با آغاز نامنویسی از کاندیداهای دولتِ زودرسِ چهاردهم، لحظهبهلحظه بر تبوتاب خیابانهای منتهی به میدان فاطمی افزوده میشود. در این میان، بد نیست کمی به عقب برگردیم و با مرور گذشته، به طرح سؤالاتی درباره دولت آینده بپردازیم. در فضای روابط خارجی، یکی از پرفرازونشیبترین و همچنین اثرگذارترین روابط بر سفره مردم، رابطه ما و آمریکا بوده است. پرداختن به تاریخچه مفصل این روابط از اهداف این یادداشت نیست؛ اما بهاجمال از آن هنگام که آمریکا، آمریکا بود و ایران ایران، این سرزمین عرصه قدرتنمایی این شیطان بزرگ بوده است. در چنین وضعیتی، انقلاب اسلامی مسیری نو در برابر ما ترسیم کرد. در رهگذر این معبر جدید، ما نیاز به بازتعریف نقش خود در دنیای پیرامون را خیلی زود پیدا کردیم. پس از کشوقوسهای فراوان و آزمودن آوردگاههای مختلف در نسبت با کدخدای دهکده جهانی، به توافقی ۱۲۳ صفحهای به نام برجام رسیدیم. قراردادی که بهزعم پدیدآورندگانش، طومار تحریمها را درهم پیچید، اقتصاد ایران را در مدار جهانی قرارداد و درب باغ سیب و گلابی را به روی ملت ایران گشود. حالآنکه منتقدان آن را مسمّی به اسمهایی همچون خسارت محض و درخت کاج کرده بودند که مهمترین دستاوردش هم مقداری بادمجان بود نه سیب و گلابی. حال اما با وضعیت فعلی منطقه و جهان، نحوه صحیح تعاملات ایران و آمریکا بیشازپیش ذهن فعالان این حوزه را به خود درگیر کرده است. ما نیز این سؤال را به یکایک نمایندگان کرسی ریاستجمهوری ارجاع میدهیم: «در دولت احتمالی جنابعالی، روابط ایران و آمریکا چگونه خواهد بود؟ لطفاً بهتفصیل توضیح دهید.»