باشگاه و مدرسه فوتبال درفک البرز به عنوان یکی از بهترین آکادمی های فوتبال ایران و البرز تلاش دارد، تا همگام با بهترین تمرینات روز فوتبال دنیا، استعدادهای خوبی را به فوتبال ملی و باشگاهی معرفی نماید.
در این نوشته با هم مروری کوتاه در مورد یکی از با اهمیت ترین نکات آموزشی در فوتبال خواهیم داشت.
این مطلب دوم از انقلاب دوره بندی تاکتیکی فوتبال می باشد، لطفا قبل از مطالعه این نوشته، بخش اول را از طریق اینجا مطالعه نمایید.
با مقالات دیگر باشگاه درفک البرز در ویرگول همراه باشید.
ماتریس آموزشی شامل چند اصل روش شناختی است که باید برای مربیان مورد احترام قرار گرفته و به درستی اجرا شوند تا مدل بازی خود را عملیاتی کنند.
اصول روش شناختی عبارتند از اصل خاص بودن، اصل پیشرفت پیچیده، مبانی تغییر افقی در ویژگی و اصل تمایلات.
*اصل خاص بودن
این بزرگترین و مهمترین اصل روش شناختی است، همانطور که فرید آن را فوق اصل می نامد. این اصل به عنوان ارتباط بین مدل بازی مربی و ماتریس آموزشی عمل می کند. خاص و اختصاصی بودن؛ این امر را الزام می کند که همه کارهایی که در عمل انجام می دهیم نیاز به ارتباط با بازی دارند، اما بیش از آن، نیازمند ارتباط مستقیم با مدل بازی می باشند. بنابراین، مربی باید تمریناتی را طراحی کند که تمامیت بازی را به تصویر بکشد، بدون اینکه جنبه های مختلف آن را از طریق تمرینات تکنیکی و تناسب اندام جداگانه تجزیه کند.
در حالت ایده آل، تمرینات باید حداقل شامل یك لحظه(اما معمولاً هر چهار لحظه بازی)، فضای مناسب، شدت بازی و تصمیم گیری باشد. علاوه بر این، سازگاری با قوانین بازی مانند خطا، آفساید و غیره، برای ایجاد یک فضای(بازی مانند) در تمرینات مورد نیاز است.
توجه به این نکته مهم است که وقتی در مورد شدت صحبت می کنیم، دوره بندی تاکتیکی از نظر آمادگی جسمی فراتر از نمای معمول شدت است.
این در درجه اول به شدت در پیچیدگی کامل بازی، با تمرکز کامل بر اجرای اصول بازی و اطمینان ازعدم وجود هیچ گونه عملکرد غیرواقعی اشاره دارد.
مورینیهو از این به عنوان شدت تمرکز یاد می کند. تفاوت بین دویدن با شدت زیاد و فعالیت فوتبال را که شامل حرکات خاص مربوط به نیروی جسمانی(شتاب، کاهش سرعت، پرش، تغییر جهت و غیره) است و در همان حال بازیکن ملزم به تصمیم گیری در مورد آن ها نیز می باشد به این صورت باید توضیح داد که؛ فعالیت دوم شدت بسیار بالاتری خواهد داشت زیرا همراه با تقاضای جسمی که هر دو فعالیت دارند، فعالیت دوم تقاضای ذهنی و عاطفی نیز دارد که میزان آمادگی و عملکرد بسیار بالایی طلب می کند.
علاوه بر این، آموزش باید مدل بازی تیم را منعکس کند و تعاملات بازیکنان در طول تمرین باید به آنچه مربی در بازی انتظار دارد اختصاص داشته باشد. مربی می تواند با قرار دادن بازیکنان در موقعیت های مشابه پستی که در آن بازی می کنند و با رفتارهای مشابه با توجه به مدل بازی خود، این امر را تضمین کند.
به عنوان مثال، تیمی که سبک بسیار مستقیم و عمودی از فوتبال را بازی می کند و به طور معمول از طریق خطوط پیشروی نمی کند؛ نباید بازی های مالکیت را تمرین کند که چگونه از عقب و با بازی کوتاه می شود به تدریج به جلو حرکت کرد. نهایتا در حالت ایده آل تیم باید با اشکال حمله مستقیم تمرین کند و روندهای مشابهی را که در بازی اتفاق می افتد بازآفریی نماید و اگر در چنین پروسه ای موضوع مالکیت توپ به میان آمد به عنوان زیر مجموعه مدل اصلی بازی؛ تمرین آن را طراحی کند.
سرانجام، به کار بردن توپ در هر تمرین به معنای این نیست که مربی از دوره بندی تاکتیکی پیروی می کند. در حالی که در این روش آموزشی معمولاً توپ وجود دارد؛ اما آنچه دوره بندی تاکتیکی را منحصر به فرد می کند، ارتباطی است که هر فعالیت با مدل بازی دارد.
آموزش مجتمع روشی است که در آن توپ به عنوان انگیزه بازیکنان برای انجام تمرینات تناسب اندام یا تمرینات فنی بدون ارتباط با مدل بازی مورد استفاده قرار می گیرد، تفکیک بین این دو روش مهم است.
این اصل برای ما از آن رو مهم است که یک سلسله مراتب قوی در مدل بازی خود ایجاد کرده و بر اساس آن در طول فصل برنامه ریزی کنیم تا اطمینان حاصل شود که پیشرفت در پیچیدگی(اصولی) که تیم ما تمرین و جذب می کند وجود داشته باشد.
پیشرفت در پیچیدگی می تواند در کوتاه مدت، از بازی به بازی (هر مورفوسیکل)، به بلند مدت (مزو و ماکرو سیکل) رخ دهد. وقتی فصل شروع می شود، ما همیشه خواهان این هستیم که اصول مدل بازی خود را از هم جدا کرده و آنها را به گونه ای طرح کنیم که اصول کلی تر و ساده تر را در اولویت قرار دهیم، قبل از اینکه به اصول پیچیده تر و تخصصی تر برویم.
با پیشرفت فصل، بازیکنان درک بیشتری در زمین و خارج از زمین با یکدیگر پیدا می کنند و میتوانند اصول پیشرفته تری را بیاموزند. در حالی که از ساده به پیچیده تر می رویم، هرگز نباید پیچیدگی طبیعی بازی را از بین ببریم، در غیر این صورت اصل خاص بودن را از دست می دهیم.
ضمن یادگیری اصول جدید، ما باید اصول کلی تر را نیز با استفاده از تکرار سیسماتیک تقویت کنیم، بنابراین پیشرفت پیچیدگی و سلسله مراتب اصول همیشه به صورت غیرخطی انجام می شود.
این اصل به توزیع اصول بازی آموزش داده شده در طول مورفوسیکل مربوط می شود، در حالی که اطمینان حاصل می شود بازیکنان بار فیزیکی و دانش تاکتیکی صحیحی را بدست می آورند. در دوره بندی تاکتیکی، ذهن و بدن هرگز نمی توانند از یکدیگر جدا شوند، بنابراین مهم است که هنگام برنامه ریزی هفته، رابطه بین تلاش(محرک جسمی) آموزش دیده با پویایی اصول و بهبودی را در نظر بگیریم.
با توجه به دوره بندی تاکتیکی، سه نوع اصلی انقباض عضلانی وجود دارد که هر ورزش به آنها نیازمند است: تنش (قدرت خاص)، مدت زمان (استقامت خاص) و سرعت (سرعت خاص) متغیرهای هر تمرین مشخص می کند که کدام یک از انقباضات غالب در عضله است.
مطالعه بیشتر: استعدادیابی فوتبال در کرج
به عنوان مثال، فعالیتی که شامل بسیاری از اقدامات انفجاری مانند استارت، پرش، تغییر سرعت و جهت باشد، قدرت انقباض غالب آن است.
فعالیتهایی که به چنین حرکاتی احتیاج دارند معمولاً دارای تعداد بازیکن و فضای کمتری بوده و مدت زمان آنها بسیار کوتاه است.
اگر فعالیتی در فضای بزرگتر، با تعداد زیادی بازیکن و مدت زمان طولانی تر مانند 11 در مقابل 11 و10 در مقابل 10 غیره انجام شود، انقباض اصلی استقامت خواهد بود.
سرانجام، وقتی فعالیت ها بر تفکر سریع، واکنش سریع و سرعت دویدن (بدون تغییر جهت) تأکید دارند، انقباض غالب سرعت است.
اصل تغییر افقی تضمین می کند که اصول مدل بازی با انقباض و تلاش مناسب در روز مناسب تطبیق می شود، تا اطمینان حاصل شود که یادگیری تاکتیکی در حالی که بدن بار فیزیکی مناسب را به دست می آورد رخ می دهد.
در تمام مدت، بازیکن باید به درستی برای هر بازی بهبود یابد، تا به ثبات عملکرد برسد.
این اصل نشان می دهد که مربی باید جلسات و تمرینات آموزشی را به گونه ای طراحی کند تا موقعیت های مطلوب مدل بازی که می خواهیم آموزش دهیم اغلب رخ دهد.
به این ترتیب، بازیکنان فرصت دارند موقعیت ها را تجربه کنند، راه حل پیدا کنند و از طریق تکرار سیستماتیک یاد بگیرند.
غالباً، این اصل اشتباه درک می شود و مربیان برخی رفتارها را منزوی می کنند و به طور مصنوعی تکرارهای غیرواقعی بازی ایجاد می کنند. برای بازیکنان مهم است که از طریق یادگیری تجربی آموزش ها را فرا بگیرند؛ در واقع تمایل آنها به قرار گرفتن در موقعیت های خاص طبیعی است که برای حل مشکلات نیاز پیدا کنند از اصول مدل بازی استفاده نمایند.
از روش کشف هدایت شده می توان در حین آموزش استفاده کرد تا بازیکنان بتوانند از طریق ادراک و احساس خود نکات را یاد بگیرند، نه اینکه به آنها گفته شود که چه کاری انجام دهند.
به عنوان مثال، اگر تمرینات روی لحظه انتقال دفاعی متمرکز باشد، مربی باید تمرینی با ویژگی خاص ایجاد کند، جایی که تیم مهاجم به طور طبیعی و دائمی با موقعیت هایی روبرو شود که مالکیت توپ را از دست داده و مجبور به یک لحظه انتقال سریع حمله به دفاع شود. سپس تیم برای حل این سناریو باید از اصول مدل بازی استفاده کند.
باشگاه و مدرسه فوتبال درفک البرز از استعدادهای فوتبال در سراسر کشور پذیرش می کند. شما می توانید به مجموعه درفک پیوسته و در مسیر حرفه ای شدن به عنوان یک فوتبالیست قدم بردارید.