FatemeKhosravi
FatemeKhosravi
خواندن ۵ دقیقه·۶ ماه پیش

زندگی و تعاملات اجتماعی زوجین

پیش از عید این مطلب را برای انتشار در هفته‌نامه ایران جمعه نوشتم و قرار بود بعد از عید چاپ شود. اما مجله کلا منحل شد متاسفانه! اینجا ارسال می‌کنم، امید که مفید واقع شود.


زندگی و تعاملات اجتماعی زوجین

صبح جمعه است و دوست داری کوله‌پشتی را برداری و تنهایی یا همراه با دوستان، به کوه و دشت بزنی. همسرت ترجیح می‌دهد صبح را بخوابد و عصر به دیدن اقوام و خانواده برود. برای مسافرت یک مکان آرام به همراه سکوت و جمع کوچک خانواده، یعنی زن و شوهر و یکی دو تا بچه، را ترجیح می‌دهی. همسرت دوست دارد با یک اکیپ بزرگ‌تر از خانواده یا دوستان، با تعداد زیادی ماشین بزند به جاده و دور هم خوش بگذرانند. آخر هفته، تعطیلات و استراحت، برای تو یعنی ماندن در خانه، نوشیدن چای، مطالعه در آرامش و تماشای فیلم. اما همسر جان به دنبال جشن و مهمانی و دورهمی‌های شلوغ و پرجمعیت است. تو خرید کردن و گشت‌وگذار در مراکز تجاری را دوست داری اما همسرت علاقه چندانی به مغازه و پاساژگردی ندارد.

زندگی اجتماعی زوجین
زندگی اجتماعی زوجین


اینها صرفا تعدادی از نمونه‌هایی است که ممکن است زوجین در آنها اشتراک نظر نداشته باشند. بخشی از این مثال‌ها به تفاوت سبک زندگی اجتماعی شما و شریک زندگی‌تان مربوط می‌شود که در این مطلب می‌خواهیم بیشتر در مورد آن صحبت کنیم.

زندگی اجتماعی پس از ازدواج

تا وقتی مجرد هستیم برای روابط اجتماعی خودمان به‌تنهایی تصمیم می‌گیریم. دوستانمان را خودمان انتخاب می‌کنیم. از یک سنی به بعد، معمولا از دوران دبیرستان، علاقه‌ای به همه روابط دوستانه و خانوادگی والدین خود نداریم و دوست داریم مستقل برای ارتباطات اجتماعی و دوستانه‌مان تصمیم بگیریم و برنامه‌ریزی کنیم. این به‌معنای قطع ارتباط کامل با خانواده و اقوام نیست، بلکه اولویت‌های زندگی ما، نسبت به دوران کودکی تغییر کرده‌است. پس ترجیح می‌دهیم وقت خود را صرف قرارهای دوستانه و رفت‌وآمدهایی کنیم که لذت بیشتری برای ما به ارمغان می‌آورد و تجربه‌های جدیدتری در اختیار ما قرار می‌دهد.

این روند ادامه دارد تا زمانی که ازدواج می‌کنیم. ازدواج کردن همانطور که ما را از تنهایی دور می‌کند و در کنار شریک و همراهی قرار می‌دهد که قرار است مابقی زندگی خود را با او سهیم شویم، اقتضائاتی دارد که باید قبل از انتخاب، آنها را در نظر بگیریم و پس از ازدواج به کار ببندیم. یکی از این الزامات، به روابط دوستانه و اجتماعی زوجین مربوط می‌شود؛ انتخاب دوستان مشترک و تجربه روابط خانوادگی و تفریحات مورد علاقه همسران در کنار سایر اعضای جامعه.

دوستان قدیمی یا مجرد

همه ما قبل از ازدواج دوستانی داریم. خواه ناخواه روابط ما با دوستانمان بعد از ازدواج دستخوش تغییراتی می‌شود. این ما هستیم که باید در مورد نحوه و مقدار ارتباط با دوستان قدیمی خود تصمیم بگیریم. دوستان صمیمی و همدل، می‌توانند خلق و خو و روحیات ما را بهبود ببخشند. این مسئله مستقیم یا غیرمستقیم در کیفیت زندگی مشترک ما نیز اثرگذار است. پس حذف دوستان قدیمی از لیست روابطمان اصلا منطقی و سنجیده نیست.

اگر دوستانی داریم که ازدواج کرده‌اند و یا در شرف ازدواج هستند، این ارتباط می‌تواند با توافق و علاقه همسرانمان به یک ارتباط خانوادگی متقابل تبدیل شود. اگر همچنان مجرد هستند باز هم می‌توانیم آنها را ملاقات کنیم و قرارهای دوستانه خود را ادامه دهیم. هرچند افراط در این کار اصلا شایسته نیست. اینکه اولویت زندگی ما دوستانمان باشند و بشود برچسب رفیق‌باز را برای این ارتباط‌ها استفاده کرد‌، قطعا به زندگی مشترک آسیب وارد می‌کند و باید از آن اجتناب کنیم.

خانواده و اقوام

پس از ازدواج، ما یک خانواده نداریم، بلکه دو خانواده داریم. به همان میزان که خانواده و اقوام ما اهمیت دارند و باید برای رابطه با آنها برنامه‌ریزی کنیم، خانواده همسر نیز مهم هستند. برای جلوگیری از اختلافات و درگیری‌های زناشویی، حتما موقع انتخاب همسر باید این نکته را در ذهن داشته باشیم. پس اگر فکر می‌کنید که خانواده همسرتان را دوست ندارید و به هر دلیلی علاقه‌ای به رفت‌وآمد با آنها ندارید، حتما در تصمیم خود برای ازدواج تجدیدنظر کنید. چرا که این مسئله می‌تواند یکی از موضوعات اختلاف برانگیز در زندگی زناشویی باشد.

دوستان جدید و مشترک

علاقه به همسر و داشتن یک ارتباط قوی و سرشار از محبت، شرط لازم یک زندگی شاد و آرام است، اما شرط کافی نیست. اینکه فقط شخصیت و منش همسرم را می‌پسندم و به خانواده و دوستان و ارتباطات او کاری ندارم و برایم مهم نیست، حرفی است که ممکن است هنگام انتخاب شریک زندگی بزنید. اما پس از وارد شدن به زندگی و رفتن به زیر یک سقف متوجه می‌شوید که عوامل دیگری نیز در کیفیت ارتباط شما تاثیرگذار است.

انسان موجودی اجتماعی است و بدون داشتن روابط خوب و سالم اجتماعی یک بخشی از نیازهای روحی و روانی او تامین نمی‌شود. درونگرا باشید یا برونگرا، به جمع دوستان و ارتباط‌های اجتماعی نیاز دارید. مقدار این نیاز کم و زیاد می‌شود و کیفیت آن متغیر است، اما اصل نیاز از بین نمی‌رود.

پاسخگویی به این نیاز بعد از ازدواج فقط کمی پیچیده‌تر می‌شود. پس علاوه بر ارتباط با دوستان قدیمی، خانواده و اقوام خود، لازم است که ارتباط با خانواده همسر، دوستان او و دوستان مشترکی را که از این پس با آنها آشنا خواهید شد، در نظر بگیرید. در مورد آنها و نحوه معاشرت حتما با همسر خود صحبت کنید و پیش از ازدواج به تفاهم برسید.

کلام آخر

همه آنچه گفتیم به معنای آن نیست که ما و همسرمان باید صددرصد تفاهم و علایق مشترک داشته باشیم تا بتوانیم تعاملات اجتماعی خود را به‌خوبی مدیریت کنیم. نکته مهم این است که این روابط را هنگام تصمیم‌گیری برای ازدواج حتما لحاظ کنیم. در مورد آنها خوب فکر کنیم و با همسر خود صحبت کنیم. علاوه بر صحبت کردن و شنیدن نظرات همسر، در عمل نیز موقعیت‌هایی ایجاد کنیم که بتوانیم همدیگر را محک بزنیم. برخی تفاوت‌های زن و شوهر لازم است و علاوه بر هیجان دادن به زندگی، در رشد تک‌تک ما موثر است. قرار نیست همسر ما دقیقا مثل ما فکر کند و یا همه روابط ما مشترک باشد،‌ اما لازم است که علایق ما در زندگی دیده شود و بتوانیم گاهی نیز قرارهای مجردی و ارتباط فردی با دوستان و اطرافیان خود داشته باشیم. به‌علاوه، داشتن دوستان مشترک و ارتباطات اجتماعی مشترک در رشد ما و داشتن یک زندگی شاد نیز بسیار تاتیرگذار است.

زندگیخانواده همسرروابط اجتماعیزن شوهر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید