به نام پروردگار صورتبخش (مُصوّر)
خیلی وقتها در گفتگو با دوستانم، دانشآموزام و اطرافیانم (بخصوص جوونترها و نوجوونترها) متوجه میشم که اونها خیلی از فیلمهای مهم تاریخ سینما رو ندیدهاند. یا زیاد پیش اومده که کسی بهم بگه آخر هفته دنبال یه فیلم بهدردبخور میگشتم تا ببینم، اما نمیدونستم چه فیلمی ببینم یا به کجا رجوع کنم واسه پیشنهاد فیلم که پیشنهادهاش قابلاعتماد باشند.
گذشته از اینها، خیلی وقتها هم پیش اومده که یه قطعهای از یه فیلم اومده سراغم و تاپتاپ شروع کرده به کوبیدن به ذهن و زندگیم که «میدونستی که...». و این جور موقعها خودم هم هوایی شدهام که در مورد اون برشها، فکر کنم بلند بلند.
به همهی این دلایل (و کسی چه میدونه چه دلایل دیگهای)، اینجا رو راه انداختم که فیلمهایی رو پیشنهاد بدم و یا گاهی چیزهایی در مورد فیلمها بازنشر کرده یا حتی بنویسم. به بهانهی سینما همفکری کنیم، حرف بزنیم و واسه زندگیمون تصمیمهای تازه و زیر و رو کُننده بگیریم.
اینجا سینما رو برای سرگرمی یا هیجان و کنجکاوی دنبال نمیکنیم انشالله. ملاکم برای انتخاب فیلم، اینه که به درد زندگی بخوره یا چیزی به کیفیت حیاتمون بیفزاید. به همین خاطر شاید فیلم پیشنهادی یه فیلم سیاهسفید صامت متعلق به سینمای اکسپرسیونیستی آلمان دههی ۱۹۲۰ باشه. کسلکننده است؟ «برای آموختن دانش، خود را به دریاهای دشواری درافکن.»
من ممکنه ارزیابیای از فیلمها ارائه بدم، نمرهای بدم یا سطحبندیای کنم فیلمها رو. به همین خاطر بهتره بگم که وقتی مثلاً به فلان فیلم میگم شصت از صد، منظورم از «صد» چیه. منظور من از صد، میشه گفت مثلاً فیلم «نوستالگیا»ی تارکوفسکی یا «عصیان ساموراییِ» کوبایاشی ه. این رو گفتم که وزنه یا کِیل من برای ارزیابی فیلمها رو بدونید.