فاطمه راد
فاطمه راد
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

دختر تو اینجا چی‌کار می‌کنی؟!

من هم مثل خیلی‌ها یه بخشی از مسیر زندگیم رو اشتباه رفتم و بعد متوجه شدم و (خدا رو شکر برگشتم) راه درستم رو پیدا کردم.

سال سوم دبیرستان (رشته تجربی) سر کلاس زمین‌شناسی طبق عادت همیشگیم، در حین گوش دادن به تدریس معلم (آقای شاهسواری)، گوشه کتابم خیلی ریز چهره معلم رو داشتم طراحی می‌کردم.
در واقع وقتی همزمان هم به درس گوش می‌کردم هم نقاشی می‌کشیدم درس رو ده برابر بهتر متوجه می‌شدم!

آقای شاهسواری ناغافل اومدن بالا سرم ببینن چی کار دار می‌کنم که حواسم به تخته نیست. و چهره خودشون رو گوشه کتابم دیدن و مثل همیشه با لحن ترکیبی نصیحت پدرانه و شوخی و ته‌لهجه لری بهم گفتن: دختر تو اینجا چی‌کار می‌کنی؟! تو الان باید تو هنرستان درس می‌خوندی!

و این شد جرقه‌ی شروع تغییر من :)

سال پیش‌دانشگاهی برای خودم برنامه‌ریزی کردم و بطور فشرده درس‌های هنر رو مطالعه کردم و کنکور هنر شرکت کردم و موفق شدم.

درسته که این روند هم شیرین بود و هم سخت و وسطای راه افسردگی رو هم تجربه کردم، ولی بهترین تصمیم و تغییر توی زندگیم بود.
درسته که دنیای رنگی رنگی توی ذهن من با رشته تیره و تار تجربی هم‌خوانی نداشت، ولی برای این‌که قدر دنیای خودم رو بیشتر بدونم لازم بود اون تاریکی رو لمس کنم.

یعنی الان به این نتیجه رسیدم که حتی اون سه سال دبیرستان که مسیر رو که اشتباه رفتم، اون هم یجورایی بخشی از روند زندگیم بود که باید تجربه می‌کردم.

الحمدلله...

کنکور هنررشته تجربیتغییرتلنگرموفقیت
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید