یکی از بزرگترین معضلاتی که همیشه باهاش درگیر بودم عدم تمرکز، در تمام زمان ها از کنکور گرفته تا پایان نامه و باز کنکور و حتی در کار. همیشه با این موضوع درگیر بودم اواخر علاوه بر عدم تمرکز پرش ذهنی هم چاشنی شد در آن واحد وقتی در مورد یک موضوعی صحبت میشد طرح های مختلف حول محور صحبت ها در ذهنم میچرخید.
مدت ها پیش در خصوص این موضوع کتاب های مختلفی خوندم یکی از اونها کتاب کار عمیق بود.
کتاب کار عمیق روی صحبتش ایجاد تمرکز بیشتر، مثال های زیادی از بزرگان عرصه های مختلف زده بود که هر کدوم به طرق و روشی برای اینکه بتونن اون کاری که مد نظرشون هست رو رقم بزنن مدتی در تنهایی سپری میکردند و بعد از مدتی با دستاورد مد نظر شون از غار تنهایی بیرون میان.
مثلا یونگ یکی از متفکران قرن ۲۰ : وقتی کارل یونگ قصد داشت علم روان کاوی را دگرگون کند، در جنگل برای خودش یک پناهگاه ساخت.
ولی آیا برای اینکه آدم میخواست به این مرحله برسه حتما باید برای خودش یه برج درست میکرد یا مثل وودی آلن باید خودش رو از قید و بند تکنولوژی رها کنه؟
چند باری تلاش کردم برای اینکه بتونم در تنهایی به تمرکز مد نظرم برسم، ولی قسمت مهم ماجرا اینجا بود که من حتی بلد نبودم چجوری باید این کار و انجام بدم.
همه این مثال ها تنها گرا ای بودند برای اینکه یک نفر بتونه نوع تنهایی خودش رو پیدا کنه.
دستاورد این چالش برای من این بود که بتونم از تنهاییام درست استفاده کنم، اونجاست که هم میتونم تمرکز کنم هم میتونم از تمام پرش های ذهنیام استفاده مفیدی داشته باشم، و اونجا بود که متوجه شدم منظور از تنهایی سپری کردن یعنی چی.
کال نیوپورت نویسنده کتاب با ظرافت مغز کلام رو به مخاطب میگه
گزیده ای از کتاب: در این کتاب، از توصیه های بی معنایی مثل این که اشخاص نباید در شبکه های اجتماعی باشند یا نباید اجازه بدهند حوصلهشان سر برود خبری نیست. کار عمیق راهنمای ضروری برای کسانی است که میخواهند در دنیایی پر از هیاهو و حواس پرتی با حفظ تمرکز به موفقیت برسند.