باز کردن سر صحبت در اولین ملاقات دوستی، شاید برای بسیاری از ما سخت باشد و شاید نمی‌توانیم این کار را انجام دهیم. شاید استرس داریم که آیا می‌توانیم ملاقات خوبی را داشته باشیم و به‌خوبی صحبت کنیم و یا مثلاً بعد از اینکه سلام و احوالپرسی کردیم چه بگوییم و یا چطور جذاب‌تر و بهتر می‌توانیم صحبت کنیم و خوب ظاهر شویم.
می‌خواهیم در این مقاله پاسخ سؤالاتی که در مورد باز کردن سر صحبت است را بدهیم و نکاتی را باهم بررسی کنیم که باعث می‌شود شما یک گفت‌وگو کننده بسیار عالی شوید و بتوانید در اولین ملاقات دوستی‌تان سر صحبت را به راحتی باز کنید.
?شاید اولین سؤالی که برای ما پیش می‌آید این است که چطور استرس نداشته باشیم؟
این موضوع کاملاً طبیعی است که ما در اولین برخورد خود اضطراب داشته باشیم و خود من هم همیشه وقتی می‌خواهم کاره جدیدی را شروع کنم استرس می‌گیرم ولی خوب ما اگر در هر کاری اضطراب کمتری داشته باشیم و آرام‌تر باشیم قطعاً عملکرد بهتری خواهیم داشت.
حالا می‌خواهیم در اینجا دو روش را باهم بررسی کنیم که به خود من خیلی کمک می‌کرد که استرس کمتری داشته باشم و حتی در باز کردن سر صحبت هم از آن‌ها بسیار استفاده کردم و درواقع در هر موضوعی می‌تواند به شما کمک کند.
دیدگاه به این معنی است که نوع دید شما به یک موضوعی چگونه است و یا نگرش شما به یک مسئله را دیدگاه می‌گویند و یا شما به یک موضوع چطور نگاه می‌کنید.
ما نسبت به دیدگاه خودمان نسبت به وقایعی که در زندگی‌مان اتفاق می‌افتد، واکنش نشان می‌دهیم مثلاً شاید شخصی وقتی یک تصادف دل‌خراش را می‌بیند از حال می‌رود و شخصی دیگر خیلی آرام از کنار آن رد می‌شود.
حالا شما باید دیدگاهتان را نسبت به ملاقات دوستی‌تان درست کنید. اگر شما ملاقات دوستی‌تان را خیلی خاص ببینید کم‌کم دچار استرس می‌شوید. اگر پیش خود بگویید که اگر این ملاقات دوستی را از دست بدهم دیگر تمام است و به‌طور یک قرار ملاقات خیلی خاص و عجیب به آن نگاه کنید، دچار اضطراب می‌شوید ولی اگر به این دید نگاه کردید که من به قرار ملاقات میرم و اگر از هم خوشمان آمد که به رابطه ادامه می‌دهیم و اگر هم نشد، هیچ اشکالی ندارد.
با این دیدگاه نگاه کنید که اگر من به ملاقات دوستی رفتم و شخص مقابل از من خوشش نیامد، اصلاً مهم نیست و من شکست نخورده‌ام.
وقتی‌که شما این قرار ملاقات دوستی را خیلی مهم و خاص بدونید، به‌صورت ناخودآگاه استرس می‌گیرید پس خیلی برای خودتان آن را بااهمیت نکنید که باعث شود دچار اضطراب شوید. برای شما یک داستان تعریف می‌کنم تا این موضوع را بهتر متوجه شویم.
یکی از دوستان ما تعریف می‌کرد که می‌خواستند یک مصاحبه تلفنی را رکورد کنند و وقتی‌که افراد را آوردیم که شروع به رکورد کنیم، شروع کردند به صحبت کردن و وقتی‌که یک دقیقه می‌گذشت، آن‌ها اشتباه می‌کردند و مجبور می‌شدیم که دوباره شروع کنیم و این اتفاق چندین بار افتاد و دوستم می‌گفت یک فکری به سرم زد که به آن‌ها بگویم یک رکورد برای تست و امتحان برویم و اصلاً رکورد نکنیم تا ببینیم چه می‌شود، بعد دکمه رکورد را زدم و گفتم که برای تست برویم (البته آن‌ها متوجه نشده بودند که دکمه رکورد زده شد). تعریف می‌کرد که آن‌ها بدون اشتباه تا آخر را رفتند و همان رکورد تستی را برای نمونه نهایی استفاده کردیم. فکر می‌کنید چرا این اتفاق افتاده است و چرا آن‌ها در ابتدا اشتباه می‌کردند ولی بعد که متوجه شدند برای تست است، به‌راحتی مصاحبه می‌کردند و اشتباهی نکردند؟ به این دلیل که وقتی‌که آن‌ها احساس می‌کنند که دارند برای مصاحبه اصلی رکورد می‌کنند به این فکر می‌کنند که دیگران آن را خواهند شنید و اگر خراب کنم بسیار بد می‌شود و همین موضوع باعث می‌شود که استرس بگیرند و خراب کنند ولی وقتی‌که احساس می‌کنند برای تست است، پیش خود می‌گویند اگر خراب کردم هم مشکلی ندارد!
ذهن شما هم همین‌طور است و اگر احساس کنید به موقعیت خاصی می‌خواهید بروید و اگر اشتباه کنید بسیار بد می‌شود، خواه‌ناخواه استرس می‌گیرید. البته منظورمان این نیست که کاملاً بی‌اهمیت باشید ولی می‌خواهیم این دیدگاه را در خودمان تقویت کنیم که دچار استرس نشویم.
قبل از قرار ملاقات اصلاً به این فکر نکنید که اگر شخص مقابل متوجه استرس و اضطراب شما بشود باید چه‌کاری انجام دهید چون این افکار میزان استرس شما را افزایش می‌دهد و باعث می‌شود همان رفتارهایی که دوست ندارید را انجام دهید. اصلاً از چیزی نترسید و به خودتان بگویید اصلاً چیز مهمی نیست و من به‌راحتی می‌توانم این کار را انجام دهم. بعد ببینید چقدر راحت‌تر روی امور مسلط هستید و می‌توانید به‌خوبی صحبت کنید و قرار ملاقات خوب و آرامی داشته باشید.
یک موضوع دیگری که می‌خواهم به شما بگویم و خودم هم خیلی از آن کمک گرفته‌ام این است که قبل از اینکه به‌قرار ملاقات بروید به خدا فکر کنید. همان‌طور که در قرآن آمده است وقتی شما به خدا فکر می‌کنید ذهن و قلبتان آرام می‌شود. به این فکر کنید که خداوند همیشه شما را پشتیبانی می‌کند. از او کمک بگیرید و با توکل به خدا جلو بروید و بعد می‌بینید که چقدر عالی و خوب پیش می‌روید و تمام استرس‌ها و اضطراب‌هایتان از بین می‌رود.
شما باید با خداوند ارتباط برقرار کنید تا برای باز کردن سر صحبت استرس نداشته باشید. پیشنهاد می‌کنم از خداوند درخواست کنید که راه ارتباط برقرار کردن با خودش را برای شما مُیسر کند و این موضوع را به شما یاد دهد.
پس تا اینجا به دو نکته اشاره کردیم. یکی اینکه به خودتان بگویید اصلاً قرار مهمی نیست٬ خیلی خاص نیست که من بخواهم استرس بگیرم و دومین نکته توکل بر خدا.
رعایت این دو نکته برای شروع هر کاری کافی و لازم است و به شما کمک می‌کند خیلی راحت هر کاری را انجام دهید و به‌خوبی سر صحبت را باز کنید.
?شاید برای قدم بعدی سؤال شما این باشد که زمانی که من به قرار ملاقات می‌روم چطور ظاهر شوم تا فرد جذابی به نظر برسم؟
برای جذاب بودن نیاز است شما کارهایی انجام دهید تا فرد جذابی به نظر برسید ولی برای خوب ظاهر شدن نیاز است شما آراستگی خوبی داشته باشید و لباس مناسبی پوشیده باشید ولی زیاد خودتان را درگیر این موضوع نکنید و وسواس به خرج ندهید. هر کاری که از نظر خودتان درست است را انجام دهید. بیشترین چیزی که مهم است فرکانس است. شاید بپرسید فرکانس چیست؟
هر انسانی در هر لحظه یک فرکانس به جهان هستی ارسال می‌کند. یعنی ما در هر ثانیه در حال فکر کردن هستیم و در هر ثانیه داریم فرکانسی را به جهان هستی ارسال می‌کنیم. شاید برای شما پیش آمده باشد که در جمعی رفته باشید و احساس کنید یکی از افرادی که در آن جمع هست٬ افسرده است و انرژی شما را می‌گیرد و برعکس درهمان جمع با شخصی برخورد می‌کنید که این‌قدر شادی و نشاط و فرکانس مثبت دارد که انرژی شما را هم چندین برابر می‌کند.
در محفل خود راه مده همچو منی را
افسرده دل٬ افسرده کند انجمنی را
– مولانا
چرا شخصی که افسرده است و حتی حرفی هم نمی‌زند انرژی ما را می‌گیرد؟ دلیل آن همین بحث فرکانس‌ها و ارتعاشات می‌باشد. هر فکری فرکانس خاص خود را دارد و زمانی که شما افکار منفی و یا مثبت داشته باشید فرکانسی از همان جنس به محیط اطرافتان ارسال می‌کنید. ذهن افراد این فرکانس‌ها را دریافت می‌کنند و متوجه حال شما می‌شوند.
مهمترین چیز در اولین رابطه این است که ببینید شما در حال فرستادن چه فرکانسی به‌طرف مقابلتان هستید. فرض کنید اگر به این فکر کنید که من آدم ضعیفی هستم و مطمئنم آن شخص از من خوشش نمی‌آید٬ فرکانس منفی به شخص مقابل ارسال خواهید کرد و آن فرد این فرکانس‌ها را قبل از اینکه شما حرف بزنید دریافت می‌کند.
برای مثال بعضی مواقع وقتی با کسی حرف می‌زنید متوجه می‌شوید که آن شخص به شما دروغ می‌گوید زیرا خود آن فرد به دروغ گفتن خودش فکر می‌کند و شما فرکانس منفی دروغ گفتن را از او دریافت می‌کنید. درواقع فرکانس‌های دریافتی از آن شخص نمی‌تواند حرف‌هایش را تأیید کند و شما متوجه دروغ گفتن او می‌شوید.
پس به نظر من یک ظاهر معقول و خوب داشته باشید و بیشتر روی فرکانس‌ها و عزت‌نفس خود کار کنید و به‌جای نقاط منفی٬ نقاط مثبت خود را در نظر بگیرید. به این فکر کنید که شما برای برقراری یک رابطه فرد مناسبی هستید و فرکانس‌های مثبت خود را تقویت کنید تا قرار ملاقات بهتری داشته باشید. این موضوع برای باز کردن سر صحبت در اولین ملاقات٬ بسیار مهم است. پیشنهاد می‌کنم حتما به این موضوع فکر کنید.
?به نظر من همیشه نمی‌توان در لحظات اول افراد را جذب کرد چون برخی اوقات افراد از ظاهر ما در نگاه اول خوششان نمی‌آید و ما نمی‌توانیم همیشه مهر تأیید همه را داشته باشیم و اصلاً مهم نیست که کسی از ما خوشش نیاید. پس شما نمی‌توانید کاری بکنید که در ثانیه‌های اول همه را جذب کنید اما می‌توانید آرام‌آرام کارهایی را انجام دهید که دیگران را جذب کنید. پس برای جذاب‌تر شدن برای ملاقات اول بسیار مهم است که نکات زیر را رعایت کنید.
خیلی از افراد به‌صورت ناخودآگاه با رفتارهایشان دیگران را دفع می‌کنند. فرض کنید شما به یک مهمانی می‌روید و زیاد دوست ندارید باکسی صحبت کنید و چهره‌ی عبوسی هم به خود گرفته‌اید. این ظاهر شما اصلاً پذیرا نیست. به نظر خودتان کسی تمایل دارد با چنین شخصی رابطه برقرار کنید؟ قطعاً تمایلی ندارد.
به نظر من فردی پذیرا می‌باشد که لبخندی بر لب دارد و از رفتارش مشخص است که پذیرش این را دارد که شما با او رابطه برقرار کنید.
پس در جلسه‌ی اول لبخند بر لب داشته باشید و جوری رفتار نکنید که انگار به‌زور به این قرار ملاقات آمده‌اید. البته باید تعادل را در این کار رعایت کنیم و بیش از اندازه هم لبخند نزنیم که طرف مقابل فکر کند که ما عقل‌مان را از دست داده‌ایم!!
برای باز کردن سر صحبت از این موضوع بسیار می‌توانید استفاده کنید. یادتان باشد که یکی از بهترین کارها این است که نقاط قوت فرد را بیان کنید. برای مثال اگر فرد فن بیان خیلی خوبی دارد به او بگویید که شما چقدر خوب صحبت می‌کنید و یا اگر عینک زیبایی دارد از سلیقه‌ی خوب او تعریف کنید. نکته‌ی مهم در این مورد این است که صحبت‌های شما باید کاملاً واقعی باشد برای مثال اگر شخص زیبایی خیلی زیادی ندارد شما نباید به دروغ از زیبایی او صحبت کنید چون در این صورت تحسین کردن شما هیچ سودی ندارد و برعکس باعث ایجاد احساس بد در شخص مقابل می‌شود.
به دنبال نقاط قوت واقعی فرد باشید و از او تعریف الکی نکنید.
زمانی که شخص مقابل با شما صحبت می‌کند تمام حواس خود را به او معطوف کنید تا او اطمینان یابد که شما به صحبت‌های او گوش می‌دهید. برای مثال در حین صحبت کردن با گوشی خود بازی نکنید. گاهی سر تکان دهید و صحبت‌هایش را تأیید کنید. افراد عاشق توجه هستند و توجه کردن خیلی روی آن‌ها تأثیر می‌گذارد. شما با توجه کردن احساس مهم بودن به فرد می‌دهید.
زمانی که به حرفهای طرف مقابل گوش می‌دهید تا آنجایی که با حرف‌هایشان موافق هستید آن‌ها را تأیید کنید. تأیید کردن خیلی مهم است و به مرور در جذاب کردن شما تأثیر خیلی زیادی خواهد گذاشت. گاهی ما برای تأیید گرفتن از دیگران٬ هزینه‌های بسیار زیادی می‌کنیم پس مراقب این موضوع باشیم که اهمیت زیادی دارد.
شاید این نکته خیلی کلیشه‌ای باشد و همه بگویند ما این کار را می‌کنیم اما در عمل٬ ما خیلی اوقات این کار را انجام نمی‌دهیم. برای مثال اگر شما به قرار ملاقاتی رفته باشید و در هنگام خداحافظی از فرد تشکر و قدرانی کنید که به این قرار آمده است خیلی تأثیر خوبی روی او می‌گذارد و شما در نظر آن فرد٬ شخصی با درک و شعور می‌آیید.
?اگر از فرد مقابل اطلاعاتی داشته باشیم٬ بهتر می‌توانیم سر صحبت را باز کنیم اما فرض می‌کنیم هیچ‌گونه اطلاعاتی در مورد فرد نداریم.
به نظر من بهترین روش برای شروع یک گفتگو٬ اظهارنظر کردن است. برای مثال:
امروز هوا خیلی خوب بود٬ نظر شما چیه؟
و یا
بازی فوتبال دیشب خیلی جالب بود٬ نظر شما چیه؟
نکته‌ی قابل‌ذکر این است که زمانی که وارد گفتگو شدید و برای مثال در حوزه‌ی آب‌وهوا در حال صحبت هستید به یک‌باره بحث را عوض نکنید و وارد بحث دیگری نشوید.
بعد از این‌ها می‌توانید از سؤالاتی مانند شما در روز چه‌کارهایی انجام می‌دهید و یا شما به چه شغلی علاقه‌مند هستید٬ استفاده کنید. این سؤال‌ها را پشت سرهم بپرسید و گفتگو را ادامه دهید و از پرسیدن سؤالاتی که جواب‌هایشان اره و یا نه می‌باشد٬ خودداری کنید.
برای بهتر شدن مهارت گفتگو باید تمرین کنید. موضوعات مختلف را انتخاب کنید و خودتان را در حال گفتگو با کسی تجسم کنید. از این کار اصلاً خجالت نکشید.
برخی از سؤال‌هایی که برای تمرین می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید را در ادامه گفته‌ایم.
?
?ما در کل دو نوع سؤال داریم٬ سؤال‌هایی که جواب کوتاه دارند و سؤال‌هایی که جواب‌های بلند و تشریحی دارند.
نمونه‌ای از سؤال‌های با جواب کوتاه:
امروز٬ روز خوبی بود براتون؟
آیا از فیلم …. خوشتان می‌آید؟
سؤال‌های که جواب آن‌ها بله و یا خیر است را سؤال‌هایی با جواب کوتاه می‌گوییم.
و حالا نمونه‌ای از سؤال‌های با جواب بلند و تشریحی:
چرا امروز برای شما روز خوبی بود؟
چرا از فیلم …. خوشتان می‌آید؟
سؤالات تشریحی نیاز به پاسخ تشریحی دارند و باید جواب کامل برای آن داد.
حالا چرا این موضوع را اینجا گفتیم؟ برای باز کردن سر صحبت بهتر است شما از سؤال‌های با جواب کوتاه شروع کنید و برای ادامه دادن گفت و گو٬ از سؤالات تشریحی استفاده کنید. این موضوعی است که خیلی می‌تواند به شما کمک کند.
برای مثال اول بپرسید که آیا کتاب … را دوست دارید و اگر جواب دادند که بله٬ حالا بپرسید که چرا این کتاب را دوست دارید و باید از سؤالات تشریحی بیشتر بپرسید تا باعث شود گفت و گوی شما گرم بماند و به صحبت کردن ادامه بدهید. شاید در برخی از جمع‌ها دیده باشید که بعد از مدتی٬ هیچ کسی دیگر حرف نمی‌زند و همه سکوت می‌کنند؛ استفاده از سؤالات تشریحی از این موضوع جلوگیری می‌کند.
نکته: اگر طرف مقابل از شما سؤال تشریحی پرسید٬ مراقب باشید که جواب‌های کوتاه ندهید٬ نه زیاد حرف بزنید و نه خیلی کم.
در ادامه مقاله موضوعی را گفتیم که ارتباط زیادی به باز کردن سر صحبت ندارد اما برای پایداری گفت و گو بسیار مهم است. برای یک گفت و گوی پایدار و سالم نیاز هست که دو طرف٬ شنونده‌ی بسیار خوبی باشند و حرفهای طرف مقابل را به خوبی گوش دهند. این قسمت به شما کمک می‌کند که از دید طرف مقابل٬ فرد با شخصیت‌تری به نظر برسید.
?در روابط خیلی مهم است که شما شنونده‌ی خوبی باشید. اگر شما شنونده‌ی خوبی باشید دیگران هم خیلی خوب به صحبت‌های شما گوش خواهند داد. متخصصین روابط٬ شنونده‌ی خوب بودن را یکی از مهمترین موضوعات روابط می‌دانند.
یک شنونده‌ی خوب یک سری خصوصیات دارد و مقوله‌ی گوش کردن هم با گوش اتفاق می‌افتد و هم با چشم و بدن ما.
زمانی که شما در حال گوش دادن به صحبت‌های یک نفر هستید باید با تمام وجود گوش دهید یعنی به چشمان او نگاه کنید و با سر٬ حرفهای او را تأیید کنید و با کلماتی مانند فهمیدم٬ متوجه هستم٬ دقیقاً و… به او بفهمانید کاملاً حواستان به صحبت‌های او هست.
نکته‌ی بعدی این است که زمانی که شخصی در حال صحبت است٬ کاملاً روبروی او بنشینید تا شخص٬ مطمئن شود شما در حال گوش دادن هستید.
باید با تمام وجود به حرفهای طرف مقابل گوش دهید و به او بفهمانید که تمام توجه شما به او است. یادتان باشد که مورد توجه قرار گرفتن٬ برای بسیاری از افراد مهم است و شما می‌توانید از این موضوع استفاده کنید.
هنگام گوش دادن به طرف مقابل بهتر است این کارها را انجام ندهید:
با رعایت این نکات شما به یک شنونده‌ی خیلی خوب تبدیل می‌شوید.
نتیجه گیری: باز کردن سر صحبت شاید در ابتدا برایتان سخت باشد اما اگر تمرین کنید٬ این موضوع برایتان بسیار راحت می‌شود. بهتر است در جمع‌هایی که در آن‌ها راحت هستید٬ تمرینات خود را انجام دهید و شروع به باز کردن سر صحبت کنید تا برای جاهایی که راحت نیستید٬ آماده شوید. امیدوارم این مقاله برای شما مفید بوده باشد و اگر سؤالی در این مورد دارید٬ زیر همین مقاله بپرسید. موفق باشید.
منبع: dostankhob.com
