ویرگول
ورودثبت نام
Fatima Mohajeri
Fatima Mohajeri
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

انتخاب؛ ریسک، حرکت.

این روز‌ها درگیر انتخاب بودم و هستم.
انتخاب خودم بودن، یا نبودن.
طعم شور مردد بودن رو چشیدم و قورت دادم، و حالا انتخاب.

انتخاب من، تجربه کردنه، انتخاب من شاید زندگی کردن به سبکی که شاید در دنیای واقعی ممکن نباشه.

خارج شدن از منطقه امنی که ساخته بودم و سرمای ترس، ترس از آینده.

ترس؟

ترس از ناشناخته‌ها به وجود میاد، می‌ترسم چون نمی‌شناسم، و بعد از شناختن، ترسی نیست.

به نظر من، بهترین قسمت زندگی همین تکامل قطره قطرست.

تجربه کردن، شناختن، درد و لذت و در نهایت، در نهایت رشد کردن.

من انتخاب کردم که تلاش کنم از زندگی لذت ببرم، و لذت بردن یا نبردن از زندگی مهم نیست، مهم اینه که بتونم تلاش کنم؛ مداوم.

این روز‌ها بیشتر به کلیشه‌ها عمل می‌کنم.

کلیشه شدن بعضی از حرف‌ها، مظلومانست.

مثل زنی که آگاهی داره اما توان فریاد,؛ نه.

شاید باید در آگاهی دادن به مردم و حرف‌ها درست زدن، خسیس بود که قربانی کلیشه شدن، نشوند.

از شما میخوام که با من همقدم بشید تا در کوچه حرف‌های کلیشه شده قدم بزنیم، از میون زباله‎‌ها کلیشه‌های قدیمی شده رو پیدا کنیم، چون تا زمانی که عمیقا بهشون فکر نکنیم، تاثیرگذاری ندارند و باید برگردند به همون زباله دونی.

اگر با فنجون خالی بدون گارد، بدون تاثیر پذیری از کلیشه بودن، اون مطلب رو مزه مزه کنیم، دیگه طعم کلیشه بودن رو حس نمی‌کنیم.

من طعم جمله ( همه چیز به نوع نگاه تو بستگی داره و این تو هستی که انتخاب می‌کنی زندگیت چجوری باشه) رو چشیدم، و طعم امید داشت.

غایت این نوشته، اینه که کلیشه‌های ذهنمون رو بچشیم، و هر کدوم که بعد از چشیدن، همچنان طعم کلیشه بودن رو داشت، تًف کنیم.

و پیشنهاد من اینه که اول این کلیشه کهنه‌شده رو بچشید؛
( زندگی کوتاهه، جوری زندگی کن که دوست داری)

انتخاب کنید، رسیک کنید، حرکت کنید تا در نهایت؛ از درک کردن لذت ببرید.

همه جهان خودتی؛ چون مولانا گفته: بیرون ز تو نیست آنچه در عالم هست.







عَطفیاتریسکتولید محتواکپی رایتینگانتخاب
زندگی، پر از عَطفیاته. در مسیر یادگیری بازاریابی محتوایی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید