به عنوان یه انسان وقتی فیلم می بینم یا کتاب می خوانم و می بینم که آنهایی که در سرزمین های بیگانه هستند چطور پول هایشان را پس انداز می کنند و بعد از مدتی با پس اندازشان، مسافرت می روند یا خانه
می خرند یا چیزی را که مدت ها آرزو داشته اند انجام می دهند، از ته دلم دوست دارم پس انداز کنم و حس قشنگ آن ها را داشته باشم. اما به عنوان یک ایرانی، وقتی خرید می کنم، متوجه می شوم که قیمت ها هر بار تغییر می کنند و رشد تصاعدی دارند، پس نمی توانم چیزی پس انداز کنم. خبر دزدی و اختلاس های میلیاردی، افزایش چند برابری قیمت ها هم آنقدر زیاد شده که تقریبا اگر بتونم پولی را پس انداز کنم بعد از مدتی بدون اینکه خطایی کرده باشم آن پول ارزشی ندارد. شاید من رویای بیش از اندازه ای دارم یا حق طبیعی
برای امنیت مالی می خواهم اما تصویر پس انداز کردن ها و شادی پس از شمردن سکه ها برای من یک رویای شیرین است.
ادامه متن ترجمه فارسی از تدتالک است. امیدوارم روزی به این رویا برسیم.
حقه های روانشناسی برای پس انداز- وندی دلا روزا
همه ما می دانیم که پس انداز کردن مهم است و کاری است که باید انجام دهیم و با اینحال در کل خیلی کم انجامش می دهیم.
{راه کار ما}
ما می دانیم چه کاری لازم است.پرسش این است : چطور انجامش دهیم؟ و اینجاییم تا به شما آموزش دهیم.
رفتار پس اندازی شما ربطی به میزان هوشمندی یا میزان اراده شما ندارد.مبلغ پس انداز ما بستگی به سرنخ های محیطی در اطرافمان دارد.بگذارید مثالی برایتان بزنم.مطالعه ای انجام دادیم که در آن به یک گروه درآمدشان را بر اساس پایه ماهانه انجام دادیم.و در گروه دیگر ... و آنچه یافتیم مردم بود که درآمدشان را بر پایه هفتگی می دیدند، قادر به بودجه بندی بهتر در طول ماه بودند. حال مهم است که بدانید ما میزان دریافتی آن ها را تغییر ندادیم. ما فقط محیطی را که آن ها در آمدشان را می فهمیدند تغییر دادیم و سرنخ های محیطی مثل این موثر هستند. پس قرار نیست سرنخ هایی که خودتان بلد هستید را اینجا بگویم. قرار نیست به شما بگویم حساب پس انداز باز کنید یا چطور برای بازنشستگی خود شروع به پس انداز کنید. آنچه به شما می گویم چگونگی پل زدن بین این شکاف از نیت شما برای پس انداز و اعمالتان هست. حاضرید؟
شماره یک: نیروی قبل تعهد را تخت کنترل درآورید.اساسا درباره خودمان به دو روش مختلف فکر می کنیم: خود الان ما و خود ما در آینده. در آینده ما کامل هستیم. در آینده می خواهیم برای بازنشستگی پس انداز کنیم، قرار است وزن کم کنیم، بیشتر به والدینمان سر بزنیم. اغلب فراموش می کنیم که خود آینده ما، دقیقا همان شخصی است که الان هستیم. می دانیم که یکی از بهترین اوقات برای پس انداز کردن وقت استرداد مالیات است. بنابراین این آزمون الف/ب را برگزار کردیم. در گروه نخست، در اوایل فوریه به آدم ها پیام دادیم، با این امید که هنوز برگه های مالیات را پر نکردند و از آنها پرسیدم، اگر مشمول استرداد مالیاتی شوید چه درصدی را پس انداز می کنید؟ خب واقعا پرسش دشواری است. آنها نمی دانستند مشمول استرداد مالیاتی می شوند یا که مبلغ چقدر خواهد بود. اما بهر حال سوال را پرسیدیم.
در گروه دوم، از آدمها درست بعد از وقوع استردادپرسیدیم:" چه درصدی را می خواهید پس انداز کنید؟"
حال این اتفاق افتاد. در حالت دوم وقتی آدم ها پولشان را می گیرند، می خواهند حدود 17 درصد وجه را پس انداز کنند. اما وقتی قبل از پر کردن فرم ها سوال کردیم. نرخ پس انداز از 17 به 27درصد افزایش یافت. یعنی در فوریه. چرا؟ چون خود را متعهد به خودتان در آینده می کنید، و البته شمای در آینده 27 درصد می تواند پس انداز کند. این تغییرات بزرگ در رفتار پس اندازی ناشی از این حقیقت است که ما محیط تصمیم گیری را تغییر دادیم. ما می خواهیم شما همان قدرت را داشته باشید. پس لحظه ای درنگ کنید و به روش هایی فکر کنید که بتوانید شمای در آینده را برای آنچه الان می دانید کمی مشکل خواهد بود نام نویسی کنید. در اپی که شما را قادر به تصمیم گیری های پس انداز در آینده کند ثبت نام کنید. حقه ای که لازم است به کار برید داشتن قرار داد الزام آور است.
شماره دو: از لحظات گذار به نفع خود استفاده کنید. آزمایش را با وب سایتی انجام دادیم که به سالخوردگان برای اشتراک مسکنشان کمک می کرد. دو آگهی در رسانه های اجتماعی گذاشتیم، هر دو برای آدم های 62 ساله. در یک گروه گفتیم " خب ، شما دارید پیر می شوید، آیا آماده بازنشستگی هستید؟ مسکن مشترک کمک می کند."
در گروه دوم، کمی بیشتر جزییات دادیم و گفتیم،" از 64 سالگی وارد 65 سالی می شوید. آیا آماده بازنشستگی هستید؟ مسکن مشترک کمک می کند." آنچه در گروه دوم انجام دادیم، برجسته کردن آن مرحله گذاری است که در حال وقوع بود. به یکباره، شاهد افزایش کلیک کردن در بین نرخ ها و نهایتا ثبت نام ها بودیم، وقتی آن را برجسته کردیم. در روانشناسی، آن را " اثر شروع تازه" می نامیم. خواه شروع سال نو یا حتی فصلی تازه باشد. انگیزه شما برای اقدام افزایش می یابد. بنابر این همین حالا، یک درخواست ملاقات توی تقویم تان برای روز قبل از تاریخ تولد بعدی خود بگذارید. مورد مالی که از همه بیشتر دنبالش هستید را مشخص کنید و خود را متعهد به آن کنید.
حقه سوم و نهایی: کنترل خرید های کوچک و مکرر را در دست بگیرید. ما چند تحقیق مختلف کردیم و فهمیدیم که اولین خریدی که آدم ها می گویند بعد از هزینه های بانکی از آن پشیمان هستند، بیرون غذا خوردن است. خرید مکرری که تقریبا هر روز انجام می دهیم، مرگ با هزاران جراحت است. یک قهوه اینجا، یک بوریتو آنجا... روی هم جمع می شود و توانایی پس انداز کردن ما را کم می کند. اما وقتی در نیویورک زندگی می کردم، به هزینه هایم نگاه کردم و دیدم بالای 2000 دلار خرج اپ های سواری اشتراکی کرده ام. از کرایه خانه ام در نیویورک بیشتر بود. عهد کردم تغییری صورت دهم و ماه بعد دوباره 2000 دلار خرج کردم. تغییر در کار نبود، چون صرف داشتن اطلاعات رفتار من تغییر نمی کند. محیط خود را تغییر ندادم. بنابراین حالا که 4000 دلار خرج تراشیده بودم، به دو کار دست زدم. نخست اینکه کارت اعتباری ام را از اپ های اشتراکی قطع کردم. در عوض، یک کارت پرداخت با سقف 300 دلار را به آن افزودم. اگر بیشتر لازم می شد، باید این فرآیند افزودن کارت جدید را از نو تکمیل می کردم، و می دانیم که هر بار کلیک،هر مانع، رفتار ما را تغییر می دهد. ما ماشین نیستیم. هر روز با خودمان چرتکه حمل نمی کنیم تا حساب کنیم چقدر بیشتر از آنچ می خواستیم خرجمان شده است.اما چیزی که مغز ما در آن خیلی خوب است شمردن دفعاتی است که ما کاری را انجام داده ایم. پس برای خودم حدی تعیین کردم. تنها سه بار در هفته می توانم از اپ های سواری اشتراکی استفاده کنم. وادار به تغییر در سفر هایم شدم. توانستم در اداره هزینه هایسواری اشتراکی به نفع همسرم موفق شوم. به لطف تغییرات محیطی که انجام دادم. پس بروید سروقت آن خریدی که برای شما صدق می کند و محیط را برای انجامشان دشوار تر کنید. اینها راه حل های من برای شماست. اما می خواهم یک نکته را به خاطر داشته باشید.به عنوان انسان وقتی پای پس انداز و دخل و خرج در بین باشد. می توانیم غیر منطقی عمل کنیم. اما خوشبختانه این را درباره خودمان می دانیم و می توانیم پیش بینی کنیم که در محیط های خاص چطور عمل خواهیم کرد. بیایید با پس انداز کردن این کار را کنیم. بیایید محیطمان را تغییر دهیم تا به خودمان در آینده کمک کنیم.