می دانم که توپ جادویی ۲۰۲۲ موضوعی گیج کننده برای این انشا است،اما موضوع های خیالی هم جالب هستند.البته متاسفم که انشا را این گونه شروع کردم ولی خواهید فهمید که چرا.
بازی فینال جام جهانی ۲۰۲۲ در حال آغاز شدن بود و همه هیجان داشتند.همه درحال فریاد زدن بودند؛داد می کشیدند و کشورشان را تشویق می کردند.
بازیکنان با استرس و نگرانی وارد زمین شدند. توپ هم منتظر شروع بازی بود.
توپ با خود می گفت:"ای کاش بار های زیادی به تور بچسبم تا با او حرف بزنم و با قدرت بالایی که دارد،تبدیل به توپ جادویی ۲۰۲۲ شوم."
داور توپ را برداشت و آن را وسط زمین گذاشت.
توپ خود را آماده کرد و بازیکنان بازی را آغاز کردند.توپ با خود زمزمه کرد:"آخ جان،مسی و امباپه را از نزدیک می بینم."
بازیکنان توپ را به این طرف و آن طرف پاس می دادند و توپ سرگیجه گرفته بود.ناگهان یکی از بازیکنان بر روی امباپه،خطا کرد و توپ یک نفس راحت کشید.
تماشاگران امباپه را تشویق می کردند تا ضربه را بزند.توپ از هیجان،در چرم خود نمی گنجید.
امباپه رفت تا ضربه را بزند اما ناگهان برق قطع شد.
هیچ کس هیچ جا را نمی دید. همه دنبال توپ بودند اما توپ به سمت دروازه به حرکت درآمده بود. همه شیرجه می زدند تا دستشان به توپ برسد ولی آن را پیدا نمی کردند.
توپ خود را به تور دروازه رساند و شروع به گفت و گو کرد:"سلام تور دروازه،آمده ام تا به تو بچسبم و تبدیل به توپ جادویی ۲۰۲۲ شوم." تور دروازه گفت:"توپ عزیز،تو حالا هم توپ جادویی ۲۰۲۲ هستی.وقتی داور تو را در زمین گذاشت توپ جادویی ۲۰۲۲ شدی."
توپ خوشحال شد و به سمت پاهای امباپه حرکت کرد.
رادان جوادی?