چند روز قبل یکی از همکاران رو کرد به من و گفت: «این روزها مد شده که بهجای تنوین، ن مینویسن.»
گفتم: «بله و بعضی از نویسندهها و مدرسها هم سعی دارند که این رو رواج بدن.»
گفت: «آخه این چه کاریه؟!»
«دقیقا، این چه کاریه؟!»
چند وقت قبل سر همین موضوع با یکی از دوستان بحث مفصلی داشتم که به نتیجهای نرسید. گفتم چرا حتماً را حتمن مینویسی؟
نطق غرایی برایم ایراد کرد که چرا باید بچههای ما همیشه بهخاطر تنوین و صداهای چندشکلی و حتیها و موسیها غلط املایی داشته باشند و... . ما باید شروع کنیم به درستنوشتن کلمات تا کمکم همه به آن عادت کنند.
با خودم تصور کردم که اگر بنویسیم: «مریز، نزیف، زالم، لسه، سابون، تعتیل و...» چه میشود؟
سارا گفت: «اونوقت چند سال بعد دیگه هیچ جوون و نوجوونی نمیتونه کتابای چندسال قبل رو بخونه و باید رمزگشایی بشن.»
وقتی که کتابهای درسی بچههایمان با این رسمالخط نوشته شدهاند و تدریس میشوند، اینطور نوشتن کلمات از طرف ما بیشتر باعث گیجی آنها میشود و نمرۀ املایشان از هجده به یازده میرسد.
بعد آنهایی که از تنوین خوششان نمیآید، چه اصراری دارند که از فعلا و معمولا و حتما و... استفاده کنند، خب از معادلهایشان استفاده کنند و هم خیال ما و هم خیال خودشان را راحت کنند.
بهجای فعلا بنویسند: در حال حاضر، حالا، اکنون.
بهجای معمولا بنویسند: طبقمعمول، هماره.
بهجای حتما بنویسند: بیشک، بیگمان، بهطور حتم.
بهجای قطعا بنویسند؛ صددرصد، بهیقین، بهطور قطع.
و... .