برای ماه مهر چالش کتابخوانی طاقچه کتابی رو قرار بود انتخاب کنیم که داستانش توی مدرسه یا دانشگاه اتفاق میافته. برای انتخاب کتاب این ماه خیلی مردد بودم ولی درنهایت با وجود این که قبلتر با نوشتههای جلال آل احمد ارتباط زیادی برقرار نکرده بودم کتاب «مدیر مدرسه» رو انتخاب کردم. کتاب مدیر مدرسه در سال ۱۳۳۷ نوشته شده و دربارهی معلمیه که بعد از ده سال تدریس از معلم بودن خسته شده و با رشوه دادن در یک مدرسه دورافتاده مدیر مدرسه میشه. من کتابهای دیگری از جلال آل احمد خونده بودم و دید خوبی نسبت به روایاتش و عقایدش نداشتم و به نظرم مدیر مدرسه میتونه بهترین کتابی باشه که از جلال خوندم. در کتابهای قبلی در نظرم نگاه جلال آل احمد مردسالارانه و ضدزن بود ولی توی مدیر مدرسه (البته شاید چون در مدرسهای که توی کتاب توصیف میشه زنهای زیادی وجود ندارند!) این نگاه رو خیلی حس نکردم بلکه به نظرم نگاه این کتاب نگاه انتقادی نسبت به کل جامعه است و برای همین برام کمتر آزاردهنده بود.
کتاب «مدیر مدرسه» همونطور که گفته شد روایت یک معلمه که بعد از ده سال مدیر یک مدرسه میشه. توی کتاب مراحل مختلفی که مدیر طی میکنه تا کمکم با راه و چاه مدرسه آشنا بشه و مسائلی که براش پیش میاد روایت میشه. روایتهایی که درونشون به نابرابری بین افراد و فقر و نقد سیستم آموزشی اون دوران بیان میشه. مدیر با رشوه دادن و پارتیبازی به منسب مدیریت میرسه ولی در طول داستان تلاش خودش رو برای تغییر سیستم آموزشی و کمک به بچههای مدرسه و معلمهای مدرسه میکنه. تغییرات از ابتدای روایتها و جایی که مدیر تنبیه شدن دانش آموزان با ترکه توسط ناظم رو میبینه و تصمیم میگیره ترکههایی که در مدرسه وجود داره از بین ببره شروع میشه. مدیر علاوه بر تلاش برای تغییر وضعیت آموزشی تلاش میکنه به دانشآموزان مدرسه که از قشر محروم جامعه هستند هم کمک کنه. علاوه بر این، توصیفاتی هم دربارهی والدین دانشآموزان داره که به نظرم توصیفی از وضعیت جامعه در اون دورانه. به جز این، توصیفهای جلال از وضعیت معلمهای مدرسه هم تاملبرانگیزه. وضعیتی که شاید هنوز هم به ویژه از نظر اقتصادی میتونه قابل تعمیم به جامعهی فرهنگیان باشه. مدیر مدرسه برای تغییر و اصلاح وضعیت معلمین و دانشآموزان و سیستم آموزشی مدرسه تلاش میکنه ولی هربار با وقوع یک اتفاق ناامیدتر میشه و در طول داستان بین ادامهی تلاش و یا استعفا مردده. این تردیدها و مشکلات در نهایت منجر به استعفای مدیر میشه و مدیر با همهی هزینهای که برای رسیدن به مدیریت مدرسه کرده، از این شغل و در واقع از تلاش برای اصلاح اوضاع دست میکشه. اتفاق تلخی که در جامعهی امروز ما هم برای خیلی از دلسوزانی که تلاشهای مکررشون با درهای بسته روبرو میشه افتاده و میافته.
وقتی کتاب «مدیر مدرسه» رو انتخاب کردم با خودم گفتم خوندن اوضاع سیستم آموزشی اون دوران هم میتونه جالب باشه. ولی بعد از خوندن کتاب متوجه شدم سیستم آموزشی فعلی همون سیستمه، فقط با بزک بیشتر. نقصها و مشکلاتی که در کتاب بهشون اشاره میشه هنوز وجود داره و ما هنوز هر کدوم به نحوی تلاش میکنیم اوضاع رو بهتر کنیم و هرکدوم دیر یا زود ناامید میشیم. و این مطلب برای من عمیقا رنجآوره.
نمرهی من به کتاب ۳.۵ از ۵ه و اگر دوست دارید از جلال آل احمد کتابی بخونید به نظرم شاید انتخاب مناسب همین کتاب «مدیر مدرسه» باشه. کتاب رو از لینک زیر میتونید در طاقچه مطالعه کنید.