محمد فکری
محمد فکری
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

خاطرات افسردگی

افسردگی رنجی چنان رازآلود و دیرفهم است که حتی مبتلایان به آن خودشان هم بعد از سال‌ها ابتلا با تاخیر زیاد متوجه‌اش می‌شوند، برای اغیار هم که اساسا توصیف و درک آن نشدنی است. تصور رایج از افسردگی آنرا به بی‌میلی، گوشه‌گیری، غمگینی و امثالهم تقلیل می‌دهد؛ حال آنکه فقط کافی است بدانیم هارت کرین، ونسان ون گوگ، واشل لیندسی، سیلویا پلات، آنری دو مونترلان، مارک روتکو، جان بریمن، جک لندن، ارنست همینگوی، ویلیام اینگ، دایان آربوس، تادئوش بوروفسکی، پل سلان، آن سکستون، سرگئی ایسنین، ولادیمیر مایاکوفسکی و ... هنرمندان و نویسندگان شاخصی بودند که افسردگی در نهایت آنها را به خودکشی کشانده است. همین فهرست نشان می‌دهد رنج افسردگی چیزی فراتر از آن کلیشه‌های عمومی است.

علیرغم آنکه این بیماری در میان هر آن کس که بیشتر می‌خواند و بیشتر فکر می‌کند شایع‌تر است، اما کمتر کسی توانسته تجربیات خود از این سگ سیاه ذهنی را بنویسد. ویلیام استایرن نویسنده رمان‌های معروف انتخاب سوفی و اعترافات نات ترنر بعد از تحمل رنج شدید افسردگی توانست سلامت خود را بازیابد و از معدود نویسندگانی است که تجربه شخصی خود از این بیماری استیصال‌آور را مکتوب کرده.

استایرن افسردگی را به وقوع توفان تاریکی در مغز تشبیه می‌کند که پاسخ‌های مغز را تا حد فلج شدن کُند می‌کند و انرژی روانی به صفر کاهش می‌یابد. در نهایت بدن تحت تاثیر قرار می‌گیرد، از رمق می‌افتد و تحلیل می‌رود. خیالات زشت خودکشی که مردم را به لرزه می‌اندازد؛ برای ذهن افسرده مثل رویاهای جنسی برای شهوت‌رانان کارکشته است.

حتی لاعلاج‌ترین و مزمن‌ترین بیماری‌های جسمی در جامعه امری پذیرفته‌شده است، اما فرد مبتلا به افسردگی خود را همچون یک معلول تحمیلی به خانواده و اجتماعِ طاقت‌فرسا می‌بیند. فرد افسرده به رغم رنجی که مغرش را می‌بلعد، باید قیافه کسی را بگیرد که با وقایع روزمره، کار کردن و معاشرت با دیگران مشغول است. باید سعی کند با دیگران خوش و بش کند، لبخند بزند، مسافرت برود، با دوستانش دورهمی تشکیل دهد و با همه این کارها رنج وحشتناک درونی خود را مخفی کند/ تسکین دهد / انکار کند / فراری دهد.

بیشتر گرفتاران افسردگی اگر آنرا انکار نکنند و بپذیرند بعد از شناخت ابعاد اختصاصی این بیماری در وجودشان، خواهند توانست خود را نجات دهند و پس از درمان، شادمان زندگی کنند. افسردگی نیمی از مبتلایان قابل بازگشت است اما با کمک تجربیات گذشته می‌توان روش مدارا با آنرا آموخت و با افسردگی دوستی دیرپا داشت.

افسردگیمعرفی کتابخاطرات افسردگی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید