سعی بر این دارم که در این سری " پول همه چیز را میبلعد" به بیان مثال هایی تاریخی که با هدف سودجویی سرمایه داری در قالب یک تظاهر اجتماعی یا سیاسی و... رخ داده بپردازم.
قسمت اول این سری را با موضوع فمنیست میتوانید از اینجا مطالعه بفرمایید.
شاید خیلی از شما اسم خاندان کارداشیان را شنیده باشید یا اطلاعاتی درباره زندگی آنها داشته باشید امروز میخواهم به کوچکترین فرد این خانواده یعنی کایلی جنر بپردازم که سال 2018 سایت فوربس (Forbes) به او عنوان جوانترین ثرومند خودساخته دنیا را داد.
کایلی از سال 2015 شرکت محصولات آرایشی راه می اندازد که میتواند در طی حدود 3 سال به سودآوری در حدود 900 میلیون دلار برسد و فقط 100 میلیون دلار کم داشت تا رکورد ثروتمند ترین فرد جوان تاریخ را بشکند و از زاکربرگ (موسس فیسبوک) که در 23 سالگی توانسته بود این لقب را تصاحب کند پیشی بگیرد.
اما اتفاقی که در فضای مجازی اتفاق افتاد حیرت انگیز بود. طرفداران ابتدا شروع کردند به توییت کردن با مضمون طنز که بیایید این 100 میلیون دلار را برای کایلی جنر جمع کنیم و او را ثرمندترین جوان تاریخ کنیم که نمونه ای از این دست توییت را در تصویر زیر مشاهده میکنیم.
اما بعد از مدتی ماجرا خیلی جدی شد و کمپینی با اسم GoFundMe راه افتاد و در توضیح هدف این کمپین نوشتند:
من نمیخواهم در دنیایی زندگی کنم که کایلی جنر 100 میلیون دلار نداشته باشد ما باید این پول را جمع کنیم تا او به یک میلیارد دلار برسد. مردم از 5 دلار تا 100 دلار به این کمپین کمک میکردند. اطلاعاتی در خصوص اینکه در نهایت چقدر پول جمع شد در دسترس نیست و شاید در خصوص هدف این بحث اهمیت چندانی هم نداشته باشد.
دو نکته اساسی در این داستان به چشم میخورد:
اول اینکه مجله فوربس کایلی جنر را به عنوان ثروتمندین جوان خودساخته معرفی میکند و خود ساخته(self-made) را به معنی کسی میداند که با تلاش خودش نه با ثروت خانواده یا استفاده از چنین مزایایی به آن ثروت رسیده باشد در صورتی کیست که نداند این خاندان در چند سال اخیر شاید معروف ترین خانواده در دنیا باشد و تمام چشمهای دنیا نظاره گر اتفاقات این خانواده هست از لایوشو های آنها گرفته تا معروفیت و دنبال کننده های در فضای مجازی که بدست آوردن آن هم با تلاش و هوش و ذکاوت خاصی نبوده. در واقع نتیجه بیزینس کایلی جنر خود ساختگی او نبوده و اساسا تلاش خاصی هم در این جهت نبوده منتها با این عنوان فضای مجازی پر از عنوان های رازهای میلیونر شدن این شخص محتوا سازی شده که تماما سراب و توخالی است در واقع میتوان گفت طرفدارهای او، او را ساختند.
در واقع در قدم اول طرفداران هستند که به یک شخص اعتبار میدهند و به این شکل به طور غیرمستقیم به درآمدهای آن شخص کمک میکنند حال یا با گرفتن تبلیغ از کمپانی های دیگر یا تبلیغ کار خود
و دوم بحث کمک مالی و راه اندازی کمپین برای کسی که تا چندین نسل آینده خودش هم سرمایه جمع کرده منتها همچنان برای شاخص تر شدن او دست به کمک مالی یا انواع کارهای دیگر میکنند تا او به هدفش برسد. در واقع ما فکر میکنیم اگر او به هدفش برسد گویی ما به هدفمان رسیدیم.
این مساله همان چیزی است که هگل رابطه ارباب و بنده میخواند و بیان میکند و در واقع میل بنده همان میل ارباب میشود( میل به میل دیگری) و بنده برای هویت یافتن خود باید میل ارباب را به نتیجه برساند و اصولا ارباب هم بدین تربیت هویت میاید یعنی با وجود بنده ای که میل های او را در دایره میل خودش قرار میدهد او شکل میگیرد.
در نتیجه دنیای طرفداری دنیای در قدم اول ارباب سازی است و دوم قدم گذاشتن در دایره بندگی است. ما بنده اربابان میشویم از غذای خود میزنیم از پول تحصیل فرزندمان(همان عکس توویت بالا) میزنیم برای اینکه اربابمان به میلش برسد. در سیستم بنده و ارباب ما خود را قربانی ارباب میکنیم و دایره ثروت و قدرت او را افزایش میدهیم و از آن طرف شعار آزادی نیز میدهیم در صورتی که مدام در حال کاهش این دایره هستیم.
کسانی هر روز گوشه گوشه دنیا از فقر،ظلم و... میمیرند اما عده ای ابتدا ارباب خود را سیراب میکنند اگر چیزی بماند برای خودشان صرف میکنند و در آخر تتمه آن را و حتی دورریز آن را (مانند لباس های کهنه شده و...) را به دست نیازمندان میرسانند البته اگر تتمه ای در کار باشد.