به گذشته برگردیم، به ۱۴ مهر سال ۱۳۴۱، آنجایی که دولت ایران قانونی را تحت عنوان انجمنهای ایالتی و ولایتی تنظیم کرد. بر اساس این قانون شرط مسلمان بودن و سوگند به قرآن کریم برای منتخبین مردم برداشته شد. پس از آن، علمای اسلام از جمله امام خمینی رحمة الله، با این اقدام حکومت پهلوی مخالفت کردند. امام خمینی (ره) که این تصویبنامه را خطری برای دین اسلام و نفوذ بهائیت در مناصب حکومتی میدید، تلگرافی اعتراضی، به شاه پهلوی ارسال کرد. با افزایش تلگرافها و فشارها از سوی علما، بالاخره اسدالله علم در ۷ آذر همان سال لغو این قانون را اعلام کرد. پس از این، حرکتی بر علیه پهلوی به رهبری امام خمینی آغاز شد.
در نتیجه این حرکت، حدود ۱۷ سال بعد انقلاب اسلامی ایران به دست مردم و رهبری امام خمینی در ۲۲بهمن سال ۵۷ به پیروزی رسید و پس از رأی مردم، جمهوری اسلامی شکل گرفت. این حوادث نشاندهندة علاقه مردم ایران به اجرای احکام الهی در جامعه است.
اما حالا، در سال ۱۴۰۱، عاملین دشمن به کمک عدهای فریبخورده به مقابله با احکام الهی و جمهوری اسلامی برخاستهاند؛ دقیقاً برخلاف همان چیزی که مردم ایران بهخاطرش انقلاب کردند. راهپیمایی 13 آبان و مراسم تشییع پیکر شهدای امنیت همنشان میدهد، مردم هنوز پای آرمانهای انقلاب ایستادهاند. این یعنی اغتشاشات اخیر مسیر غلطی را در پیش گرفته، مسیری که برخلاف خواسته عمومی ملت ایران است.
در حال حاضر هم باید اعتراض و انتقاد نسبت به عدم اجرای کامل قوانین اسلامی باشد، نه اجرای اسلام. یعنی اعتراض بیش از آنکه حق دشمنان ایران و دوستدارانشان در داخل باشد، حق مردم انقلابی است. مردمی که از ابتدای انقلاب همیشه زیر بار سختترین مشکلات بودهاند؛ نمونهاش شهید سید روحالله عجمیان، جوان بسیجی که زندگیاش را از طریق کارگری میگذراند، او در حالی جان خود را فدای انقلاب کرد که در سادهترینِ خانهها زندگی میکرد، انتقاد به جمهوری اسلامی حق چنین اشخاصی است. انتقاد حق آن خانم محجبهای است که مجبور است با قیمت بسیار بالایی یک چادر را خریداری کند تا حجابش را حفظ کند، یا آن جوان مؤمن انقلابی که وقتی تصمیم میگیرد ازدواج کند، باید از هفتخوان رستم عبور کند، یا آن مطالبهگری که نسبت به دزدیها و رانتخواری مسئولین انقلابینما دغدغه دارد و یا آن جوان مقید و بیکاری که پارتیبازی آقازادهها را میبیند، اما برای او کاری پیدا نمیشود و ازاینقبیل موارد و افراد.
پس اعتراض واقعی باید از سوی انقلابیها صورت بگیرد؛ همان کسانی که دغدغه اسلام را دارند، کسانی که برای این انقلاب هزینه دادهاند تا اسلام را در جامعه اجرا کنند. البته اینطور نیست که گروههای دیگر حق اعتراض نداشته باشند، نه! همهی گروهها از حق اعتراض برابر برخوردارند. اما اعتراضی که در آن، مخالفت با جمهوری اسلامی و ایجاد ناامنی نباشد. چرا که اینجا ایران است، اینجا مردم حکومت اسلامی تشکیل دادهاند، اینجا جمهوری اسلامی است؛ پس کسی که دغدغه اسلام و ایران را دارد، یقهی مسئولین خطاکار را میگیرد.
سید علی علمداری