ویرگول
ورودثبت نام
فرهاد
فرهاد
خواندن ۵ دقیقه·۲ سال پیش

نقد سریال بازی مرکب (Squid Game)

شکی در آن نیست که سریال کره ای اسکویید گیم سرگرم کننده است، اما آیا به اندازه دارک خوش ساخت است و شخصیت‌هایش به اندازه کاراکترهای سرقت پول دوست داشتنی هستند؟ همین ابتدای کار خیالتان راحت کنیم: خیر. سریال اسکوئید گیم ایده جذابی دارد؛ ایده‌ای که در واقع محصول یک تناقض است: 6 بازی بچگانه و 456 بزرگسال که به گونه‌ای خطرناک و کشنده باید به انجام این بازی‌ها بپردازند. همه این 456 نفر مشکلات مالی دارند و اکثر آنها به دلیل بدهی‌های سنگینشان، فراری هستند. البته که حداقل طبق دانسته‌های ما، دو نفر آنها نیز مهاجران غیرقانونی (از کره شمالی و پاکستان) هستند و به دلیل سواستفاده کارفرماهایشان به حق و حقوقشان نرسیده‌اند.

با این خلاصه داستان احتمالا قبل از تماشای سریال اسکواد گیم، انتظار فضایی تاریک و تلخ را دارید، اما یکی از نکات جالب این سریال این است که به قصه هولناکش لحنی کمدی را نیز اضافه کرده است. با اینکه اکثرا این لحن کمدی مورد استقبال بینندگان و منتقدان قرار گرفته، اما نقدی نیز به آن وارد است.

سریال کره ای اسکویید گیم با لحن گهگاه کمدی‌اش، باعث شده تا جدیت قصه هولناکش تحت تاثیر قرار بگیرد و عموما بیننده را در میان این همه قتل و خونریزی، با فضایی شیرین و دوست داشتنی مواجه کند. به عنوان مثال در قسمت سوم هنگامی که بازیکنان باید از بازی دوم (شیرینی عسلی) جان سالم به در ببرند، شخصیت اصلی، یعنی بازیکن 456 متوجه می‌شود که با لیس زدن شیرینی، می‌تواند به آرامی حاشیه‌های آن را آب کند و شکل مورد نظر (که برای او «چتر» است) را بدون ترک خوردگی خارج کند. تابلو فیلم

خیلی زود سایر بازیکنان نیز به تقلید از او شروع به لیسیدن شیرینی‌ها می‌کنند. قاعدتا این سکانس باید صحنه تلخی باشد؛ اما به واسطه اکت شیرین بازیگران، حتی ما به عنوان بیننده از تماشای آن به خنده می‌افتیم و با این دیوانگی همراه می‌شویم. کمااینکه اگر سازندگان و بازیگران در چنین سکانس‌هایی لحن جدی اثر را حفظ کرده بودند، به مراتب با اثر تاثیرگذارتری مواجه می‌شدیم. در واقع این لحن شیرین باعث شده تا ما به عنوان بیننده از تماشای این سریال و بازی‌هایش صرفا لذت ببریم. اگر فقط هدف سرگرم شدن و لذت بردن است، پس ما با آن مردان ثروتمندی که در حقیقت مهمانان ویژه این تاسیسات هستند و به صورت زنده به تماشای بازی‌ها می‌نشینند چه فرقی داریم؟

با این حال این تنها ایراد سریال اسکوئید گیم نیست. این مجموعه شدیدا از ضعف فیلمنامه نیز رنج می‌برد و حفره‌های زیادی را می‌توانیم در روایت داستانش پیدا کنیم: از پلیس داستان که خیلی راحت وارد چنین تاسیسات محرمانه و محافظه‌کاری می‌شود تا شخصیت بازیکن 456 که با اینکه خارج از این بازی‌ها حتی سر مادرش را کلاه می‌گذارد و پول‌های او را می‌دزدد، اما گویا در جهان بازی‌ها تنها وظیفه‌اش فقط و فقط کمک‌رسانی به دیگران است!

یکی دیگر از مشکلاتی که در سریال اسکوئید گیم با آن مواجه می‌شویم، فلش بک‌ها و کارکرد آنها در طول داستان است. در حقیقت در سریال با دو مدل فلش بک مواجه هستیم. یکی فلش بک‌هایی که سیاه و سفید هستند و در واقع در توضیح بازی‌ها، به کودکی شخصیت‌ها (دقیقا مشخص نیست کدام شخصیت‌ها، احتمالا بازیکن شماره 456) و انجام این بازی‌های کودکانه اشاره دارند. اما متاسفانه فقط دو بار چنین فلش بک‌هایی را می‌بینیم: یک بار در ابتدای سریال و برای بازی ماهی مرکب و دیگر بار برای همان بازی شیرینی عسلی. کاش سازندگان برای هر 6 بازی از چنین فلش بک‌هایی استفاده کرده بودند و به عنوان بینندگانی خارجی، ما را با این بازی‌های عموما سنتی کره بیشتر آشنا کرده بودند. تابلو سریال

نقد دیگری که به داستان سریال اسکواد گیم می‌توانیم وارد بدانیم مربوط به شخصیت پیرمرد یا بازیکن شماره 001 است. در طول سریال می‌بینیم که گردانندگان بازی اصرار زیادی روی منصفانه بودن بازی‌ها دارند و حتی در راستای این موضوع، به کارمندان خاطی خودشان نیز رحم نمی‌کنند.

اما در قسمت آخر سریال کره ای اسکویید گیم متوجه می‌شویم که در واقع برگزارکننده اصلی بازی‌ها همان پیرمرد یا بازیکن شماره 001 بود و قاعدتا او به واسطه نقش مهمش در این تاسیسات، از قبل نیز با این 6 بازی آشنا بود و می‌دانست که قرار است کدام بازی‌ها را انجام دهند. عملکرد خوب پیرمرد در این بازی‌ها با وجود سن بالایش نیز احتمال این موضوع را بالاتر می‌برد. سینما تابلو

در واقع در طول سریال ما شدیدا با پیرمرد همراه می‌شویم، نگرانش هستیم و لذتی که از انجام این بازی‌ها می‌برد و لبخند روی صورتش برایمان جذاب است و مهمتر از این‌ها، موفقیتش در بازی‌ها را به حساب بازی‌هایی می‌گذاریم که در کودکی انجام داده است. اما در انتها با گره‌ای که در داستان باز می‌شود، همه آن لذت‌ها جای خودشان را به نیشخندی تلخ می‌دهند.

اما در سریال اسکواد گیم نوع دیگری از فلش بک‌ها را نیز شاهد هستیم: فلش‌ بک‌هایی که در واقع به سکانسی از خود سریال که پیشتر دیده بودیم دوباره اشاره می‌کنند! به عنوان مثال در سکانسی که مادر سئونگ گی-هون به او می‌گوید که دخترش قرار است سال آینده به همراه مادر و پدرخوانده‌اش به آمریکا برود، فلش بکی به سکانسی که پیشتر دیده بودیم زده می‌شود (سکانسی که سئونگ گی-هون با دخترش از تولد سال آینده‌اش صحبت می‌کند و دختر به نظر می‌رسد می‌خواهد چیزی بگوید، اما حرفش را می‌خورد).

این فلش بک‌ها نیز واقعا غیرضروری هستند و به نوعی به شعور بیننده توهین می‌کنند! قطعا ما پیشتر متوجه این جزئیات شده‌ایم و اصلا مشخص نیست سازندگان با چه منطقی از آنها دوباره استفاده کرده‌اند.

با این همه بزرگترین مشکل سریال بازی مرکب را می‌توانیم تایم طولانی آن بدانیم. قطعا سازندگان می‌توانستند این سریال 9 قسمتی را در حداکثر 6 یا 7 قسمت به اتمام برسانند. به عنوان مثال اگر شخصیت پلیس از سریال اسکواد گیم حذف می‌شد، خللی در روند داستان اصلی آن به وجود نمی‌آمد. اما با همه این مشکلات، اگر به دنبال اثری سرگرم کننده هستید که اوقات خوشی را برایتان بسازد، سریال کره ای اسکویید گیم می‌تواند انتخاب خوبی برای شما باشد. البته با اینکه درجه خشونت این سریال خیلی بالا نیست، اما اگر کشتار و خونریزی برایتان خیلی آزاردهنده است، سریال اسکوئید گیم را نبینید.

سریالاسکویید گیمSquid Gameسریال خارجی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید