ویرگول
ورودثبت نام
نشریه فتح
نشریه فتح
خواندن ۴ دقیقه·۷ ماه پیش

صندلی‌های سبز یا خونی

کمتر از یک ماه مانده به انتخابات مجلس شورای اسلامی. از اکنون نیز اخبار مرتبط با نمایندگان و آرا و صندلی‌ها در صدر و رأس بعضاً خبرها قرار گرفته. اما باید بدانند کاندید‌های مجلس شورای اسلامی که تک‌تک این صندلی‌ها که برای کسب آن قدم جلو نهاده‌اند از خون تشکیل شده و چه بسیار جنگیدند کسانی که تشکیل دهند نظامی بر اساس اسلام و رأی مردمی و اینکه کشور خودشان به دست خودشان آباد شود و استقلال و آزادی را برای این جامعه پس از سال‌ها فرو رفتن در باتلاق سلطنت و فساد و ظلم به ارمغان آورند.

حال باید بدانند که قیمت این صندلی‌ها چقدر است. شاید اگر خردمندانه قدم جلو نهاده باشند عزمشان از گذشته راسخ‌تر شود و حواسشان جمع‌تر گردد. ما نیز باید بدانیم انتخابات مخصوص یک گروه و حزب یا قوم نیست ولو در بوق‌وکرنا کنند که فلان حزب را حزب حاکم حذف کرده و انتخابات به انتصابات بدل گشته و... چرا؟ چون حتی در همین شرایط نیز بسیاری هستند که با تفکر موجود و فعلی که در مجلس کنونی وجود دارد متفاوت فکر می‌کنند. همه باید بیایند حتی کسی که می‌گوید من سیاسی نیستم و ربطی به من ندارد. زیرا اصلاً کسی که در جامعه زندگی می‌کند، سیاسی است و انسان، ذاتاً سیاسی است و البته مفهوم سیاسی بودن در اینجا مترادف با حیله و پلید کاری نیست؛ بلکه سیاسی بودن یعنی دغدغه داشتن برای حفظ استقلال و آزادی جامعه با انتخاب درست مسئولین آن.

تمام ملت ایران در این مهم سهیم هستند. زیرا این مملکت مال و دارایی ملت ایران است و ملت ایران فقط در آن نقش خود را ایفا می‌کنند نه ملل دیگر.

ملت یک مفهوم همبستگی و پیوستگی اجتماعی را درون‌ خود دارد و با کلمه مردم فرق می‌کند. ملت از انسجام اجتماعی بالایی برخوردار است و یک کل را دربر می‌گیرد.

البته منکر این نیستیم که بسیاری هستند با ادعای نوکری مردم می‌آیند و ارباب مردم می‌شوند.

آنان باید بدانند عواقب مسئولیت به این سادگی‌ها نیست و در قیامت در پیشگاه همه با دست بسته در زنجیر محشور می­شوند که اگر خطاکار بوده باشند زنجیری بر زنجیرهایشان افزوده می­گردد.

اگر کسی پا به این عرصه می‌گذارد، باید در خود چنین ویژگی و ظرفیتی را ببیند و احساس مسئولیت نسبت به تمام ملت داشته باشد نه اینکه بعد از راهیابی و به‌دست‌آوردن یک کرسی از بهارستان، دیگر ارتباط خود را با مردم قطع نموده و کارها را به‌سوی منافع شخصی خودش براند.

شاید برخی خدمتشان به مردم در این حد باشد که عضو علی‌البدل یک شورای شهر باشند و کارهای مفید بسیار زیادی را انجام دهند؛ ولی همین که به مجلس بیایند، کار را خراب کنند و ظرفیتشان در این حد نباشد.

در اینکه چه کسی اصلح‌تر است برای کاندید شدن، پس از شورای نگهبان، این مردم هستند که باید زمینه‌های گذشته یک کاندید را سنجیده و طبق آن رأی دهند و در مورد بقیه کاندیدا نیز به سابقه علمی و فرهنگی و سیاسی و…آنان توجه کنند.

این حافظه تاریخی، باید در زمان انتخابات به یادمان بیاید و دوباره با فریادها و فریب‌های یک حزب خاص که گوش فلک را کر می‌کند، چشم و گوش بسته، رأی مهم و اساسی خود را هدر ندهیم.

هوشمندانه، عملکرد درستی از خود نشان دهیم و بر اساس کار‌آمدی و شایستگی و تخصص و تعهد رأی دهیم. متخصص بودن و متعهد بودن دو نکته مهم و پایه‌ای است که طبق آن می‌توانیم رأی خود را بدهیم.

در اصل هشتاد و چهارم قانون اساسی جمهوری اسلامی آمده است که: «هر نماینده در برابر تمام ملت ایران مسئول است»

نماینده‌ای شایسته است، که مسئولیت‌پذیر باشد و نسبت به مسائل کشور و ملتش، بی‌تفاوت نباشد و تمام تلاشش صرفاً برای حوزه انتخابیه خودش نباشد. در مجلس بیشتر از مدرک دکترا و فوق دکترا داشتن، یک گوش شنوا و چشم بینا و زبان گویا و بینش بالا، مورد نیاز یک نماینده است که دلسوز مملکتش باشد و با دل‌وجان کار کند.

نباید از صرف مدرک دکتری یک نماینده دفاع کنیم و آن را ملاک درستی و حقیقت قرار دهیم؛ بلکه یادآور این سخن حضرت امام بشویم که می‌فرمایند: «نمایندگانی متعهد، متفکر و دلسوز به ملت و خصوص طبقه مستضعف و خدمتگزار به اسلام و مسلمین در مجلس شورای اسلامی بفرستید.» همچنین در سخنان ایشان آمده است که باید به اشخاصی که احتمال انحراف در آنان می‌رود رأی ندهند، چه احتمال انحراف عقیدتی و یا اخلاقی. آری این حدود و ثغور‌ها باید همانند یک شاقول بنایی به ما کمک کند که دقت خود را بکار ببریم که چه کسی را قرار است، به نمایندگی از خود، جهت تصمیم‌گیری و قانون‌گذاری حل امور به مجلس بفرستیم.


حسین طالبی

ملت ایرانمجلسانتخاباتجمهوریت
نشریه فتح | بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه‌السلام
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید