فردینان
فردینان
خواندن ۵ دقیقه·۵ سال پیش

دوچرخه‌ها دور سرم

بیدود شروع خوبی نداشت... توی نمایشگاه دو سال پیش (فکر کنم) رونمایی کردن و قرار بود یکی دوماهه طرحشون اجرا بشه... همونجا ثبت نام میکردن و 30هزار تومن هم اعتبار میدادن... و تا اینجا همه‌چی کشک بود!... طرحشون که حدود دوسال بعد اجرایی شد (حالا کار ندارم موانع دولتی داشت یا هرچی - میتونستن تا اطمینان کامل طرح رو رونمایی نکنن)... اون ثبت‌نام‌های اولیه که همه لغو شد (چی شد؟... 30هزار تومنا چی شد؟!)... نحوه‌ی اجرای طرح هم با اونی که توی نمایشگاه توضیح میدادن زاویه‌ی تندی داشت!

القصه طرح با شعار پروانه‌ها رو به شهر برمیگردونیم اجرا و شد از قضا پروانه‌ها هم به شهر اومدن... از طرح استقبال خوبی شد... و انتقادات زیادی... من خودم هم به نحوه و سبک اجراش نقد داشتم مثل خیلیا... اولیش همین هزینه‌ی اولیه 190 هزار تومنی ثبت‌نام... خب تیم اجرایی منطق خودشون رو داشتن و درست بود... ولی من چرا باید بابت سرویسی که نمیتونم تستش کنم انقدر هزینه بدم؟... از دور که نگاه میکنی دوچرخه‌ها که دنده ندارن، مسیرهای تهران هم سربالایی کم ندارن، اندازه‌ی دوچرخه‌ها هم برای آدمای قدبلند و قدکوتاه ممکنه مشکل استفاده رو پیش بیاره... خب با این تفاصیل راه‌حل منطقی این بود که من مصرف‌کننده بتونم با یه هزینه کم لااقل یه بار بتونم این دوچرخه رو تست کنم و بعد بابت پرداخت اون 190 هزار تومن تصمیم بگیرم... مورد دوم هزینه‌ی استفاده... نیم ساعت 1500 تومن اونم با گرد کردن رو به بالا!... 1500 که زیاده!... بعد چرا زمانهای کوتاهتری نه؟ یک ربع، بیست دقیقه... شاید مسیر من 10 دقیقه باشه چرا باید هزینه نیم ساعت رو بدم؟... این مشکلیه که بنظرم تیم اجرا میتونن و باید فکری واسش بکنن... نکته بعدی عملکرد تیم رسانه‌ای بیدوده... تقریبا هیچ انتقادی رو جواب نمیدن، چه توی توییتر و چه توی اینستاگرام... جواب نمیدن ینی اصلا هیچ واکنشی!... آقا حداقل لایک کن که بفهمیم دیدین!... این بی‌توجهی به مخاطب خیلی نکته‌ی منفی‌ایه... چرا طرحی با این ابعاد نباید توجهی به مخاطبش داشته باشه و بعد انتظار همراهی و تبلیغ هم از مصرف‌کننده‌هاش داشته باشه؟... و تمام این‌ها چیزهاییه که با مدیریت درست به‌راحتی قابل حله... چرا همت نمیکنی جناب بیدود؟

با تمام این تفاصیل، دیروز خودم رو مجاب کردم که از بیدود استفاده کنم... استفاده از یه سرویس ناشناس! و حالا تجربه‌ی شخصی خودم:

برای فرار از شلوغی مترو و اتوبوس و غرغرهای راننده تاکسیا و واسه اینکه دوس داشتم کمی هوا به سرم بخوره و خیلی وقت بود دوچرخه سواری نکرده بودم و مسیری که باید میرفتم که حداقل باید دوتا ماشین عوض میکردم تا بهش برسم... همه‌ی اینا دست به دست هم داد تا وقتی رسیدم ایستگاه بیدود، بشینم یه گوشه و اپ رو نصب کنم و هزینه‌ی کوفتی رو بدم (بیخیال... 190 تومن دادم حداقل یه سفر رایگان بهم بده!... نچ نمیدم!!) و قفل دوچرخه رو بزنم و برم قاطی پروانه‌ها! (همین سرعت دسترسی یه ویژگی خیلی خوبش بود - از نصب اپ تا استفاده ده دقیقه هم زمان نبرد)

خب زینش راحت اومد بالا و برای قد (188سانتی) من مناسب شد (اما فرمون ثابته و این باعث خم شدن بیش از حد میشه)، دوچرخه کمی سنگینه... فرمون و رکاب نرمن و دوچرخه راحت کنترل میشه و راحت میشه پا زد (تو مسیر صاف!)... اما یه اشکال بزرگ: توی تهران که آسفالت درست درمون نداریم، لاستیکای بیدود هم طوری طراحی شدن که کوچکترین ضربه رو با باسن مبارکتان منتقل میکنن (حتی رد شدن از روی شیارهای آسفالت رو هم با جان و دل درک میکنید) و نداشتن فنر (حداقل زیر زین) روی دوچرخه به‌شدّت حس میشه... زین هم چندان راحت نیست (حداقل برای من نبود)... چندتا دوچرخه‌ای که اونجا بود ترمزهای یکسانی داشتن (توی تست بدون سرعت خب معلومه چیز چندانی مشخص نمیشه!) و اونی که من برداشتم ترمز قابل اطمینانی نداشت (حین حرکت فهمیدم، این مورد نمیدونم همه‌ی دوچرخه‌ها همینجورن یا شانس من بوده)، یعنی باید با احتیاط رفت و ترمز توانایی متوقف کردن سریع شما رو نداره، مخصوصا توی سرپایینی باید خیلی احتیاط کنید، که اگر یه چیزی جلوتون سبز شد بتونید کنترل کنید...

مورد بعدی مربوط میشه به مردم فخیم ایران با دوهزاروپونصد سال فرهنگ! و ادعاهای بیشمار در زمینه رانندگی!... مشکل اساسی استفاده از دوچرخه اینجاست... مردم (راننده‌ها) فرهنگ برخورد با دوچرخه رو ندارن... یعنی دوچرخه رو یه وسیله‌ی نقلیه محسوب نمیکنن و ترجیح میدن به جای اینکه پشت سر شما حرکت کنند از روتون رد بشن... بارها توی این تجربه‌ی یک ساعته من پیش اومد که با بوق میخواستن من برم کنار (اونم توی مسیر شلوغی که بود و نبود یه دوچرخه خیلی فرقی به حالشون نداشت)... بعد رد شدن از عرض خیابون هم مصیبته!... قانون دوچرخه سواری اینه که اگه میخوای به طرفی بپیچی به همون سمت دستت رو دراز کنی (مثل راهنما زدن) و به ماشین‌ها اطلاع بدی... اما نه!... اینا این علامتارو نمیفهمن... اینجوریه که بذار من رد شم، بعد تو هرغلطی خواستی بکن... راننده (گاو!) فکر کن هم ماشین، موتور! چرا باید همچین رفتاری بکنید؟... این مشکلای فرهنگیمون ریشه‌شون عمیق‌تر از اینه که بخوایم با غر زدن خودمون رو خالی کنیم... عجالتا هنگام دوچرخه سواری در تهران با نهایت احتیاط رکاب بزنید...

شما نهایت بتونید یه سر از مسیرتون رو با بیدود طی کنید (مگر اینکه مسیرتون غربی شرقی باشه بدون سربالایی تند!)... البته توی تهران امکان نداره جایی برید و به سربالایی و سرپایینی برنخورید... توی سربالایی رکاب زدن واقعا سخت میشه... خیلی سخت... دلیل اولش وزن زیاد دوچرخه‌س و دومی نداشتن دنده... و این توصیه‌ایه که جدیش بگیرید... اگه ورزشکار نباشید فکر نمیکنم از چهاراه ولیعصر تا میدون ولیعصر رو بتونید رکاب بزنید!... خلاصه اگه توان کافی ندارید بیخیالش بشید و اگه سربالایی مسیرتون زیاده پیاده برید راحتترید...

ایرادی که اپ بیدود داشت... ممکنه 29 دقیقه از سرویس استفاده کنید و دوچرخه رو قفل کنید و دکمه پایان سفر رو توی اپ بزنید... این پروسه ممکنه طول بکشه... و تادا! شما 31 دقیقه استفاده کردید و باید پول یک ساعت رو بدید!... چرا؟... بعد از زدن دکمه پایان سفر ثانیه شمار همچنان به کار خودش ادامه میده و بستگی به وضع اینترنت و جواب دادن سرور ممکنه یکی دو دقیقه طول بکشه و برای شما هزینه‌زا باشه (اینم از مشکل گرد کردن رو به بالا)... بنظرم این باگ نرم‎افزاریه که تیم اجرا باید رفعش کنند

مشکل بعدی اپ اینه که هربار که اجرا میشه راهنماش عمل میکنه... هردفعه که اپ رو باز میکنید تمام مراحل رو بهتون نشون میده و این آزار دهنده‌س

...

با این همه تجربه خوبی بود... اهمیت استفاده از دوچرخه برکسی پوشیده نیست... ما هم لایق خدمات بهتری هستیم... امیدوارم بیدود حداقل یکبار به این انتقادات جواب بده و فکری برای حلشون بکنه... توی گرمای تهران و شرایط خیابونا شاید بیدود انتخاب اولم نباشه ولی حتما باز هم ازش استفاده خواهم کرد

بیدوددوچرخه
به سه‌نقطه معتادم...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید