تحلیلی از تقابل خون و شمشیر در غزه
کربلا به جهانیان اثبات کرد خون بر شمشیر پیروز است. قیام عاشورا نمایانگر این واقعیت است که گروهی اندک اگر با نیت الهی در راه خدا قدم بردارند، به هدفشان دست می یابند؛ حتی اگر بهای این هدف خون خود و عزیزانشان باشد. اما بیش از ۱۰ ماه است که کربلایی دیگر در گوشه ای از جهان در حال رقم خوردن است. غزه در این ۱۰ ماه بیش از ۳۷ هزار شهادت را به طور مستقیم به چشم خود دیده است. این آمار فقط شهیدانی که مستقیم با آتش عداوت صهیونیستی به خون غلتیده اند را حکایت میکند. این در حالی است که طبق تخمین های سازمانهای بین المللی آمار شهدایی که براثر شرایط جنگ جانشان را از دست داده و یا خواهند داد، چندین برابر میباشد. ماه هاست که به طور روزانه شاهد شهادت علی اصغرها و علی اکبرها در باریکه غزه هستیم. خانواده هایی که همه هست و نیستشان را برای مقابله با ظالم ترین و بیرحم ترین دشمن بشریت به میدان آوردهاند. همین خانواده ها هستند که با پریر شدن عزیزانشان مانع از دستیابی رژیم صهیونیستی به اهدافش شدهاند. نتانیاهو د در ابتدای یورش به غزه سه هدف برای اسرائیل اعلام کرد. ۱. بازگرداندن اسرای اسرائیلی ۲.نابودی کامل حماس ۳.ایجاد اطمینان از عدم بازگشت غزه به حالت قبل تا امروز که با تمام ادعاهای امنیتی و نظامی شان و با تمام حمایتهای مستقیم و غیر مستقیم، متحدانی مثل آمریکا نه تنها نتوانستهاند تمام اسرا را پیدا کنند بلکه بسیاری از آنها را هم با آتش بمبارانهای خود به کام هلاکت کشاندهاند. این درحالیاست که قسمت زیادی از باریکه غزه را شخم زدهاند. بمباران های بیامان و پی در پی هنوز هم نتوانستهاند قدرت نظامی و اطلاعاتی حماس را نابود کنند؛ اما شاید بتوان گفت هدف سوم به نحوی دیگر محقق شدهاست. غزه درگیر به حالت قبل برنمیگردد، غزه دیگر هیچ وقت زیر بار سلطه اسرائیل نخواهند رفت. مردم غزه آموخته اند با ایستادگی و مقاومت میتوان تمام ابر قدرت های پوشالی را شکست داد. آنها به خوبی میدانند که هیچ گزینهای جز مقاومت نمیتواند آنها را از دستان دیو صهیونیسم نجات دهد.
اما عدم بازگشت به گذشته مختص غزه و مردمش نیست. جهان هم دیگر به هفت اکتبر باز نمیگردد. همه جهان به چشم خود بیرحمی، سنگدلی، سفاکیت و ظلم رژیم صهیونسیتی را دیدند. این جنایتها و ظلمها آنقدر واضح است که هیچ آزادهای در هیچ کجای دنیا نمیتواند چشمان خود را به روی آنها ببندد. همین حس مشترک بین انسانهایی که حداقلی از وجدان را دارند باعث ایجاد یک حس همدلی قوی در سراسر جهان شد.حسی که دانشجویان غربی را به تحصن در دانشگاههای آمریکا و اروپا میکشاند و جوانان شرقی را تظاهرات در خیابانهای ژاپن.
همدردی با مستضعفین غزه به مردم و دانشجویان محدود نماند. فشار افکار عمومی، نهادهای بینالمللی، دولتهای شرقی و غربی و حتی حامیان اسرائیل را هم مجبور کرد که واکنش نشان بدهند. از محکومیتهای مکرر رژیم صهیونیستی و سران سفاکش در دادگاه بینالمللی لاهه و سازمان بینالملل گرفته تا به رسمیت شناختن فلسطین توسط دولتهای ایرلند، نروژ، اسپانیا و ارمنستان مثالهایی هستند برای جو عمومی شکل گرفته بر ضد صهیونیسم. خون مظلوم آنقدر قوی هست که بتواند کاخ ظالم را ویران کند. مقدمات این ویرانی را در اختلافات بین اسرائیل و حامیانی مثل آمریکا میتواند دید. حتی سران رژیم صهیونسیتی هم دیگر بر سر ادامه این کشتارها اتفاق نظر ندارند. جداییهای مکرر از کابینه نتانیاهو به این دلیل است که حتی کودککشانی مثل کانتر و آیزنکوت دلیلی برای ادامه این جنگ جز جاهطلبیهای نتانیاهو نمیبینند. حتی افسران عالی رتبه نظامی و امنیتی اسرائیل هم به فکر استعفاء هستند. همه این مخالفتها برای این است که حتی سران آمریکا و خود اسرائیلی ها هم به فکر پایان این جنگ افتادهاند.
همانطور که در طول تاریخ خون بر شمشیر پیروز بوده است سفاکان و جنایتکاران هم هیچ حد و مرزی برای حماقتها و جنایتهای خود قائل نبودهاند. این مشابهت را در قاتلانی مثل یزید و ابن زیاد که پس از کربلا هم دست ظلم برنداشتند قابل مشاهده است. حتی امروز هم سفاکان و سفیهانی مثل نتانیاهو و گالانت هنوز از گرداب غزه بیرون نیامدهاند، فکر برافروختن آتش جنگ در لبنان هستند.اما این بار اردوگاه سیدالشهداء هم قدرت دارد هم گستردگی . اردوگاهی که در طول جنگ اتحاد خود را از یمن و شامات گرفته تا عراق و ایران به رخ جهانیان کشید. شاید خداوند مقدر کرده است که سران صهیونیست نابودی خودشان را به دستان خودشان در جنگی گستردهتر رقم بزنند! در هر حال حزبالله آماده جهاد است.