فیلم میم مثل مادر به نویسندگی و کارگردانی مرحوم رسول ملاقلیپور محصول سال 1385 است. این فیلم که در ژانر اجتماعی است، پانزدهمین و آخرین فیلم این کارگردان میباشد، که در زمان اکران با استقبال خوبی روبهرو شد. فیلمی که به عنوان نماینده ایران در هشتادمین دوره اسکار انتخاب گشت، ولی از رقابت در مسابقه بازماند. این فیلم در ادامه آثار ملاقلیپور نشانگر سرریز کردن مسایل دفاع مقدس به دوران پس از آن و جامعه کنونی است. به گفته او اگر قرار است درباره سینمای جنگ چیزی گفته شود، باید با بیان جدید آن را مطرح کرد تا نسل امروز آن را پس نزند.
داستان فیلم: سهیل یک دیپلمات و سپیده یک ویولونیست در انتظار تولد نوزادشان هستند. سونوگرافی نشان میدهد به علت شیمیایی شدن سپیده در زمان جنگ، نوزاد با نقص سیستم تنفسی و اعضای حرکتی به دنیا میآید. سهیل که موقعیت کاری خود را به دلیل سفرهای خارج از کشور در خطر میبیند، به سپیده میگوید جنین را سقط کند.
سپیده با اینکه دلش راضی نبوده اما به مطب دکتر میرود ولی خیلی زود پشیمان میشود و فرار میکند. سهیل از سپیده میخواهد بین نوزاد و طلاق یکی را انتخاب کند و آنها از هم جدا میشوند. بعد از گذشت سالها سعید همان فرزند ناقص، پسر کوچکی شده که با وجود مشکلاتش، مستقل و فعال است و هنر مادرش را هم به ارث برده است.
سهیل که همه دنیا را گشته اما آرام نگرفته به سراغ زن سابق خود میآید و با دیدن وضعیت جسمانی سعید، به او پیشنهاد میدهد سعید را در آسایشگاه بگذارد اما او قبول نمیکند. سعید وقتی دلیل ترک شدن توسط پدرش را میفهمد دچار بحران روحی میشود. سپیده هم که از گذشته آثار شیمیایی داشته مریض میشود و در بستر بیماری میافتد. کنسرت بزرگ سعید و بچههای معلول به خوبی برگزار میشود و سهیل هم که به تردید خود غلبه کرده به کنسرت میآید و سپیده هم در لحظات پایانی میرسد.
تحلیل فیلم: روشن نبودن موضوع و نحوهی مواجههی فیلمساز با آن، بزرگترین ایراد میم مثل مادر است. در واقع ملاقلیپور از یک سو در شناساندن دغدغهاش به مخاطب کوتاهی کرده، از سویی دیگر موضع مبهم و نامشخصی نسبت به این دغدغهاش میگیرد. فیلمساز گاهی به مشکلات جسمی و روحی بعد از جنگ گریز میزند، و گاهی هم به نکوهش سقط جنین میپردازد.
دیگر نکته منفی در فیلم، شخصیت روبیک است که به راحتی میشود آن را حذف کرد، بدون آنکه مشکلی در پیشبرد داستان به وجود بیاید. فقط بازی خوب جمشید هاشم پور است که این کاراکتر را قابل تحمل کرده. کارگردان با خلق این شخصیت میخواسته ادای دینی به حضور اقلیتهای دینی در جنگ تحمیلی کرده باشد، اما باید به نکته توجه کرد که رعایت اصول درام، پردازش قوی شخصیتها و گذاشتن درست آنها در دل قصه، مهمترین نکات و اصول فیلمنامهنویسی است.