ویرگول
ورودثبت نام
Marny
Marnyمن فقط تصمیم گرفتم که بیشتر بنویسم https://t.me/set_fire_tothe_rainn
Marny
Marny
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

طغیان

اول. کافی شاپ هتل پیروزی، ۷ شب.

.....

+خب شما چی شد که رفتین رشته ی دندونپزشکی؟

_واقعیتش من از اولش درسم خوب بود و چون دنبال پول و جایگاه اجتماعی بودم این رشته رو انتخاب کردم.

دوست داشتم بدونم شما ذهنیتی دارین راجع به رشته ی من و البته شغلم در آینده، با تو جه به ساعت کاری و روابطی که تو این حرفه هست؟

+ بله البته دوماد خاله ی من دکتر.... دندونپزشک هستن و تو خیابون توحید مطبشون هست. به نظرم لازمه بالاخره مردم نیاز دارن...البته نمیدونم شما چقدر به کارای فی سبیل الله علاقه دارین؟

_راستش قبلا علاقه داشتم البته اینم بگم که یه شغل خیلی معمولیه و انقدر هزینه تجهیزات و... گرونه که به اون صورت درامدی نمیشه، من قبلا دوست داشتم کمک کنم ولی الان نه تمایلی ندارم.

(چند دقیقه بعد)

+به عنوان سوال آخر میخوام بدونم شما نقطه ی نهایی مدنظرتون که دوست دارید بهش برسید کجاست؟

_این طوری نیستم که بگم هدف من نزدیکی و قربت به خداست؛ چرا قبلا این طور بودم ولی الان هدفم اینه که تو همه ی جنبه ها خودم رو رشد بدم و زندگی خوبی داشته باشم. شما چطور؟

+من...شهادت.


دوم. خانه، بعد از ظهر بعد از امتحان عملی ترمیم.

خسته و کلافه ام. شب قبل شاید به خاطر استرس یا شاید به دلایل دیگه نتونستم بخوابم. روز بعد هم امتحان فارماکولوژی دارم. تلگرام رو باز میکنم، تو کانال شخصیم مینویسم:

راستش من از دوستای دانشگاهم خیلی بدم میاد رو اعصابمن ولی نمیدونم چرا اونا متوجه نمیشن که من ازشون بدم میاد...نمیدونم شاید هم متوجه میشن مدام دلم میخواد بهشون بگم خفه شو یا دوست دارم حتی بمیرن

مینویسم اما نمیفرستم چون از قضاوت اون ۶ نفری که تو کانال عضو هستن میترسم.


سوم. خیابان، بعد از امتحان فارماکولوژی.

دوستای دانشگاهم میخوان برن حرم.

فاطمه ازم میپرسه:

+میای حرم؟

_نه

+ باشه

باید مسیرم رو ازشون جدا کنم. بهشون میگم التماس دعا و خداحافظی میکنم. تو راه به سمت ایستگاه اتوبوس، قسمت اول و دوم و البته قسمت های بی شمار دیگه ی تو ذهنم که نوشتنی نیستند رو مرور میکنم. میخوام جزوم رو هم پرینت بگیرم، فکر میکنم اگه از سمت حرم برم میتونم با قیمت کمتری جزوه رو پرینت بگیرم، پس راهم رو کج میکنم؛


پایان.

من از این آدمی که هستم پشیمون نیستم. حتی نمیخوام که تغییرش بدم. من انتخاب کردم که این طوری باشم.

The Glory
The Glory



شخصیتزندگی
۶
۳
Marny
Marny
من فقط تصمیم گرفتم که بیشتر بنویسم https://t.me/set_fire_tothe_rainn
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید