کمتر از یک ماه مانده به انتخابات مجلس شورای اسلامی. از اکنون نیز اخبار مرتبط با نمایندگان و آرا و صندلیها در صدر و رأس بعضاً خبرها قرار گرفته. اما باید بدانند کاندیدهای مجلس شورای اسلامی که تکتک این صندلیها که برای کسب آن قدم جلو نهادهاند از خون تشکیل شده و چه بسیار جنگیدند کسانی که تشکیل دهند نظامی بر اساس اسلام و رأی مردمی و اینکه کشور خودشان به دست خودشان آباد شود و استقلال و آزادی را برای این جامعه پس از سالها فرو رفتن در باتلاق سلطنت و فساد و ظلم به ارمغان آورند.
حال باید بدانند که قیمت این صندلیها چقدر است. شاید اگر خردمندانه قدم جلو نهاده باشند عزمشان از گذشته راسختر شود و حواسشان جمعتر گردد. ما نیز باید بدانیم انتخابات مخصوص یک گروه و حزب یا قوم نیست ولو در بوقوکرنا کنند که فلان حزب را حزب حاکم حذف کرده و انتخابات به انتصابات بدل گشته و... چرا؟ چون حتی در همین شرایط نیز بسیاری هستند که با تفکر موجود و فعلی که در مجلس کنونی وجود دارد متفاوت فکر میکنند. همه باید بیایند حتی کسی که میگوید من سیاسی نیستم و ربطی به من ندارد. زیرا اصلاً کسی که در جامعه زندگی میکند، سیاسی است و انسان، ذاتاً سیاسی است و البته مفهوم سیاسی بودن در اینجا مترادف با حیله و پلید کاری نیست؛ بلکه سیاسی بودن یعنی دغدغه داشتن برای حفظ استقلال و آزادی جامعه با انتخاب درست مسئولین آن.
تمام ملت ایران در این مهم سهیم هستند. زیرا این مملکت مال و دارایی ملت ایران است و ملت ایران فقط در آن نقش خود را ایفا میکنند نه ملل دیگر.
ملت یک مفهوم همبستگی و پیوستگی اجتماعی را درون خود دارد و با کلمه مردم فرق میکند. ملت از انسجام اجتماعی بالایی برخوردار است و یک کل را دربر میگیرد.
البته منکر این نیستیم که بسیاری هستند با ادعای نوکری مردم میآیند و ارباب مردم میشوند.
آنان باید بدانند عواقب مسئولیت به این سادگیها نیست و در قیامت در پیشگاه همه با دست بسته در زنجیر محشور میشوند که اگر خطاکار بوده باشند زنجیری بر زنجیرهایشان افزوده میگردد.
اگر کسی پا به این عرصه میگذارد، باید در خود چنین ویژگی و ظرفیتی را ببیند و احساس مسئولیت نسبت به تمام ملت داشته باشد نه اینکه بعد از راهیابی و بهدستآوردن یک کرسی از بهارستان، دیگر ارتباط خود را با مردم قطع نموده و کارها را بهسوی منافع شخصی خودش براند.
شاید برخی خدمتشان به مردم در این حد باشد که عضو علیالبدل یک شورای شهر باشند و کارهای مفید بسیار زیادی را انجام دهند؛ ولی همین که به مجلس بیایند، کار را خراب کنند و ظرفیتشان در این حد نباشد.
در اینکه چه کسی اصلحتر است برای کاندید شدن، پس از شورای نگهبان، این مردم هستند که باید زمینههای گذشته یک کاندید را سنجیده و طبق آن رأی دهند و در مورد بقیه کاندیدا نیز به سابقه علمی و فرهنگی و سیاسی و…آنان توجه کنند.
این حافظه تاریخی، باید در زمان انتخابات به یادمان بیاید و دوباره با فریادها و فریبهای یک حزب خاص که گوش فلک را کر میکند، چشم و گوش بسته، رأی مهم و اساسی خود را هدر ندهیم.
هوشمندانه، عملکرد درستی از خود نشان دهیم و بر اساس کارآمدی و شایستگی و تخصص و تعهد رأی دهیم. متخصص بودن و متعهد بودن دو نکته مهم و پایهای است که طبق آن میتوانیم رأی خود را بدهیم.
در اصل هشتاد و چهارم قانون اساسی جمهوری اسلامی آمده است که: «هر نماینده در برابر تمام ملت ایران مسئول است»
نمایندهای شایسته است، که مسئولیتپذیر باشد و نسبت به مسائل کشور و ملتش، بیتفاوت نباشد و تمام تلاشش صرفاً برای حوزه انتخابیه خودش نباشد. در مجلس بیشتر از مدرک دکترا و فوق دکترا داشتن، یک گوش شنوا و چشم بینا و زبان گویا و بینش بالا، مورد نیاز یک نماینده است که دلسوز مملکتش باشد و با دلوجان کار کند.
نباید از صرف مدرک دکتری یک نماینده دفاع کنیم و آن را ملاک درستی و حقیقت قرار دهیم؛ بلکه یادآور این سخن حضرت امام بشویم که میفرمایند: «نمایندگانی متعهد، متفکر و دلسوز به ملت و خصوص طبقه مستضعف و خدمتگزار به اسلام و مسلمین در مجلس شورای اسلامی بفرستید.» همچنین در سخنان ایشان آمده است که باید به اشخاصی که احتمال انحراف در آنان میرود رأی ندهند، چه احتمال انحراف عقیدتی و یا اخلاقی. آری این حدود و ثغورها باید همانند یک شاقول بنایی به ما کمک کند که دقت خود را بکار ببریم که چه کسی را قرار است، به نمایندگی از خود، جهت تصمیمگیری و قانونگذاری حل امور به مجلس بفرستیم.
حسین طالبی