Marny
Marny
خواندن ۲ دقیقه·۸ ماه پیش

Empty world

مدت هاست که دلم میخواد بنویسم. چند هفته پیش دنبال فرصتی بودم که درمورد جهادی اندیکا چیزایی بنویسم. بعدش دلم میخواست در مورد مراحل تراش دندون ها پست بذارم. یکی دو هفته پیش که بالاخره بعد از مدت ها خوندن کفش فروش پیر رو تموم کردم، دوست داشتم در مورد این کتاب که خیلی خیلی دوستش داشتم اینجا بنویسم. اما مدتیه که از لیست ۱چ ۱۲ تایی کارام هر روز ۳ تا ۴ تاش خط میخوره و خب معمولا وقت و حوصله ای برای نوشتن نیست.


نوشته های قبلیم خوب نیستن. صادقانه، هیچکدومش عمیق نشدن. و راستش خیلی برام مهم نیست. بیشتر برای خودم مینویسم و میدونم که این نوشته ها احتمالا برای هیچ کس جالب نیستن.

شاید دوست داشته باشی بدونی اردیبهشت ۴۰۳ وقتی که ۲۱ سالم بود چطور میگذشت؛ الان که ساعت ۳ نصف شبه و خوابم نمیبره و دلم درد میکنه و فردا صبح ۸ و نیم باید سر کلاس باشم، میخوام برات بگم که اوضاع الان چطوریه.

همه چی خوب و رواله. سالمیم. علی داره راه میفته. کوثر مهدکودک میره و با دوستاش بازی میکنه. امیرحسین بعضی وقتا صبحای زود میره بیرون و میدوه، دنبال تیم فوتباله چون مربی تیم فعلیش تو ترکیب بازیا نمیذارتش، مامان سلامتی نسبی داره ولی بعضی وقتا حالش بد میشه، بابا سر کار میره و عصر روزای فرد کلاس ورزش. مشکل جدی ای نیست.

ولی دنیا انگار خالیه. دست همه ی آدما برام رو شده. اتفاقات قابل پیش بینی، تکراری و کسل کنندن، آدما پر از عیب و اعصاب خورد کنن، بیشتر از آینده میترسم تا اینکه شوقش رو داشته باشم. مدتیه به خدا و پیغمبر اعتقاد چندانی ندارم. کارام معمولا تمومی نداره و به هدفای مسخرم که صرفا برای اینکه بیشتر از این احساس بیهودگی نکنم، دنبالشون هستم، نمیرسم.

گاهی وقتا بهم یاداوری میشه که دنیا چقدر میتونه بی رحم تر باشه و حسابی میترسم. دوست دارم دماغم رو عمل کنم ولی هم میترسم و هم پس ایمپلنت های مامانم چی؟ هنوز نرفتم امتحان عملی رانندگیم رو بدم و داره یادم میره.

یک ماه دیگه امتحانام شروع میشه و خیلی براش نگرانم چون میدونم اگه با این وضع پیش برم دوباره استرس بیچارم میکنه.

خیلی وقته ورزش نکردم و حسابی دارم چاق میشم و خوابم به هم ریخته و شبا خوابم نمیبره.

خونوادم میخوان برگردن اصفهان و من نه حوصله ی خوابگاه رو دارم و نه حوصله مهمانی و دوندگی و هزینش رو. حتی حوصله ی عوض کردن خونه و اسباب کشی به شهر دیگه...

میدونم میدونم دنیا میتونه خیلی بدتر از این باشه

دنیای خالی


من فقط تصمیم گرفتم که بیشتر بنویسم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید