قبل از اینکه بریم سراغ تست هایی که میشه از کاربر گرفت، باید این سوال رو بپرسیم که محصول ما تو چه شرایطی هست.
اگر محصول زنده باشه و کار بکنه، ممکنه بخوایم محصولمون رو ارزیابی کنیم و بر اساس فیدبک هایی که از کاربر میگیریم یه سری تغییرات رو اعمال کنیم. پس سراغ تست کاربرد پذیری میریم یا ممکنه که بخوایم از بین تغییرهایی که در نظرمون هست موثرترینش رو انتخاب کنیم و برای تصمیم گیری نیاز به اندازه گیری یه سری متریک ها داریم (مثلا conversion rate) پس میریم سراغ A&B test. اما اگه هنوز محصولی در کار نباشه چی؟
اگر در ابتدای فرآیند طراحی محصول باشیم، یکی از ابزارهایی که میتونیم ازش کمک بگیریم پرسشنامه است. اما پرسشنامه به درستی میتونه به سوال های ما پاسخ بده؟
پرسشنامه یکی از کم هزینه ترین ابزارهاییه که ما رو میتونه به طراحی بهتر محصول نزدیک کنه. اما هیچ راهی بدون چالش نیست.
اگر potential customer، (مخاطب هدفمون) به درستی به پرسشنامه ای که طراحی کردیم جواب بده، میتونیم به دیتای پرسشنامه مون اعتماد کنیم. اما چطور میتونیم به تعداد قابل قبولی از potential customer هامون دسترسی داشته باشیم؟ نمیخوام بگم نشدنیه اما هر چقدر هم چنل خوبی رو برای پخش کردن پرسشنامه انتخاب کنیم، باز هم احتمال اینکه پرسشنامه ما به دست potential customer هامون نرسه، زیاده.
خیلی وقتا برای قدردانی از زمانی که کاربرها برای کامل کردن پرسشنامه در اختیارمون قرار میدن، هدیه ای رو در نظر میگیریم. اما همین موضوع، احتمال اینکه شرکت کننده ها فقط به خاطر دریافت هدیه، پرسشنامه رو با جواب های رندوم و فکر نشده کامل کنن رو بالا میبره.
و اما مهم ترین چالش از نظر خودم:
فرض کنین که میخوایم محصولی رو برای دانش آموزان دوره متوسطه طراحی کنیم. پرسشنامه استانداردی رو آماده کردیم و به مخاطب های اصلیمون هم دسترسی داریم اما مخاطب ما ممکنه از سوال ها برداشت متفاوتی از برداشت ما داشته باشه یا متوجه معنی بعضی از سوال ها نشه و چون تجربه کار با محصول رو نداره، به خوبی نتونه با سوال ها engage بشه و در نهایت اطلاعات گمراه کننده ای رو به ما بده.
ناگفته نماند که پرسشنامه تو یه سری جاها میتونه حسابی به کمکمون بیاد و در زمان و هزینه صرفه جویی کنه. مثلا زمانی که محصول فعال و بزرگی داریم و نمیدونیم دقیقا کدوم قسمت از محصول نیاز به بازنگری داره. از طرفی هم شرایط گرفتن تست کاربرد پذیری رو از تمامی بخش ها نداریم. تو همچین موقعیتی میتونیم پرسشنامه ای رو طراحی کنیم و اگر جواب ها ما رو به قسمتی از محصول هدایت کرد، به طور مشخص روی همون بخش تمرکز کنیم.
دیتای پرسشنامه ای که از محصول فعال گرفته میشه، قابل اعتمادتره. چون کاربر با در نظر گرفتن تجربه ای که از استفاده از محصول ما داره به سوال ها جواب میده.
پس، چاره چیه؟
دیدن رفتار کاربر (observing) راه حل موثری هست و ما رو به جواب های کامل تر و مطمئن تری می رسونه. تست هایی که قبل از انجام high fidelity design میتونیم از کاربر بگیریم تا بتونیم رفتارشون رو مشاهده کنیم، به ''Early design test'' ها معروفن:
حواسمون باشه که:
(در پایان تست میتونیم از شرکت کننده ها سوال هایی رو بپرسیم و lead بیشتری بگیریم).
اینکه نحوه نمایش نتیجه تست به چه شکلی هست، بستگی به ابزاری داره که ازش استفاده میکنیم اما معمولا ابزارها، محتوا و اطلاعات مشابهی رو در اختیارمون قرار میدن (عکس های زیر از سایت optimal workshop هست).
در بخش اول، نگاه کلی به نتایج تست رو میتونین ببینین (تعداد کل افرادی که در تست شرکت کردن، میانگین زمانی که برای انجام دادن تست صرف شده و لوکیشن شرکت کننده ها و..)
دیتای پراکندگی و مسیرهایی که کاربر رفته رو میتونیم به ازای هر تسک بررسی کنیم.
Open card sorting
Closed card sorting
Hybrid card sorting
مدل Open card sorting مثل سوال های با پایان بازه (open-ended question). در این روش برخلاف روش های سنتی ای که جواب های ثابتی رو به ما میدن، میتونیم انتظار جواب های متفاوتی رو داشته باشیم. زمانی که میخواین وب سایتی رو برای اولین بار طراحی کنیم یا زمانی که میخواین وب سایتی که دارین رو بهبود بدیم،
میتونیم با روش Open card sorting با دیتاهای زیر برسیم:
در مدل closed card sorting، شرکت کننده ها باید کارت ها رو در گروه هایی که از قبل براشون مشخص کردیم دسته بندی کنن.
با روش Closed card sorting با دیتاهای زیر برسیم:
در مدل Hybrid card sorting شرکت کننده ها تعدادی از کارت ها رو در گروه هایی که تعیین کردیم دسته بندی میکنن. و کارت های باقیمانده رو در گروه هایی با لیبل انتخابی خودشون مرتب میکنن.
با روش hybrid card sorting با دیتاهای زیر برسیم:
حواسمون باشه که:
تعداد کارت ها بین ۵۰-۳۰ باشه (برای اینکه دیتای مفیدتری رو از کاربر بگیریم).
اگر برای گرفتن تست card sorting از ابزار های آنلاین کمک بگیریم معمولا کار تحلیل دیتا رو انجام میدن (برای مثال سایت optimal workshop دیتای تست رو به چند روش تحلیل میکنه: similarity matrix, Dendrograms, PCA و.. اما اگه خودمون بخوایم دیتای تست رو تحلیل کنیم، باید از چه مسیری بریم؟
در closed card sorting، چون دسته بندی ها رو از قبل تعیین کردیم کارمون راحت تره ونیازی به انجام این مرحله نیست. اما در open card sorting و hybrid card sorting نیاز داریم که از بین جواب ها دسته بندی های متداول رو پیدا کنیم.
یک جدول بسازیم. ردیف های جدول رو کارت ها و ستون های جدول رو دسته بندی های متداول تشکیل میدن. در جدول کافیه که مشخص کنیم چند نفر از شرکت کننده ها کارت مورد نظر رو در کدوم دسته بندی قرار دادن.
برای به دست آوردن درصد تعداد افرادی که یک کارت رو در یک دسته بندی قرار دادن، کافیه که هر کدوم از عدد هایی که نوشتیم رو به تعداد کل شرکت کننده ها تقسیم کنیم. برای اینکه بتونیم در ادامه راحت تر تصمیم بگیریم و سرعتمون رو هم بیشتر کنیم، میتونیم از اعدادی که درصد کمتری از ۱۰ رو میسازن چشم پوشی کنیم.
در هر گروه کارت ها رو بر اساس بیشترین درصد مرتب کنین. مثلا در گروه ۱، بیشترین درصد برای کارت های ۳ و ۱۱ هست. همین کار رو برای بقیه گروه ها انجام میدیم.
گروه ها و درصد کارت ها رو بررسی و مقایسه کنیم.
براساس مقایسه هایی که انجام دادیم، ممکنه که لازم باشه تغییراتی رو در دسته بندی های سایت ایجاد کنیم.
وقتی صفحه ای رو دیزاین میکنیم ( مثلا لندینگ پیج یا صفحه اصلی سایت) برامون مهمه که کاربرامون بتونن چیزی که به دنبالش هستن رو به راحتی پیدا کنن (مثلا دکمه ثبت نام یا CTA هایی که مهم هستن). با first click testing میتونیم دیزاین هامون رو حتی در سطح وایرفریم تست کنیم.
ما به کمک first click testing میتونیم:
اینکه نحوه نمایش نتیجه تست به چه شکلی هست، بستگی به ابزاری داره که ازش استفاده میکنیم اما معمولا ابزارها، محتوا و اطلاعات مشابهی رو در اختیارمون قرار میدن (عکس های زیر از سایت optimal workshop هست).
با توجه به هیت مپ و تسکی که تعریف کردیم و پراکندگی تعداد کلیک های شرکت کننده ها میتونیم متوجه بشیم که نقاط قوت و ضعف دیزاین کجاها هستن و اگر لازم بود، تغییرشون بدیم.
دیزاینی که با دیتا جلو بره، میتونه جلوی هدر رفتن انرژی و زمان رو بگیره. user- friendly هست و قانع کننده. اما قدم اول، انتخاب روش درست برای تست گرفتنه.
تا حالا از Early design tests استفاده کردین؟ از تجربه هاتون بگین برام.
امیدوارم که این مطلب بتونه بهتون کمک کنه. منتظر فیدبک هاتون هستم.