او دختر شجاع سینما است. سری نترس دارد و کارهایی میکند که اندازه درکش از جهان پیرامون بهترین راهکار است. این را میشد از همان سکانس پایانی نخستین فیلمش هم متوجه شد. درست زمانی که مامور ثبت احوال منتظر است تا ترانه ۱۵ ساله نام پدر فرزندش را بگوید تا قائله تلخ هویتی فرزندش به پایان برسد او پا روی تمامی آرامش اطرافش میگذارد و نام پدر فرزندش را نمیگوید و خودش را با چالشهای جدید دنیای پیرامونش روبرو میکند. انگار که آماده رزمی بزرگ در جهت حقخواهی فارغ از زور باشد. ترانه علیدوستی این هویتمندی را در باقی نقشهای ماندگارش در سینمای ایران باز هم تکرار کرد. با هم مروری میکنیم بر مهمترین آثاری که او سهم مهمی در خلق آن داشته است.
مرور کارنامه کاری و آمار فروش فیلم های ترانه علیدوستی
برای انتخاب بهترین فیلم های ترانه علیدوستی نباید راه دوری رفت؛ تصور اینکه ترانه در ۱۵ سالگی در هجوم اتفاقهای تلخ و فشار زندگی بتواند نور امید را در رشد فرزندش جستوجو کند همان تصویری است که سینمای ایران برای نسل جدید خودش و بعد از پشت سر گذاشتن تلخیهای ناشی از تغییرات سیاسی ایران به آن نیاز داشت. ترانه در فیلم من ترانه ۱۵ سال دارم نماد دختر جوان و عاقل دهه شصتی است که به خوبی میداند چطور میتواند سرنوشتش را خودش تعیین کند. دختری که از پس یک بارداری ناخواسته از همسرش در دوران نامزدی مغلوب جریانی نشد که از سوی مادر همسرش قرار بود به او دیکته شود و او راه خودش را رفت. او میخواست برای اطرافیانش این انگشت اتهام را با صداقتی که از ابتدا درونش نهادینه بود برطرف کند و درست در لحظه آخر مخاطب را غافلگیر کند. او مستقل و رها به آیندهای که برای فرزندش آرزو دارد فکر میکند و برایش با تمامی تلخیهای دنیا میجنگد.
این فیلم را در فیلیمو ببینید
این همان نقشی است که ترانه باید بعد از مواجهه با دنیای تلخ اطرافش در فیلم اولش بازی میکرد. دختری مطلقه با یک فرزند نوزاد که در بدترین نقطه شهر و زیر آوار سنگین نگاه اطرافیان سعی میکند زندگی کند. فیروزه در کشاکش گرفتن رضایت برای اعدام نشدن برادرش عاشق میشود. عشق او به علا بیش از آنکه ناشی از یک احساس خالص باشد از یک خلا بزرگ روحی نشات میگیرد. از نداشتن پناهگاه امن برای لحظهای آسوده زیستن. اما او باز هم در لحظه آخر مخاطب را غافلگیر میکند. او آزاد شدن برادرش را به آرامش خودش ترجیح میدهد و اینطور میشود که با وجود علاقه متقابل علا از بودن کنار او سر باز میزند و علا را در دوراهی یک تصمیم سخت قرار میدهد.
این فیلم را در فیلیمو ببینید
روحی یک دختر شهرستانی است که در تهران کارگری میکند و در خانههای مردم مشغول کار میشود. او در آستانه ازدواج با نامزدش است و درست شب چهارشنبه سوری وارد خانهای میشود که هیچچیزش عادی نیست. دعوای بین زن و شوهر صاحب خانه و خیانتی که روحی تماشاگر آن است ولی حرفی از آن به میان نمیآورد تا زندگی زن و شوهر صاحب خانه از هم نپاشد. مصلحت اندیشی در شرایط بحرانی و دروغ گفتن به خاطر حفظ کیان یک خانواده برای روحی که از طبقه فرودست جامعه است اوج پختگی یک زن را نشان میدهد. اتفاقی که شاید باعث شود از بروز یک بحران جدی جلوگیری شود.
این فیلم را در فیلیمو ببینید
«من صبح که از خواب پا میشم دلم میخواد کسی نباشه باهام حرف بزنه، میخوام از خونه که میرم بیرون کسی منتظر نباشه برگردم، دل کسی تنگ نشه واسم، کسی منو نخواد، میخوام تنها باشم مرتضی» فروپاشی بعد از عصیان. اینها دیالوگهای مینا در فیلم کنعان است. زنی که از لحاظ روحی دچار فروپاشی شده است. زنی بلند پرواز که پابندی به زندگی اجازه نداد روحش پرواز کند و در قفس یک زندگی روزمره گرفتار شد. مینا با اینکه تا مرز شکستن تمام آنچه تا امروز ساخته بود پیش میرود اما یک اتفاق و یک بزنگاه به او این امکان را داد تا برگردد و بماند و بسازد.
این فیلم را در فیلیمو ببینید
برای آشنایی کامل با بهترین فیلم های ترانه علیدوستی، روی لینک کلیک کنید.