمانی از آن کاسته نخواهد شد. با این حال، در قرن بیستم، رتبه آنها به منطقه ای در گوشه جنوب شرقی ایران کاهش یافت. این فرشهای قدیمی ایرانی که توسط عشایر و روستاییان جنوب شرقی ایران در شهرهای شیراز، کرمان و یزد تولید شدهاند، از معدود فرشهایی هستند که تکنیکهای عشایری و روستایی را با هم ادغام میکنند. علیرغم افول قامت ایل، فرش های عتیقه افشار میراث بزرگ خود را حفظ می کنند.
فرشهای افشار قرن نوزدهم به دلیل کیفیت بالای مصالح و صنایع دستی، همراه با زیباییشناسی منحصربهفرد، شهرت دارند. کارشناسان بر این باورند که بافندگان افشار احتمالاً اولین کسانی بودند که از «بوته» در فرشبافی استفاده کردند. سه تا از پرکارترین طرحهای آنها عبارتند از:
از سه طرح پله ای جالبترین طراحی آنها «اژدها و ققنوس» است، نسخهای که به ندرت دیده میشود و بسیار انتزاعشده از یک نقش باستانی با قدمت بیش از 5000 سال به چین الهام گرفته است. طرح های دیگر عبارتند از:
فرشهای باکیفیت آنتیک افشار تکنیکهای رنگرزی بسیار اشباع را نشان میدهند و تقریباً همیشه از پشم غنی از لانولین که از گلههای خود جدا شدهاند میدرخشند. فرشهای افشار معمولاً در دو انتها با بافت پیچیده و کنارهها با ضخامتهای چند رنگ تکمیل میشد. اکثر بافته های آنها در اندازه های منطقه ای بین 3 فوت در 5 فوت و 4 فوت در 7 فوت یافت می شود.
افشارها طایفهای از تُرکهای اغوز هستند که در ایران، ترکیه و جمهوری آذربایجان پراکندهاند. مراکز اصلی سکونت آنان در ایران استانهای آذربایجان غربی، زنجان، خراسان، کرمان و فارس است؛ اما تیرههایی از آنان را در استانهای آذربایجان شرقی، لرستان، قزوین، کرمانشاه، کهگیلویه و بویراحمد، همدان (صالح آباد و اسدآباد)، خوزستان، استان مرکزی، البرز (شهرستان ساوجبلاغ) و چهارمحال و بختیاری (شهرکرد و شهرستان بن) میتوان یافت.
اَفشار یا اوشار یکی از ایلهای تُرکهای اغوز ترکمان جزء گروه قومی ترکهای آذربایجانی هستند. که عدهای از آنها در زمان سلجوقیان و عدهای دیگر در زمان شاه اسماعیل صفوی همراه با شش ایل بزرگ از آناتولی عثمانی به ایران آمدند و پایههای دودمان صفوی را بنیاد گذاردند. ایل افشار یکی از هفت ایل اصلی قزلباش بودهاست. این ایل به دو شعبهٔ بزرگ تقسیم میشد: یکی قاسملو و دیگری ارخلو یا قرخلو؛ نادرشاه افشار از شعبه اخیر بود. طایفه قرخلو را شاه اسماعیل از آذربایجان به خراسان کوچاند و در شمال آن سرزمین، در نواحی ابیورد و درهٔ گز و باخرز تا حدود مرو مسکن داد؛ تا در برابر ازبکان و ترکمنها مهاجم سدی باشند. تعداد بسیاری از این ایل ها در زمان شاه عباس اول در ایل شاهسون ادغام گشتند.
بزرگترین شهر افشارنشین ایران و جهان شهر ارومیه است چنانچه لرد کرزن در قرن بیستم هنگام ورود به شهر ارومیه مینویسد: «این شهر که در ارتفاع ۴۴۰۰ پا از سطح دریاست بین ۳۰۰۰۰ و ۴۰۰۰۰ نفر سکنه دارد که بیشتر آنها طایفهٔ ترک افشار هستند، ولی مقدار متنابهی اقلیتهای نسطوری (آشوری)، کلیمی و ارمنی را هم در بر میگیرد.» استان زنجان نیز مردمان زیادی از ایل افشار دارد که در این استان پراکنده شدهاند. مناطق با جمعیت چشمگیر از افشارها در گرماب (خدابنده) و بخش دهستان قشلاقات افشار هستند.
بیشترین افشارهای شمال خراسان نیز در شهرهای قوچان، دره گز، کلات و شیروان و قسمتهایی هم در مینودشت و رامیان، آزادشهر استان گلستان هستند . افشارهای کرمان را میتوان ترکیبی از کاملترین طوایف این ایل که در ایران حضور دارند دانست. نظم و انضباط ایلی از ابتدای حضور بعضاً تا هماکنون نیز میتوان در آنها دید. تنوع طوایف افشار را در استانهای کرمان و هرمزگان و مناطق مرزی استان فارس میتوان بهوضوح دید. بزرگترین و قدرتمندترین طوایف این ایل قاسملوها بودهاند که از ابتدای تشکیل دولت صفوی در کرمان حضور داشتهاند و در حال حاضر نیز حضوری پررنگ دارند و شاید میتوان با جرئت گفت که نقشی که این طایفه در متحد کردن ایل افشار در کرمان بازی کردهاند در کمتر جایی میتوان دید.
از دوره صفویه، گروه قبیله ای ترک افشار از خاستگاه خود در آسیای مرکزی کوچ کردند تا در آذربایجان ایران، جمهوری آذربایجان و ترکیه شرقی ساکن شوند. این پیشینه منجر به گنجاندن تأثیرات منطقهای بر بافندگی افشار شده است و در نتیجه زیباییشناسی متمایزی به وجود میآید که عناصری از چندین سبک فرش ایرانی روستایی و عشایری و نیز تأثیرات طراحی ایرانی جنوبی را در خود جای داده است. تأثیر فرش قفقاز نیز به شدت احساس می شود.
فرش های آنتیک افشار متعلق به قرن نوزدهم هستند و با کیفیت ساخت و پشم مشخص می شوند. رنگها اشباع شدهاند: رنگهای نیلی عمیق، کارنلین، زعفرانی و اخرایی غالب هستند. در حالی که طرحهای پیچیده تکرار شونده در سرتاسر این فرش ها رواج دارد، بافندگان افشار از تصاویر فرشهای جنوب ایران نیز استفاده میکردند، با نقوش بوته، درختچهها و گاهاً ترکیببندیهای «درخت زندگی» که با آن مواجه میشدند. تأثیرات کردی در فرشهای شکل ترنج زاویهدار و همچنین در خودانگیختگی کلی که در چندین طرح اصلی گل و پرنده مشاهده میشود مشهود است.
فرش های افشار از شمال شرق ایران می آیند. ساخت ایل افشار هستند. این عشایر سابق نسلهاست که برای تضمین موجودیت خود فرش میبافند. حالا خانه نشین شده اند و در شرق و جنوب شرق ایران پیدا می شوند. فرشهای آنها سیار با کیفیت است و به دلیل مقاومت بسیار محبوب هستند.
فرشهای افشار به رنگهای قرمز و آبی گرهدار هستند و معمولاً دارای نقشهای مستطیل هستند. تنوع طرح ها بسیار زیاد است. گاهی اوقات در کنار الگوهای نسبتاً مستقیم گل رز وجود دارد. اینکه یک ترنج میانی یا طرحی روی فرش وجود داشته باشد، کاملاً به گره زن و تخیل او بستگی دارد. این فرشها به لطف عناصر هندسی خود، با سبکهای مبلمان مدرن امروزی هماهنگی کاملی دارند. فرش های ایرانی افشار یک ویژگی خاص دارند: نسبتاً بزرگ هستند. فرش های این خاستگاه با نام سیرجان نیز به فروش می رسد.
فرش های افشار کاملاً قابل تشخیص هستند. با استفاده از نقوش هندسی، مدال هایی با نقش های الماس و گلدان های اناری. رنگهای متداول فرشهای افشار شامل زرشکی، طلای زعفرانی، عاجی، نارنجی تیره میشود که منعکسکننده تأثیرات مناطق اطراف در ساخت این فرشهای بسیار شیک و منحصربهفرد است. فرشهای باکیفیت آنتیک افشار تکنیکهای رنگرزی بسیار اشباع را نشان میدهند و تقریباً همیشه از پشم غنی از لانولین که از گلههای خود جدا شدهاند میدرخشند.
فرشهای افشار معمولاً در دو انتها با بافت پیچیده و کنارهها با ضخامتهای چند رنگ تکمیل میشد. ویژگیهای کلاسیک این فرشهای عتیقه میتواند شامل سه آویز در هر یک از دو سر ، نقشهای الماس متعدد (تعداد الماسها در یک نقش متفاوت باشد) و حاشیه قبیلهای که نمونهای از فرشهای ساخته شده توسط آن است. این قبیله در شهر همجوار شهربابک نیز فرش های مشابهی با تراکم بیشتر و با نقش و نگارهای دقیق تر تولید می شود. یکی دیگر از ویژگی های بسیار قابل توجه پشت متوسط است که یک ویژگی کلاسیک است. بسیاری از فرش های عتیقه این ایل امروزه در خانه های سراسر جهان یافت می شود. برخی از آنها به خوبی حفظ شده اند و رنگ خود را به خوبی حفظ می کنند.
فرش های عتیقه افشار مانند همسایگان ارجمندشان، ایل قشقایی، روز به روز کمیاب تر و در نتیجه ارزشمندتر شده است. بسیاری از کسانی که فرشهای قشقایی و قفقازی پرطرفدار را جمعآوری میکنند، تقریباً همیشه شامل فرش های افشار نیز میشوند که تکههای خیرهکننده و دیوارکوبهای عالی میسازند.