فاطمه رحمتی
فاطمه رحمتی
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

زن بلوچ و هنر سوزن‌دوزی

زن بلوچ و هنر سوزن‌دوزی

شاید شما و خیلی‌های دیگر فقط اسمی از زن بلوچ شنیده باشید، یا عکسی از او و لباس رنگارنگ سوزن‌دوزی‌اش دیده باشید و با دیدن آن‌همه نقش و رنگ و زیبایی انگشت حیرت به عکس کشیده‌ و خالق آن را تحسین کرده‌اید.
من یک زن بلوچم، زنی که از نزدیک، آن زنان بلوچ سوزن‌دوز را دیده‌ام. زنانی که وقتی متولد می‌شوند و پا به این دنیا، دنیای کوچک ما زنان بلوچ می‌گذارند، واژه‌های سوزن‌دوزی، رنج و سکوت روی بدنشان حک می‌شود. با همین واژه‌ها رشد می‌کنند و جزئی از وجودشان می‌شود.
دخترک سوزن‌دوز بلوچ پای برهنه روی ریگزارها می‌دود و خنده‌اش توی باد، لای نخل‌ها و بوته‌های خشک گم می‌شود. دخترک سوزن‌دوز بلوچ هنوز آرزو نکرده که آرزویش فقط روی پارچه با سوزن نقش زده می‌شود و بعد زن بلوچ دیگر هیچ نمی‌فهمد که چه آرزویی داشته است. آرزوهایش رنگ و نقش و زیبایی می‌شوند برای زنان دیگر.
زن سوزن‌دوز بلوچ سکوت می‌کند و صبوری از او می‌زاید، وقتی که همسرش بیکار است. وقتی که مجبور است سوخت‌بری کند. وقتی که همسرش با بوی گازوئیل می‌آید، وقتی که دیگر نه خبری از بوی گازوئیل است و نه خبری از مردش. وقتی که مجبور است از کلۀ سحر تا آخر شب سوزن‌دوزی کند تا شکم بچه‌هایش را سیر کند. وقتی که صدایی ندارد، وقتی که رویایی ندارد و وقتی که هیچ ندارد.
وقتی که دیگران از هنر دست زن سوزن‌دوز بلوچ لذت می‌برند و با آن لباس‌های زیبا به دیگران فخر می‌فروشند، برای زن سوزن‌دوز بلوچ از این هنر زیبا فقط انگشتان پینه‌بسته‌ و سوی رفتۀ چشمانش می‌ماند.
بله هنر سوزن‌دوزی در ذات دختر بلوچ نهادینه شده است و او پیش از هرکاری آن را می‌آموزد و بعد با آن نان می‌خورد با آن کفش می‌خرد و با آن پیر می‌شود و با آن می‌میرد.

زن بلوچزننقش زنهنرسوزندوزی
عاشق نوشتن هستم و دوست دارم خوانده شوم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید