اعطاى جايزة نوبل فيزيك 2009 به چارلز كائو، كسى كه اولين بار استفاده از فيبرهاى نورى را براى ارتباطات داده پيشنهاد داد، نقطه عطف اين داستان خارقالعاده است. حسگر فیبرنوری يكى از تكنولوژىهايى است كه از پیشرفتهاى قابل توجهاى كه توسط صنايع ارتباطات اپتوالكترونيك و فيبرنورى انجام شده بيشترين بهره را برده است. اساساً این نوع سنسور فیبر نوری از طريق شناسايى چند ويژگى موج نورى منتشرشده از جمله شدت، فاز، قطبيت و طول موج در پاسخ به اندازهگيرى پارامتر محيط؛ عمل میكند.
امروزه دستگاههای مبتنى بر فيبر نورى از جمله گريتينگهاى فيبرى، نقش بزرگی در كاربردهاى ارتباطات و حسگر فیبرنوری بازى مىكنند. اين كاريردها شامل تكتولوژىهاى سنجش عمرانى، مكانيكى، الكتريكى، هوافضا، خودروسازى، هستهاى، زيست پزشكى و شيميايى میشود.
فيبر نورى از دهه 60 به عنوان واسط هدايت موج نورى پیشنهاد و توسعه داده شده است. اما اولين فيبر با اتلاف پايين ير پايه سيليكون در دهه 80 براى ارتباطات نورى ساخته شد. از آن زمان، يک روند توسعه انفجارى در ارتباطات فيبر نورى وجود داشته است و سيستمهاى مبتنى بر فيبر به ستون فقرات " عصر اطلاعات" تبديل شدهاند. به موازات اين پیشرفتها، حسگر فيبر نورى، كه كاربر اصلى تكنولوژى مرتبط با صنايع ارتباطات فيبر نورى و اپتوالكترونيى بودهاند. براى سى سال محققان و مهندسان برنامه را مجذوب خود كردهاند. بسيارى از قطعات مرتبط با صنايع ارتباطات فيبر نورى و اپتوالكترونيک امروزه براى كاربردهاى سنسور فیبر نوری توسعه داده میشوند.
از آنجايى كه قيمت قطعات كاهش و كيفيت آنها افزايش پیدا كرده است؛ توانايى حسگر فيبرنورى در جايگزين كردن حسگرهاى سنتى براى كاربردهاى تشخيصى افزايش يافته است. در قرن 21 تكنولوژى فوتونيک به يكى ازحوزههاى تحقيقاتى پايه تبديل شده است. حسگر فیبرنوری كاربردهاى گوناگونى دارند؛ از نظارت بر ساختارهاى طبيعى براى پیيشبينى زمين لرزهها و فعاليتهاى آتشفشانى تا سيستمهاى پزشكى مثل مانيتور كردن اكسيژن خون.
در كاربردهاى ساختارى، حسگرهاى فيبرنورى براى تشخيص تنش استفاده میشوند. اين حسگرها همچنين براى سنجش دما، فشار، چرخش، شتاب، ميدان مغناطيسى، سرعت، لرزش، گونههاى زيستى و شيميايى، درجه PH ، موجهاى صوتى، سنجشهاى محيطى و بسيارى از پارامترهاى فيزيكى ديگر مورد استفاده قرار گرفتهاند. حسگر فيبرنورى میتوانند به عنوان وسيلهاى تعريف شوند كه از طريق آن، كميتهاى فيزيكى، شيميايى، زيستى يا ديگر موارد با نورهدايت شده درون فيبر نورى و يا نور هدايت شده توسط فيبرنورى درون يك محيط تعاملى؛ فعل و انفعال داشته باشند تا يک سيگنال نورى مرتبط با پارامتر موردنظر توليد كنند.
حسگر فیبرنوری به صورت شماتيك در شكل ١ نمايش داده شده است. نور با استفاده از يک فيبرنورى به يک ناحيه مدو لاسيون برده شده و در آنجا توسط پديدههاى فيزيكى؛ شيميايى يا زيستى مدوله میشود سپس نور مدوله شده به يک گيرنده منتقل شده و شناسايى و وامدوله میشود.
فوايد تشخيص فيبرنورى شناخته شده وبه صورت گسترده ارائه شدهاند. در مقايسه با حسگرهاى الكتريكى و الكترونيكى مرسوم، حسگر فیبرنوری برتریهايى دارند كه انواع ديگر نمیتوانند يا به سختى میتوانند بدست آورند:
به طور كلى، حسگر هاى فيبرنورى با توجه به كاربردشان تحت دو عنوان دستهبندى میشوند:
۱. حسگر فيبر نورى بيرونى
۲. حسگر فيبر نورى درونى