شاید برای همه ما جالب باشد که بخواهیم در خصوص هوش مصنوعی اطلاعات بیشتری بدست بیاوریم و بدانیم آنچه که سالیانیست مورد بحث قرار گرفته و امروزه بحث آن داغ تر هم شده است، دقیقا به چه سمت و سویی میرود. به عنوان یک طراح تجربه کاربری وقتی با عنوان این وبینار(How to design for and with AI) روبه رو شدم، خیلی سریع توجهم را جلب کرد که ببینم چه خبر است . خلاصه ای که در ادامه این مطلب ارائه میدهم مطالبی است که در این وبینار توسط دنیل روزنبرگ پروفسور تجربه کاربری دانشگاه سنخوزه کالیفرنیا ارائه داده شده و به نظرم برای شروع و کسب دانش در این حوزه، مفید بوده و دید نسبتا خوبی در خصوص ابعاد هوش مصنوعی و اهمیت UX/UI در این زمینه به شما خواهد داد.
ابعاد مختلفی که دنیل برای هوش مصنوعی معرفی میکند شامل 4 بعد میشود :
بعد اول : دسته بندی های هوش مصنوعی AI
طبق این دسته بندیهوش مصنوعی به 3 دسته تقسیم میشود :
1- Hard AI
این دسته به تشخیص الگو با استفاده از فناوری شبکه عصبی (neural net technology) میپردازد که اطلاعات ساختارمند نیستند و توضیحاتی اضافهتری ارئه نمیدهد.
مثل این حالت که عکس یک حیوان به هوش مصنوعی نشان دهیم و به ما میگوید که این عکس چه حیوانی است، اینکه سگ است یا گربه یا هر حیوان دیگری. در این دسته هیچ توضیحات اضافهتری ارائه نمیشود.
2-Soft AI
این دسته با استفاده از تکنولوژی ماشین لرنینیگ کار میکند. اطلاعات ساختارمند هستند(پایگاه داده های عظیم و دانش محور) و از تجزیه و تحلیل آماری استفاده میشود. یک مثال قدیمی این حوزه به آمازون مربوط میشود. سیستمی که به شما کتاب پیشنهاد میکند.
یک موردی که در خصوص این دسته بسیار اهمیت دارد این است که soft AI پیشنهادات خود را به همراه توضیح اراوه میدهد و به شما میگوید که چرا به به نتیجهX رسیده است.
3-Expert system
در این دسته نرم افزاری را داریم که کارهایی که انسانها میتوانند انجام دهند را به صورت اتوماتیک انجام میدهند. در این دسته شما قوانین دامنه و دانشی را دارید که همگی کد گذاری شده اند اما فقط از انسان تقلید میکنید : پیشینه اطلاعات کاربر + قوانین دامنه ای+ مدل شخصی
برای مثال میتوان به نرم افزار مدیریت دیابت اشاره کرد. مانند دستگاه هایی که میزان قندخون را نمایش میدهند بدون اینکه نیاز به آزمایش خون در آزمایشگاه باشد.
به این نکته توجه کنید که وقتی گفته میشود که : soft AI is explainable منظور این نیست که لزوما اطلاعاتی که ارائه میدهند، اطلاعات صددرصد درست اند.
بعد دوم : درجه حضور انسانی
در واقع به میزانی که به حضور انسان نیازمند است؛ اشاره میکند.
که شامل دو دسته میشوند:
جایگزین انسان Replacable Human
دستیار انسان Augment human
جایگزین انسان Replacable Human
توی این دسته تکنولوژی هایی قرار میگیرند که کاملا جایگزین انسان میشوند مانند اتومبیل های خودران
دستیار انسان Augment human
این دسته شامل تکنولوژی هایی میشود که به کمک انسان میآیند مانند ربات وینچی (Da Vinci Syrgery) در صنعت پزشکی
این ربات به عنوان یک دستیار پزشکی عمل کرده و میتوان از راه دور توسط این ربات جراحی انجام داد.
بعد سوم : میزان ریسک
میزان ریسک استفاده از این تکنولوژی طیفی از ریسک کم به ریسک زیاد میباشد. برای مثال اتومبیل های خودران در وسط این طیف قرار میگیرند و ربات های جنگی در قسمت ریسک این طیف بالا قرار میگیرند.
بعد چهارم : استعاره های هوش مصنوعی انسان محور
بن نویسنده کتاب Human centered AI در کتابش اعلام میکند که استعاره های مختلفی در دیزاین وجود دارد و این استعاره هارا به 4 دسته تقسیم میکند.
1- Inteligent agents
این دسته بدون نیاز به کنترل انسان عمل میکند مانند ماشین های خود ران.
2- super tools
این دسته نیاز به کنترل انسان ها دارد ولی انسان ها هم به تنهایی از انجام آن کار برنمی آیند. برای مثال فناوری وینچی که پزشک جراح میتواند از راه دور جراحی ای را آن سر دنیا با کنترل یک ربات انجام دهد.
3- Teammates
این دسته هوش مصنوعی مولد هستند. هوش مصنوعی مولد یک فناوری است که میتواند مصنوعاتی را تولید کند که قبلاً به انسانها متکی بودند و نتایج نوآورانهای را بدون سوگیری تجربیات انسانی و فرآیندهای فکری ارائه میدهد. برای مثال به لطف هوش مصنوعی مولد میشود یک تصویر با وضوح پایین و کیفیت بد را به وضوح مناسبی تبدیل کرد.
4- telebots
یک مثال در خصوص هوش مصنوعی پیشنهاداتی است که در هنگام خرید افراد دریافت میکنند.
این مورد در دسته soft AI قرار میگیرد.
در خصوص درجه حضور انسانی : دستیار انسان
و میزان ریسک: صفر
یک مثال دیگر سایتی است که پایگاه داده بسیار قوی ای در زمینه پزشکی، علایم بیماری ها و راه های درمانی آن دارد که اطلاعات افراد را در زمینه پزشکی دریافت میکند و سپس به ایشان رویه درمانی پیشنهاد میکند.
از لحاظ بعد هوش مصنوعی :
این مورد هم در دسته soft AIقرار میگیرد
درجه حضور انسانی : دستیار انسان
و میزان ریسک : بسیار بالا
حالا سوالی که پیش میآید این است که UX/UI کجای این فرایند قرار دارد؟
افراد برای اینکه به پیشنهادات یک سایت گوش کنند یا بخواهند به هوش مصنوعی اجازه دهند که به ایشان راه حل درمانی ارائه کند نیاز دارند که به آن محصول اعتماد کنند و برای ساخت این اعتماد نیز میبایست شرکت دارای اعتبار باشد. اعتبار هم فرمولی شبیه به این دارد: اعتماد درک شده + تخصص درک شده
اعتماد درک شده : کیفیت طراحی انجام شده و قابل استفاده بودن در کنار دقت فنی است.
design Quality+Usability+technical accuracy که این بخش همان قسمتی است که تجربه کاربری بسیار اهمیت می یابد.
تخصص ادراک شده : که این مورد به برند بودن و پیشنهاد شدن توسط دیگران اشاره دارد.
برای اینکه بهتر این موضوع را درک کنید برایتان یک مثال میزنم :
تصور کنید وارد یک سایت پزشکی شدید، سایتی که قراره با توجه به علائمی که دارید، به شما دارو تجویز کند و وقتی وارد سایت میشوید با تصاویر کارتونی روبه رو شوید. به احتمال خیلی زیاد به این سایت اعتماد نمیکنید چرا که بخشی از اعتماد شما از چیزی که میبینید شکل میگیرد.
از طرف دیگر هم نحوه معماری اطلاعات، نوشته های سایت و ترتیب بندی سوالات از کاربر باید به صورتی باشد که کاربر را گیج نکند و اگر اطلاعات در مسیر درست یا به درستی دریافت نشود ممکن است منجر به تجویز دارو اشتباه و در مواردی به مرگ کاربر منجر شود که تمامی این مسایل مواردی هستند که میبایست در تجربه کاربری بررسی و ادیت شوند.
با توجه به تمام صحبت هایی که تا اینجا داشتیم، هوش مصنوعی در حال حاضر به حضور تجربه کاربری نیاز دارد. به حضور کارشناس تجربه کاربری ای که در محیط واقعی آدم هارا مشاهده کند ودغدغه هایشان را واکاوی کرده و اقدامات لازم جهت بهبود استفاده ایشان از تکنولوژی هایی که از هوش مصنوعی را فراهم سازد.
امیدوارم این مطلب برای شما مفید واقع شده باشد. منتظر شنیدن نظرات شما هستم.