
وقایع مختلف در طول تاریخ و حتی در عصر کنونی گاهی آن قدر پیچیده میشوند که اگر آنها را بهصورت ریشهای بررسی نکنیم، جایگاه شهید و جلاد را جابهجا میکنیم. وقتی تحولات را از بالا نبینیم، خطای محاسباتی ما، موفقیت را از ما دور میکند و این امر مصداق داخلی و خارجی بسیار دارد.
انگلستان را میتوان بیتردید مادر پلید غاصبان کنونی سرزمین فلسطین دانست، با آغاز قرن 20 و در خلال جنگ جهانی اول آنها از یکطرف قول هم بستر شدن با اعراب را میدادند و از سوی دیگر در پشت پرده با صهیونیستها برای تسلیح و غصب فلسطین همکاری میکردند. در سال 1917 بود که بالفور اعلامیه قلدرانه خود را صادر کرد و بدون دلیل و منطق سرزمین فلسطین را موطن صهیونیستها خواند. پس از آن و در پایان جنگ جهانی دوم هم دروغ بزرگ هلوکاست و مظلوم نمایی مفسدین صهیونیست به کمک خیانتکاران انگلیسی آمد تا ضمن قیمومیت فلسطین آن را به سود اشغالگران مصادره کنند. این روند تا آنجا دنبال شد که لحظه شوم تاریخ رقم خورد، این لحظه همان سال 1948 بود که غده سرطانی اسرائیل در غرب آسیا ایجاد شد.
انگلستان که در جنگ دوم جهانی آسیب فراوان دیده بود و توانایی لازم برای حفظ ولد نامشروع خود را نداشت، با لابیگری صهیونیستهای آمریکایی، هم بستر خود یعنی آمریکا را پیدا کرد. آمریکا از این لحظه تاکنون عنوان پدری اسرائیل را یدک میکشد. البته بد نیست اشاره کنیم که این وقایع جدا از هم نیستند، به این معنا که آمریکاییها از همان جنگ جهانی اول به همراه متفقین، به دنبال ایجاد یک پایگاه قدرت در غرب آسیا و در نقطه حیاتی میان سه قاره اروپا، آفریقا و آسیا بودند.
آمریکا از بدو تأسیس اسرائیل، دست در دست این غده سرطانی گذاشت تا از آن محافظت کند. جنگهای اعراب و اسرائیل بهخوبی نشان میدهد که تسلیحات آمریکایی، قدرت سیاسی (حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل) و مالیات مردم آمریکا چطور در جهت حفظ اسرائیل استفاده شدند. رشد این فرزند نامشروع تا سال 1979 ادامه یافت، این سال، سال انقلاب اسلامی ایران بود که یک سدی در برابر ظلم و استکبار جهانی بود.
ظهور انقلاب اسلامی ایران، نقطه افول رژیم صهیونیستی بود. آغاز نهضتهای اسلامی مبارزه با اشغالگران در فلسطین، آغاز انتفاضهها، عقبنشینی اشغالگران از جنوب لبنان، عقبنشینی از غزه و بخشهایی از کرانه باختری تنها گوشهای از این افول بود. جالب این است که در تمام این وقایع، همانطور که اشاره شد، آمریکا نقش حمایتگرانه خود را قطع نکرد و با وجود حمایت آمریکا، رژیم صهیونیستی شکست خورد.
با ورود به قرن 21، مردم فلسطین با وجود ظلم و ستمهای بیشماری که اسرائیل در سایه آمریکا انجام میداد یک لحظه از حق خود کوتاه نیامدند. در این سالها و تا کنون آمریکا همواره جیب فرزند خود را با موشک و پولهای حاصل از مالیات مردم خود پر کرده است تا از آنها علیه فلسطینی ها استفاده شود؛ با وجود این کار مقاومت و مبارزات مردم فلسطین که جبهه اصلی خود یعنی جبهه مقاومت را یافته بودند روز به روز بیشتر شد. که نمونه آن را در عملیات سیف القدس و اخیرا در عملیات سرافرازانه طوفان الاقصی مشاهده کردیم.
این دو عملیات به لحاظ موفقیت در عرصههای مختلف ضربه سختی به پیکر این غده سرطانی زد و بهجرئت میتوان گفت که نهتنها بازدارندگی آن را از بین برد بلکه مانند یک عمل جراحی، بخشی از این غده را جدا کرد و به زبالهدان تاریخ انداخت. حملات راکتی و نبرد زمینی که در عملیات طوفان الاقصی اتفاق افتاد برگ جدیدی از مقاومت را رو کرد، در این نبرد حجم تلفات صهیونیستها و اسرای آنها بیبدیل بود و این امر باعث شد حجم وحشیگری سگ وحشی صهیونیست بیشتر شود و صاحب این سگ یعنی آمریکا هم قلاده آن را رها کند، تا آنجا که در کمتر از دو هفته از آغاز عملیات طوفان الاقصی، حجم عظیمی از بمبهای آمریکایی علیه غیرنظامیان و به طور خاص زنان و کودکان فلسطینی استفاده شد. در حملات صهیونیستها مناطق مسکونی غزه و زیر ساختها این منطقه مورد هدف قرار گرفت و آب، برق و مسیر ارسال کمکهای انساندوستانه به سمت غزه قطع شد.
این جنایات آشکار جنگی در حالی صورت گرفت که حکام اروپایی و آمریکایی در یک خفقان هماهنگ شده بودند و نهتنها نسلکشی صهیونیستها را نمیدیدند؛ بلکه از آن حمایت هم میکردند. اما رژیم صهیونیستی با حمله به بیمارستان المعمدانی غزه در 17 اکتبر، حتی بسنده به لقب جانی جنگی هم نکرد؛ بلکه خود را بهعنوان شر مطلق جهانی معرفی کرد. رهبران این شر مطلق بهگونهای از اقدام خود تعریف کردند و یا حتی با فراری روبهجلو و در راستای مظلومنمایی همیشگی این حمله را به گردن گروههای مقاومت انداختند که گویا دلگرمی خاصی را احساس میکردند. جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا با سفر به تلآویو در صبح بعدازاین حمله نشان داد که این احساس بیعلت نبوده است.
بایدن در میان استقبال جنایتکاران صهیونیستی، قول کمک همهجانبه به آنها را داد و گفت: «به اینجا آمدهام تا مردم این سرزمین و دنیا بدانند که ما از اسرائیل حمایت میکنیم.» اما زهی خیال باطل که وضعیت به همین ترتیب طی شود. جبهه مقاومت و مردم فلسطین در سختیها کارآزمودهتر میشوند و پیروزی حق بر باطل وعده الهی است.