پارسال بعد اعلام نتایج کنکور سراسری شروع کردم به سرچ کردن راجع به دانشگاه های مختلف ولی خب اساسا هیچ محتوای درست و حسابی پیدا نمیشد تا بتونم یک دانشگاه رو کامل بشنوسم.من دلم میخواست بدونم دانشگاهی که قراره برم چه شکلیه؟چقدر سبزه؟چقدر بزرگه؟ولی انتخاب رشته شده بود برام مثل خریدن یک هندونه ی دربسته!فکر کن چمدوناتو جمع کنی بری به ناکجا!
همون روزا بخودم قول دادم دانشجوی هرجا که شدم اطلاعات لازم رو در مورد اون دانشگاه بعلاوه چندتا عکس در اختیار بقیه هم بذارم و حالا هم الوعده وفا:)
دانشگاه علوم پزشکی بابل برعکس دانشگاه نوشیروانی جای خیلی خوبی نیست.یعنی شما برای دسترسی به یک سری امکانات شهر بابل مثل رستوران و کافه و کتابفروشی های خفن و... باید بیست دیقه تا نیم ساعت پیاده روی کنید یا اسنپ بگیرین و ده دقیقه ای برسین!
+برای دریا هم باید برید بابلسر که با ماشین میگن یه 20 دقیقه ای راهه!
از قشنگیای داخل دانشگاه هرچی بگم کم گفتم.عرضم به خدمتتون که این دانشگاه درواقع یک باغ مرکبات بزرگ به همراه چندتا کاخه که یه چند تا ساختمون بیریخت دیگه کنار این همه قشنگی ساختن و تبدیلش کردند به دانشگاه!اون کاخی که تو تصویر اول دیدید پژوهشگاه و کتابخونه است و میتونید عضو شید ولی خب عموما هر کی از کتابخونه و سالن مطالعه ی دانشکده خودش استفاده میکنه.
دانشکده پزشکی و دانشکده ی پرستاری مامایی تقریبا در مرکز دانشگاه قرار داره و سایر دانشگاه دور و بر اینا...دانشکده توانبخشی و دانشکده ی پیراپزشکی کنار هم دیگه و تقریبا پشت دانشگاه قرار دارن ولی خب یک محوطه ی کوچیک و یه تریای خوب دارن برای اوقات فراغت.دانشکده دندانپزشکی هم خیلی دوره و میشه گفت یک در جداگونه داره که رو به همین چاله میدون باز میشه:)
سلف و تریای مرکزی و باشگاه و ساختمان ریاست و مسجد و... هم تقریبا کنار همن و در مرکز دانشگاه قرار دارند.
+بخش پردیس بینالملل هم کلا خارج دانشگاه قرار داره.
+اینو هم بگم که در جریان باشید عصرا وقتی دانشجو ها کم کم دانشگاه رو خالی میکنن موجودات زنده ی دیگه ای از فضای دانشگاه استفاده میکنن به نام شغال ها!البته یه سری سگ ولگرد و یه چند عدد روباه و خارپشت و مار هم در کنارشون از امکانات استفاده میکنن.در نتیجه خیلی سعی نکنین از طبیعت بکر دانشگاه دیدن کنید خصوصا شب ها:)
ولی خب روز ها برید پرتقال بخورید کیفشو کنین.بر دانشجو حلال است حلال:)
خب بنده دربارهی خوابگاه پسران اطلاعی ندارم فقط میدونم وضعیتشون از ما خیلی بهتره هرچند خوابگاهشون خارج از دانشگاه هست و صبحا باید بجنبن تا به اتوبوس دانشگاه برسند.اما خوابگاه دختران داخل دانشگاه هست و صبحا میتونن ده دقیقه ای پیاده خودشون رو به کلاسا برسونند و شب ها نباید دیرتر از 8 شب بیرون باشند.
سال اول شما رو میبرن تو یک ساختمون درب و داغون به اسم نوین و خلاصه که همه جور امکاناتی باید با خودتون ببرید یا حداقل تو خود بابل بخرید.اتاقای شیش نفره بعلاوه یه فرش و شوفاژ و پنکه و یخچال همین. آشپزخونه مشترکه و جز اجاق گاز و سینک ظرفشویی چیزی نداره،ظرف های مورد نیاز رو با خودتون بیارید مخصوصا اگه بدغذا باشین و غذای دانشگاه رو نپسندین مجبور میشید برا خودتون آشپزی کنید.
+دستشویی و حموم رو هم هر صبح تمیز میکنند نگران بهداشتش نباشید.
+سالن مطالعه ، یک سوییت فرهنگی و یک سوییت ورزشی هم داریم اگه خدا بخواد!
+حیاط خوابگاه هم بسی بزرگه و جون میده برای دویدن و بازی کردن،تاب هم به اندازه ی کافی موجود است. جدیدا هم شنیدم دوچرخه آوردن که دیگه این یک مورد منتهای آرزوهامه:)
نگران نباشید نمیذارن گشنه بمونید.از مرغ و گوشت و ماهی و برنج به اندازه ی کافی در هفته میخورید. هزینهی غذا هم خیلی کمه،هر وعده 1500 تومن که باید از قبل سفارش بدید.اگر هم غذاهای دانشگاه رو دوست نداشتید دست به کار بشید و برا خودتون یه چیزی سروهم کنید.خوابگاه فرصت خوبی برای یادگرفتن آشپزیه!
والا برای من سطح علمی دانشگاه اصلا اولویت نبود چون برای من اساسا نشستن سرکلاس درس برابری کامل داره با هدر دادن وقت!ولی خب بطور کلی باید بگم که استاد بد و خوب همه جا پیدا میشه.استادایی داریم که تمام طول ترم بچه ها در حال ستایش کمالاتشون هستن و استادایی که بچه ها منتظرن تا کلاسا تموم شه و با اکانت فیک براشون کلمات گوهربار بفرستن!(نوع دوم بیشتره)شما هم خیلی خودتون رو اذیت نکنین استاد سوال خارج از جزوه دربیاره یا نمره های عجیب و غریب بهتون بده در نهایت شما کار خاصی از دستتون برنمیاد. به دانشگاه متکی نباشید و در هر رشته ای هستید از اینترنت و محتواهای نابش غافل نشید.
+امکانات آزمایشگاهی اش خوبه یا شاید چون من جای دیگه ای رو ندیدم فکر میکنم خوبه!