به نظر من دو نوع توجه وجود دارد: توجه در حالتی که سر پایین است و توجه در حالت سر بالا. توجهِ سر بالا زمانی اتفاق میافتد که شنونده برای توجه کردن باید خیلی تلاش کند. توجه سر پایین زمانی است که شنونده میخکوبِ حرفهای سخنران میشود و چارهای جز گوش دادن و توجه کردن ندارد.
در اینجا چند تکنیک معرفی میکنیم که تضمین میکنند بدون از دست دادن اعتبار حرفهایتان، توجه دیگران را در هنگام سخنرانی به خود جلب کنید.
سخنرانی خود را کوبنده شروع کنید
با همان جملهی اول شنونده را میخکوب کنید. شنوندگان سخنرانیهایی را دوست دارند که با اولین جمله توجه آنها را جلب کنند.
«ما امروز در مکان نبرد ایستادهایم، مکانی که ۴۰ سال پیش، شاهد بدترین روزهای جنگ بود.» -رونالد ریگان، رئیسجمهور سابق ایالات متحده.
«من امروز به عنوان نمایندهای از خانوادهای سوگوار، در مقابل کشوری ماتمزده و دنیایی متحیر ایستادهام.» -کُنت اسپنسر، برادر لیدی دیانا.
«ای کاش شما هم آنجا بودید…» -پاتریسیا فریپ، رئیس سابق انجمن ملی سخنرانان.
همهی این جملاتِ آغازین، ما را وادار میکنند که به جلو خم شویم، گوشمان را تیز کنیم و از خود بپرسیم سخنران ما را به کجا خواهد برد. آنها خیلی سریع سرِ اصل مطلب رفتهاند و با ایجاد تعلیق، حس اشتیاق و کنجکاوی ما را برانگیختهاند. همهی این جملات توجه سر پایین را به خود جلب میکنند.
شنوندگان را مخاطب قرار دهید
بعد از اینکه با شروعی کوبنده توجه شنوندگان را جلب کردید، آنها را مخاطب قرار دهید. دربارهی اهداف، انگیزهها و نگرانیهایشان حرف بزنید. تحریک کردن و نشانه گرفتن اضطراب مخاطب، از مهمترین تکنیکهای سخنرانان موفق است.خیلی از شرکتهایی که میشناسم از یکی از عناصر ترس، ناامنی یا تردید برای ترغیب مشتریان به خرید محصولاتشان استفاده میکنند. حتی وجود یکی از این عوامل توجه ما را به خود جلب میکند و وقتی به سراغمان میآید، حس عجیبی در سینهمان احساس میکنیم.
در شروع از موضوعات و جملات ملموس استفاده کنید
از زبان و جملاتی استفاده کنید که برای شنوندگان قابل درک باشند. از همان ابتدا آنها را درگیر جملات انتزاعی یا مفاهیم آکادمیک نکنید. بهتر است دانش خود را مخفی نگه دارید. بهترین راه برای وارد شدن به موضوع استفاده از تکنیک داستانگویی است، چون ذهن ما طوری برنامهریزی شده که اطلاعات را از طریق داستان بهتر دریافت میکند. داستانی جالب تعریف کنید تا توجه مخاطبان را جلب کنید. به عنوان مثال، جملهی آغازین رابرت کندی، وقتی در قایقی بر روی رود «هادسون» سخنرانی میکرد را در اینجا میآورم. او با اشاره به سمت جنوب، اینگونه شروع کرد: «اگر شما به این مسیر نگاه کنید، کانالهایی را میبینید که میلیونها سال بزرگترین مکان تخمریزی برای تاسماهیها در دنیا بودهاند.»
البته وقتی به جایی که او اشاره میکرد نگاه میکردید، چیزی به جز آب آلودهی خاکستری رنگ نمیدیدید، هیچ تاسماهیای دیده نمیشد اما تصویری که در ذهن تداعی میشد، تصویر رودخانهای بود که تا چشم کار میکرد ماهیها در آن جست و خیز میکردند.
سپس، او بعد از این جمله، به صحبت دربارهی مشکلات رودخانهی هادسون پرداخت.