Fidibo
Fidibo
خواندن ۲ دقیقه·۶ سال پیش

حالِ خوبِ سفر با سفرنامه‌‌خوانی

بهترین سفرنامه ها
بهترین سفرنامه ها


ناصرخسرو را هر کس به یک عنوان می‌شناسد. برخی او را شاعر می‌دانند، برخی حکیم و فیلسوف و برخی هم جهانگرد. حالا ما در این مطلب از دیگر وجوه این شاعرِ فیلسوفِ موسیقی‌دانِ منجم گذر می‌کنیم و به مناسبت سالگرد تولدش، تنها وجهه‌ی جهانگرد و سفرنامه‌نویس او را در نظر می‌گیریم. به همین مناسبت از چند سفرنامه جالب و البته متفاوت که مثل یک مسافرت ناگهانی حالتان را خوب می‌کند نوشته‌ایم تا از این ژانر جالب و سرگرم‌کننده غافل نشوید.

مارک و پلو

کتاب «مارک و پلو» مجموعه‌ای از سفرنامه‌ها و عکس‌های منصور ضابطیان است که به دوران خبرنگاری و دانشجویی‌اش مربوط می‌شود. یعنی دورانی که هنوز مثل امروز کارگردان و مجری تلویزیون نشده بود و کمی، تنها کمی، غیرمعروف‌تر از امروز بود!
او در این کتاب شرح سفرهایش به فرانسه، ایتالیا، ارمنستان، هند،کره جنوبی، اسپانیا، ایالات متحده و ... را با زبانی طنز و بسیار خودمانی نوشته که هر مخاطبی به آن علاقه‌مند می‌شود. منصور ضابطیان که در حال حاضر چهره رسانه‌ای بسیار معروفی است، این کتاب را زمانی نوشته که به قول خودش پول خیلی زیادی نداشته و فکر می‌کرده سفر به خارج تنها برای پولدارهاست. پس اگر شما هم چنین فکری می‌کنید و به دنبال دلیلی برای نقض تفکرتان هستید، این کتاب را از دست ندهید.

آسمان لندن زیاده می‌بارد

کتاب « آسمان لندن زیاده می‌بارد» سومین جلد از مجموعه‌ی «تماشای شهر» است که توسط نشر اطراف منتشر شده. این مجموعه که در هر جلد از خلال گزیده‌ی سفرنامه‌های تاریخی دوره قاجار، نگاه ایرانی به هویت یکی از شهرهای دور ترسیم می‌شود، توصیفات بسیار جالبی از شهر لندن در آن زمان، از نگاه یک ایرانی می‌کند. البته فکر نکنید نثر تاریخی کتاب چیزی از جذابیت و خوش‌خوان بودن کتاب کم می‌کند. چون نوع ویرایش نثر آنها به گونه‌ای است که خواندن آن را برای هر مخاطبی راحت کرده است.

جمعیت اصل لندن دوازده هزار نفر هستند و روز به روز در ازدیاد است. در شهر لندن تجاران بسیاری توطن دارند با دولت و عزت و آبرو. مرکز و محل تجارت انگلند لندن است. از اقصای بلاد عالم تنخواه به آن شهر آمده و از آن شهر به اقسام ولایت یوروپ و هندوستان و ینگی‌دنیا و ایران و روم تنخواه می‌فرستد و علی‌الدوام کشتی تجاران ولایات از رود تایمز وارد به لندن شده، تنخواه آورده و از این سو تنخواه می‌روند.

خسی در میقات

جلال آل احمد در سن 41 سالگی به سفر حج رفت و حاصل آن کتابی شد که هنوز پس از 50 سال مخاطبان زیادی دارد. این کتاب که با زبانی ساده و جذاب روایت شده، با نگاهی متفاوت نسبت به سفر حج، مخاطب خود را نه فقط از منظری زیارتی، که از منظر فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاحتی در سفر حج همراه می‌کند.
جلال در این سفرنامه حتی بر مردمی که بی هیچ نگرشی و عوامانه به این سفر می‌آیند و خود را حتی در این سفر هم به زرق و برق دنیای مادیات مشغول می‌کنند، می‌شورد و بر جهل و نادانی و عبادت‌های کورکورانه‌شان خرده می‌گیرد.
جمله معروف کتاب که عنوان «خسی در میقات» برآمده از آن است: «من فهمیدم که خسی هستم که به میقات آمده، نه کسی که به میعاد.»

سفرنامهناصرخسروفیدیبومعرفی کتابکتاب
نخستین فروشگاه قانونی کتاب الکترونیک فارسی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید