به گزارش واحد مرکزی خبر، آب زایندهرود ول شد!
به همین مناسبت ف.ف معری در این زمینه سرائید. شما ول نکنید. معر را البته.
آب را ول نکنید
مردم ده اطراف
روی این آب حسابها کردند
آب را ول نکنید
حیف آب است
حرامی بشود
حیف آب است
برسد به کشاورز شرق
خوب بگذارید نرسد
حیف آب است بابا
اینهمه آب بریزد در رود
توی یک جادهی خشک خاکی
که کشیدند وسط یک شهر
چه خبر؟ مردم آن شهر بخواهند حتما
مشعوف شوند
مگه شهر هرت است؟
حیف آب است
حیف آب است
برود زیر پل خواجوها
یا سی و سه پلها
یا بخواهد که طراوت بدهد
بیشههای حبیب
و یه چند تا پارک
حیف آب است
حرامی بشود
آب را ول نکنید
چاهها خشک شدند خب بشوند به درک
زنده باشند همه چاه عمیق
بنشینیم همه در یک روز
همه با هم به اعماق زمین
اصفهان نیست شود
نقشه منهای ما
باشد به درک
ما که الانش هم
همه کوچیدیم به شهرای دگر
آب را ول نکنید
حیف آب است که آنرا ول کرد
توی یک رود که دیگر مردهست
مردم یزد چه گناهی کردند؟
صنعتش میخوابد
و گلپایگان
که به وزن شعرم
نمیآید اصلا
قم و کاشان را هم
که نباید کفر گفت
بگو استغفرالله و ول کن
آب را ول نکنید یک چند روز
برای دلخوشی یک عده
که بگویند که آبی هم هست
یا که آن را دادیم
به شما بابت ارث پدری
برای چند ورق روخوانی
در گزارش کار مجلس
که اینم وصلهی ناجور است بر
شعرمن:
آب را ول نکنید
دوسهروزی آب را
ول نکنید
آخه مجبور میشیم
میافتیم رودرواسی
که بازم رای بدیم
دفعهی بعد
آب را ول نکنید
حیف آب است
اونو نگه دارید
گاوخونی مگر سگ کیه
تو بیندیش به دریاچهی قم
آب حیف است که جاری بشود
آب حیف است که هی رد بشود
از دل «غم به دل» مردم اخموی شهر
آب حیف است دلی شاد کند
آب باید صنعت یزداحیا بکند
آب حیف است که نگه دارد پل
برو لیچار نگو
یا که سیراب کند
چاه پلاسیده وخشکیده را
زندهباد متههای چاه عمیق
آب را ول نکنید
جان مادرهاتان
آب را ول نکنید
حال منت کشی و لطف نداریم هرگز
منت مادرش هم نمیکشد
یابن منت نکش اصفانی