ویرگول
ورودثبت نام
F.NR
F.NR
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

آبی دریا

صخره های ساحل دریای کور ، دام مرگی را بر پرهیز عاشقانه ی دو بوسه آماده میکند ؛

خوش ترین لبخند را به وقت مردن در میان اشک ها هدیه میدهد !

آن آرزوی دل فریب باهم ماندن ، سرنوشت ما را تغییر داد ...

موج های وحشی اندوه رنگ ، راز عشقی ناشکیب را به وادی خیال برد .

دل های پراکنده ی دو تنهای بی نصیب ، بهشت خویش را به عذری که فضایی ندارد ترجیح داد !

بهشتی که آدم و حوا هم از آن طرد شدند ؛ و حال زمین از بدخواهی به ستوه آمده .!

روزهاست بیگانه سرایی ، فتنه ای بی تدبیر را به عشق مبتلا میکند ...

و امشب خیانت نفس گیر این دریا ، گوش خسته ام را پر از شعر و خاطره میکند !

دلم را به تپش های پرشتاب دچار میکند ...

و همچنان جنون وار موج ها به کشتی ضربه میزنند ...

امشب دنیا رو به اتمام است

اضطرابی بی پایان و آرامش سایه ها در ما تنیده میشود ؛

و در ناگهانی ترین لحظه ، آرزوی پرواز آرام آرام ما را خمار نوستالژی روز های خوب میکند ...

ما را مست مجادله ی عاشق و معشوق میکند و زمزمه میکند :

این حقیقی ترین اتفاق جهان است !

انگار دوست دارد زخم های خاموشم را در شهر تو به یاد آورم ؟..

به یاد آورم ثانیه هایم را به هر سطری که به اسم تو ختم میشد

به یاد آورم که نیمه دیگرم در دور دست ها به دست تو سپرده شده است

امشب شکوه بی دلیل آبی دریا ، زنده ماندن را پر از درد میکند ..!

پس بیا مردن را اراه کنیم ...

بالین تنهایی را رها کنیم ...

و با روح خود بی رحم باشیم ..!

بیا نفس هایمان را در تاریکی دریای این شب به جا بگذاریم

حال فقط یک سوال دارم ازت ؛

آیا با من همراه میشوی ؟

F.NR

آبی دریا
? نویسندگی یک هنر ابدیست ?
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید