farzane ebrahimzade
farzane ebrahimzade
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

آخرین حضور قیصر روی صحنه

در سال ۵۶ - ۵۷ نمایش «موضوع جدی نیست » براساس نمایش‌نامه‌ای از لوئیجی پیراندلو به کارگردانی ایرج انور در سالن انجمن ایران و آمریکا روی صحنه رفت. نکته مهم این اجرا حضور بهروز وثوقی و شهره آغداشلو در نقش‌های اصلی این نمایش بود. انجمن ایران و آمریکا در خیابان وزرا نزدیک خانه بهروز وثوقی بود. جایی که حالا این روزها ما به عنوان کتابخانه و مرکز کانون پرورش فکری می‌شناسیم.


نکته جالب این نمایش بروشور بسیار متفاوت و چند برگی آن بود که تازگی اصلش را جایی دیدم و عکس‌هایی از رویش گرفتم.

این نمایش دومین همکاری این دو بازیگر سینما بعد از سوته‌دلان علی حاتمی بود و البته اولین حضور وثوقی روی صحنه تئاتر حرفه‌ای به شمار می‌ رفت. در نمایش موضوع جدی نیست در کنار وثوقی و آغداشلو محسن سهرابی، سعید اویسی، علیرضا مجلل « در نقش : استا ویرکادامو»، آهو خردمند٬ محمد باقر توکلی، محمد ابهری، فاطمه نقوی٬ تانیا جوهری، شمسی کاظمی و جمشید لایق « در نقش : بارانکو» بازی می‌کردند.


این نمایش در زمان خودش گویا سر و صداهای زیادی کرده بود و مورد توجه تماشاچیان و البته نقدهای تند و تیزی از سوی منتقدان تئاتر قرار گرفت. مهمترین نقد - مثل همین دوره امروز- به حضور وثوقی به عنوان یک سوپر استار یا به اصطلاح آن روزگار ستاره سینما روی صحنه تئاتر بود. تیتر یکی از نقدها این بود:«دروغ و ابتذال روی صحنه تئاتر «موضوع جدی نیست» اقدامی صد درصد تجاری و نقطه آغازی برای تئاتر مبتذل». نویسنده این مطلب که نفهمیدم چه کسی بوده با نقد حضور بازیگران سینمایی در تئاتر نوشت:«از مدتها پیش، این‌جا و آن‌جا صحبت از اجرای‌ یک‌ نمایشنامه‌ بـا سـرمایه‌ای خـصوصی بود که شایعات گوناگونی را نیز برانگیخت. از همان آغاز دلایلی وجود‌ داشت که این حرکت، حـرکتی ضد فرهنگی و در خلاف جهت جریانهای درست تئاتر‌ امروز ایران است که‌ ـ گاه‌ ـ در نـهایت فقر و محدودیت امکانات مـالی بـه حیات خود ادامه می‌دهد.»

ذا

موضوع قیمت بالای بلیت و این که این نمایش قرار است برای کدام طبقه اجتماعی اجرا شود از سوالهای مهم این مطلب بود و بلیت سی تومانی برای نمایش را بسیار بالا و مناسب بورژواها می‌دانست و معتقد بود برخلاف نظر دست اندرکارانش این نمایش اصلا ملی نیست. نویسنده البته با اشاره به بازی وثوقی در فیلم‌هایی مثل سوته دلان و غزل نوشته بود:«تـعجب مـی‌کنم کـه اگر وثوقی ـ آنچنان که اعلام کرده اسـت ـ بـه واسـطه عـلاقه بـه‌ تـئاتر‌ روی آورده، چگونه پذیرفته است که در چنین اثر اشراف‌مآبانه پوشالی ایفای نقش کند و قدمی در جهت نفی ارزشهای بدست آورده خود در‌ بازیگری‌ و ـ رسالت هنری؟ ـ بردارد.»

هوشنگ حسامی هم درباره این نمایش مطلبی با این تیتر نوشت:« از نمایش درشت سینما تا نمای عمومی تئاترچه گرداب هولناکی است! حسامی در بخشی از نوشته خود با اشاره به تئاتر ملی نوشت:« راستش سرراست قضیه این است که چند تایی روشنفکر دلسوز با حسن نیت تمام در تریایی، یا رستورانی یا کنج دنج خلوت خانه‌یی دور هم جمع شده‌اند و عقل‌هاشان را روی هم گذاشتند که برای نجات تئاتر کشور چه می‌شود کرد؟» چه جوری می‌شود تئاتر را از قید کمک‌های مستقیم و غیر مستقیم دولتی رهانید؟ و مهمتر می‌توان به پول و پله‌یی رسید جنجالی به پا کرد که عینهو توپ صدا کند؟»

البته این نمایش نقدهای مثبتی هم داشت و قرار بود به صورت تله تئاتر هم ضبط شود که خبر ندارم این اتفاق افتاد یا نه؟ اما چند ماه بعد از اجرای این نمایش انقلاب شد و بهروز وثوقی و شهره آغداشلو از ایران رفتند. این اولین حضور آخرین حضور وثوقی روی صحنه در ایران بود. علی‌رضا مجلل هم چند سال بعد رفت و هر سه سالهای بعد باز تئاتر بازی کردند مثل فاطمه نقوی که کمتر اجرای سینمایی داشت و سالهاست که دیگر جلوی دوربین نمی‌رود و جمشید لایق که تا روزی که پسرش را تئاتر از او گرفت روی صحنه بود. هوشنگ حسامی هم سالها بعد بازگشت و تا روزهای آخر زندگی در کنار تئاتر ماند.

تئاتربهروز وثوقی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید