تفکر نقاد چیست؟
«تفکر نقاد» یک مدل فکر کردن به هر موضوع یا محتوا می باشد که به متفکر این امکان را می دهد تا کیفیت تفکر خو را از طریق تحلیل و ارزیابی ماهرانه و بازسازی آن بهبود بخشد. هدف از تفکر انتقادی عیب جویی و یا نشان دادن دانش شخصی نیست. بلکه شیوه ای از تفکر به روشی شفاف، روشمند و منطقی است. این مهارت تنها با خواندن مطالب مربوط به آن حاصل نمی شود بلکه نیاز به تمرین و ممارست دارد.
چرا تفکر نقاد مهم است؟
همه ما روزانه هزاران فکر میکنیم. فکر کردن جزئی از ذات انسان است. اما بخش زیادی از تفکر ما دچار سوگیریها و پیشداوریها میباشد. کیفیت زندگی ما، چیزهایی که ما تولید میکنیم یا میسازیم با نحوه تفکر ما ارتباط نزدیک دارد. تفکر ضعیف هزینه های سنگین مالی و جانی در زندگی ما به همراه دارد. تفکر خوب نیز باید روشمند و شفاف باشد.
تاریخچه مختصری از تفکر نقاد
تفکر انتقادی قدمتی به اندازه 2500 سال دارد. زمانیکه سقراط با پرسیدن سوالاتی سعی داشت مردم را آگاه سازد که قادر نیستند بطور منطقی ادعایی را ثابت کنند. معانی مبهم، شواهد ناکافی، باورهای متضاد، از جمله مشکلات استدلال افراد بود.
سقراط حتی این باور را که نمیتوان به صحت حرفهای افراد معتبر و مرجع شک کرد را زیر سوال می برد. او بر اهمیت پرسیدن سوالات عمیق پیش از قبول یک ایده تاکید زیادی نشان می داد.
سقراط اهمیت جستجوی شواهد، بررسی دقیق استدلال و فرضیات، تجزیه و تحلیل مفاهیم اساسی را پایه گذاری نمود. روش پرسشگری او امروزه به «روش سقراطی» نیز شناخته می شود. سقراط دستور کاری را برای روش تفکر نقاد تعیین نمود. به این معنی که متفکران باورها و توضیحات متداول را زیر سوال ببرند تا از میان آنها باورهای منطقی و قابل توجیه را، هر چندکه جذاب و دوست داشتنی باشند، تشخیص دهند. هر چند قبول برخی از این باورها مربوط به خود محوری ذاتی ما و یا در خدمت منافع ما باشند اما شواهد کافی و پایه منطقی برای تضمین این باورها وجود ندارد.
آموزه های سقراط توسط ارسطو و افلاطون ادامه پیدا کرد. در قرون وسطی سنت تفکر انتقادی در نوشتهها و آموزههای متفکرانی مانند «توماس آکویناس» دیده می شد. در قرن 15 و16 تحصیلکرده ها در اروپا شروع به تفکر نقاد درباره مذهب، هنر، جامعه، ذات انسان، قانون و آزادی نمودند. فرانسیس بیکن در انگلستان بر خطاهای ذهن در مسیر کسب دانش تاکید داشت و پایه گذار علم مدرن با تاکید بر فرایندهای صحیح جمع آوری اطلاعات بود. او به چهار بت سمبلیک در شیوه تفکر انسان اشاره نمود. بت قبیله (راه هایی که ذهن بطور طبیعی فریب میخورد)، بت بازار (سوء استفاده از کلمات)، بت تماشاخانه (تمایل به تفکر سنتی و باورهای قدیمی)، بت مدرسه (مشکلات تفکر بر اثر قوانین کور و ساختار ضعیف). کتاب او با نام «پیشرفت یادگیری» اولین کتاب تفکر نقاد محسوب میشود.
پنجاه سال بعد، دکارت در فرانسه، دومین اثر تفکر نقاد با نام «قوانینی برای جهت دهی به ذهن» را نوشت. در آن کتاب لزوم داشتن نظم روشمند برای هدایت تفکر بیان شده است. او استدلال می کرد که هر بخش از تفکر باید زیر سوال برده شود، مورد تردید واقع شده و آزموده شود. متفکران قرن 18، اهمیت تفکر نقاد را توسعه دادند.
در قرن 20 «ویلیام گراهام سامر» مطالعاتی ارزشمند در زمینه مبانی جامعه شناسی و مردم شناسی منتشر نمود که تمایل ذهن افراد برای تفکر تحت تاثیر گروه های اجتماعی و تمایل مدراس برای حفظ این شیوه غیر انتقادی را بیان نمود. «قدرت ملتها» توسط آدام اسمیت برای توصیف مشکلات اقتصادی با تمرکز بر قدرت استدلال درست نوشته شد.
در سالهای اخیر سیاستمداران و رهبران کسب و کارها حمایت خود را از تفکر نقاد بعنوان یک هدف آموزشی نشان داده اند. تفکر نقاد جزو برترین مهارت های قرن 21 محسوب می شود.
محاسن تفکر نقاد
تفکر نقاد برای یادگیری موثر و زندگی پربار ضروری می باشد. تفکر نقاد تنها یک روش تفکر نیست بلکه ابزاری برای رشد فردی می باشد.
- در انتخاب کتاب، فیلم، شبکه های اجتماعی و محتوایی که به خورد خود می دهیم داشتن تفکر نقاد نقش سازندهای دارد. فردی که نقادانه تفکر میکند در تعاملات شخصی و کاری موثرتر عمل میکند زیرا قادر است مشکلات پیچیده را حل کند و احساس خود ارزشمندی بیشتری دارد.
- یک متفکر انتقادی خوب قادر است با طرح سوالات حیاتی مسائل را بدرستی درک کند. اطلاعات مرتبط را جمعآوری و ارزیابی کند و به نتیجه گیری و راه حل درست دست پیدا کند.
- بعنوان یک شهروند داشتن تفکر انتقادی کمک می کند با تکانشگری کمتر و با آشنایی بیشتر به مسائل و در نظر گرفتن عواقب بلند مدت مسائل، آرا و نظرات مستقلی از دستکاری های سیاسی داشته باشیم.
- بعنوان همسر یا دوست قادریم مسائل را از دیدگاه طرف مقابل ارزیابی کنیم و منافع دیگران را نیز در نظر داشته باشیم.
- بعنوان والدین در برابر فرزندانمان از پاسخهای تکانشی و غیر انتقادی دوری کنیم. فکر کنیم آیا این رفتار بعنوان والدین مناسب بوده یا نه. آیا با رفتار خود عزت نفسشان را تضعیف کرده ایم و یا مسئولیت پذیری آنها را تقویت کرده ایم؟
- بعنوان مصرف کننده و مشتری قادریم از خریدهای تکانشی، تحت تاثیر احساسات آنی و یا تبلیغات دوری کنیم. با ارزیابی نیاز خود و یا مفید بودن آن محصول، رقابتی بودن قیمت آن و توانایی پرداخت خودمان و در نظر گرفتن اولویتهایمان دست به انتخاب درست بزنیم.
- بعنوان معلم به شیوه انتقادی تدریس کنیم. تکالیفی دهیم که نیاز به تفکر دارند و استقلال و خلاقیت دانش آموزان را تقویت نماید. نقش معلمان در آموزش و تقویت تفکر انتقادی بسیار مهم می باشد.
- انسانهایی که مهارت تفکر نقاد را آموخته اند قادرند بطور منطقی، دلسوزانه و عقلانی زندگی کنند. آنها از عیوب ذاتی سیستم تفکر انسان آگاهی دارند.
لازم نیست در هر حوزه ای تخصص داشته باشید تا بتوانید در مورد آن انتقادی تفکر کنید. تفکر انتقادی یک شیوه خود محور، خود تصحیح و خود نظارت است.
این شیوه از تفکر کمک می کند تا فرد صرف اینکه دریافت کننده اطلاعات باشد، به یک یادگیرنده فعال تبدیل گردد. این توانایی که فرد قادر به تمایز اخبار و اطلاعات دریافتی باشد در عصر اطلاعات یک مزیت بزرگ محسوب می شود که در بالا بردن سطح کیفی زندگی شخصی و کاری تاثیر دارد. فردی که مهارت تفکر انتقادی را یادگرفته است به دور از هیجانات و احساسات قادر به تجزیه و تحلیل اطلاعات، تصمیمات منطقی بگیرد.
ویژگی هایی فردی که نقادانه می اندیشد؟
این مهارت می تواند کیفیت زندگی هر فرد را تا حد زیادی بهبود بخشد. برخی از ویژگی های افرادی که مخارت تفکر نقاد دارند عبارتند از:
· توانایی تشخیص استدلال ضیعف و قوی
· تشخیص خطاهای استدلال (پیش فرضها، نتیجه گیری، مغالطات،... )
· توانایی حل مسائل پیچیده
· مهارت گرفتن تصمیمات با کیفیت بالا
· قدرت تشخیص واقعیت از کذب
· شناخت خطاهای ذهن انسانی
· توانایی استدلال قوی در گفتگو، نوشتن، تعاملات اجتماعی
· اتکای کمتر به قدرت شهود
· برقراری ارتباط موثر
· تشخیص علم از شبه علم
· داشتن استقلال فکری
· اعتماد به نفس بالا
· شنیدن نظرات مخالف
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
لینک کوتاه : www.farzaanegi.com/?p=4938