در هر شرایطی،
خدای من
تو خدای من هستی
و من بندهی تو.
من از آن توام
و تو تنها پناه من.
من تاریکم
و توروشنایی منی
در تاریکیهای دلگیر زمین
مرا نوری ده
ای نورنور.
دیشب در تاریکیهای نیمهشب، خودم را جای آن کودکی گذاشتم که زیر آوارهای زلزله تا چند روز زنده ماند.
کودک، کودکان و بزرگترهایشان،
که این روزها کسی برایشان هشتگ نمیزند و لایو پر نمیکند و گریه کند، و مصاحبه نمیکند و طلب کمک کند.
لابد چون اهل ترکیهاند یا سوریه، یا نه اصلا چون مسلماناند.
بگذریم. دعای زیر بهانهی نوشتنم شد
و دلی که از بیکسی آدمها میسوزد و نوری که مرا فرا میخواند.
بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانیاش همیشگی است.
بِسْمِ اللّٰهِ النُّورِ، بِسْمِ اللّٰهِ نُورِ النُّورِ، بِسْمِ اللّٰهِ نُورٌ عَلىٰ نُورٍ، بِسْمِ اللّٰهِ الَّذِى هُوَ مُدَبِّرُ الْأُمُورِ.
به نام خدای نور، به نام خدای نور نور، به نام خدای نور بر نور، به نام خدایی که تدبیرگر امور است.
بِسْمِ اللّٰهِ الَّذِى خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ. الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ، وَأَنْزَلَ النُّورَ عَلَى الطُّورِ.
به نام خدایی که نور را از نور آفرید و سپاس خدایی را که نور را از نور آفرید و نور را در کوه طور فرو فرستاد.
فِى کِتابٍ مَسْطُورٍ، فِى رَقٍّ مَنْشُورٍ، بِقَدَرٍ مَقْدُورٍ، عَلىٰ نَبِیٍّ مَحْبُورٍ.
در کتابی بر نوشته، در ورقهای گشوده، با اندازهای درخور، بر پیامبری آراسته.
الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِی هُوَ بِالْعِزِّ مَذْکُورٌ، وَبِالْفَخْرِ مَشْهُورٌ.
سپاس خدای را که به عزّت یاد شود و به عظمت مشهور است.
وَعَلَى السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ مَشْکُورٌ. وَصَلَّى اللّٰهُ عَلىٰ سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِینَ؛
و بر شادی و بدحالی سپاسگزاری شود، درود خدا بر آقای ما محمّد و خاندان پاکش.
در شادی و بدحالی حمد او را میگویم چون در هر دوحال فقط اوست که با من است.
دعای نور حضرت زهرا (س) مطابق با روایتی از سلمان فارسی در کتب ادعیه ثبت شده است. این دعا خواص فراوانی دارد، چنانکه شخص سلمان فارسی نیز بر این مسئله تاکید داشت.
صرف نظر از خواص این دعا که ذکر خواهم کرد، عادت دارم بیشتر به متن و معانی دعا بپردازم.
وقتی دعایی را میخوانم، غرق در معنای آن میشوم و باید بگویم دعاهای ما گنجهای بیپایانی از علم و معارفاند. معارفی در زمینهی خودشناسی و خداشناسی.
به کسانی که اهل مطالعهاند و کتابهای مختلف را میجوند و برای دیگران عرضه می کنند توصیه میکنم، سری به این ادعیه بزنند، دعای کمیل، دعای عرفه، زیارت جامعهی کبیره، دعای ندبه، و حتی دعاهای ذکر شده برای روزهای هفته.
بچه که بودم مادربزرگ و پدرم، مقید به خواندن این دعاها بودند. هرروز و هرشب. شاید اگر تکرار در خواندن یک مطلب ایجاد شود، تاثیرگذاری آن کمتر شود. اما در مورد خواندن ادعیه، به نظرم اینطور نیست.
ادعیه از آنجایی که با فطرت و روح انسان سنخیت دارد، تکرارش باعث آرامش بیشتر انسان میشود، حتی اگر به معنای آن توجهی نشود. این راز تکرار و مداومت پدرم و مادربزرگم در ادعیه بود.
بعلاوه هر موجودیتی در این هستی، اثری و تاثیری دارد. حتما این حرف را قبول دارید که سخن و عمل انسانها روی انسانهای دیگر و همهی هستی تاثیر میگذارد.
ادعیه هم تاثیر خود را دارند حتی اگر به معانی آنها چندان دقتی نشود.
نور این کلمات، تاریکیهای به هر جهتی درون آدم را روشن می کند.
تاثیرات دعای زیبای نور
خواص فراوانی برای دعای نور نوشته شده است؛ به قسمتی از این خاصیتها اشاره میکنم:
مهمترین ویژگی این دعا، خاصیت تبزدای آن است.
رفع نیازهای جسمی و روحی و برطرف شدن گرفتاریها از جمله خاصیتهای دعای نوری است.
گفته شده که خواننده این دعا در نزد مردم محبوب خواهد شد و از خطرهایی نظیر غیبت، مذلت و تهمت در امان میماند
در خانهای که دعای نور خوانده شود، نعمتها و برکات الهی فراوان خواهد شد؛ همچنین گفته شده در خانهای که این دعا خوانده شود، هیچگاه قحطی نمیآید.
به همراه داشتن این دعا، باعث دفع شرور و اتفاقات بد میشود. این دعا را معمولا بر یک تکه کاغذ مینویسند و بصورت گردنآویز با خود حمل میکنند.
قرار دادن متن دعای نور در کفن میت، موجب شادی روح وی و قرار گرفتن در صف مسلمانان میشود؛ این عمل بسیار توصیه شده است.
و اما من که عادت دارم به معانی توجه کنم، با فواصل بیشتری ادعیه را می خوانم. به این شکل، تکرار خواندنم معنا را تحتالشعاع قرار نمیدهد.
اما واقعیتی که هست، دنیای معانی این ادعیه است که هربار آنها را می خوانم به معنای جدیدتری میرسم.
اینروزها در مورد ذهن اگاهی و تمرینات و تکنیکهای آن خواندهام،
از تاثیرات شکرگذاری در آرامش و زندگی آرام، و از مدیتیشن و تمریناتی که انسان را از زیر بار تهاجم مشکلات و سختیهای زندگی ماشینی و روزمره نجات میدهد وبه آرامش میرساند.
این تمرینات باید دائما انجام شود و وارد سبک زندگی شود تا انسان انسانی با طمٱنینه و آزاد از استرس ها، خشمهای بیمورد و غمهای هجومبرنده شود.
به یاد مدیتیشن پدرم و مادربزرگم افتادم. کتاب دعایی که هربار بعد از ۵ وعده نماز مادربزرگ از داخل پلاستیک تا شده بیرون میآمد و خوانده میشد.
و دعاها و قرآنهایی که پدرم از حفظ می خواند.
کاری که من نمیکنم.
نور نیایشی که گم کردهام